متهم تحت تعقیب قرار گرفته بود تا اینکه مخفیگاهش شناسایی و درنهایت دستگیر شد. او بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفت و به جرم خود اعتراف کرد. این مرد انگیزه خود از این جنایت را دعوا و اختلافات خانوادگی اعلام کرد و گفت: «مقتول میخواست کار غیرقانونی انجام دهد و مانع او شدم. برای همین او با من درگیر شد و ناخواسته دست به قتل زدم.»
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ با بیان اینکه متهم در اعترافات خود گفت که در خانه مقتول با مقاومتش برای بازگرداندن پول مواجه شده است، گفت:همین موضوع سبب ایجاد درگیری لفظی میان او و متهم شده است. در همین راستا نیز به دلیل خشم زیاد او را با چاقو زخمی کرده و به سرعت از محل متواری شده است.
رئیس پلیس آگاهی تهران از دستگیر عامل جنایت در غرب تهران خبر داد و گفت: متهم به قتل همکارش پس از درگیری با مقتول و برادرش اعتراف کرد.
خبرگزاری مهر
.
اجتماعی
. 1402/04/21
این متهم گفت: من کلاس هشتم هستم و با مقتول دوست صمیمی بودم، او چند سال قبل از افغانستان ایران آمده بود و از همان موقع با هم دوست بودیم. اما چند وقت بعد پیش دوستان بدگویی کرد و حرفهای خیلی بدی پشت سر من زد. وقتی چیزهایی که به دوستان دیگرمان گفته بود را شنیدم رابطهام با او خراب شد.
فرمانده انتظامی شهرستان بهارستان با اشاره به انجام بازجویی از متهم دستگیر شده، گفت: متهم که ۱۶ سال سن داشت، در جریان بازجوییهای انجام شده، به جرم خود اعتراف کرد و انگیزهاش از این جنایت را اختلافات شخصی با مقتول عنوان کرد.
متهم پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران با تایید اعترافات همسر مقتول گفت: اوایل ارتباط در شبکه مجازی آن زن به من نگفت متاهل است، اما وقتی به او وابسته شدم گفت متاهل است و شوهرش او را طلاق نمیدهد. پس از آن بود که با هم نقشه قتل مقتول را کشیدیم.
متهم به قتل گفت: من با دوستانم در پارک با بچه محلههایمان سر چند فحش با هم درگیر شدیم، مقتول از پشت گردن مرا گرفته بود که بعد آن اتفاق افتاد. چاقویی را که از قبل درجیبم داشتم درآوردم و ضربهای به او زدم.
سرهنگ سواریپور درباره انگیزه این جنایت گفت: دو متهم درپی اختلافهایی که از قبل با مقتول در محل زندگیشان داشتند برسر چشم توی چشم شدن و متلکگویی باهم درگیر شده اند و سرانجام، چون چاقو همراهشان بوده و نتوانستند خشم خود را کنترل کنند ضربهای به مقتول زده و ازمحل درگیری متواری شده اند.
بررسی تلفن همراه مقتول در نخستین گام از تحقیقات نشان میداد که وی از مدتی قبل با مردی متأهل به نام سعید ارتباط پنهانی داشته است. به این ترتیب سعید شناسایی و بازداشت شد. متهم پس از دستگیری به قتل زن جوان اعتراف کرد و پس از تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
متهم در تحقیقات اولیه منکر قتل شد، اما در بازجویی تخصصی لب به اعتراف گشود و علت و انگیزه این قتل را اختلاف مالی با مقتول اعلام کرد.
متهم گفت: مقتول با حرفهایش من را آزار میداد و من هم به او هشدار داده بودم. ماجرای اختلاف ما برمیگردد به زمانی که من افغانستان بودم. آنجا به من تهمت زده و گفته بودند چند نفر را آزار و اذیت کردهام. این شایعه به گوش او رسیده بود و به من میگفت، چون تو چند نفر را آزار و اذیت کردی، من هم یک شب در غذای تو قرص خواب ریختم و تو را مورد آزار و اذیت قرار دادهام.
متهم گفت: با شنیدن حرفهای همسرم خیلی عصبانی شدم و میخواستم خودم را بکشم، اما او مانع کارم شد. بعد تصمیم گرفتیم باهم دست به خودکشی بزنیم که دلمان برای بچههایمان سوخت و در نهایت با پیشنهاد همسرم تصمیم گرفتیم مرد راننده را به قتل برسانیم.
متهم به جایگاه رفت و گفت: مقتول از برادر به من نزدیکتر بود. شب حادثه در خانه تنها بودم به همین خاطر به او زنگ زدم و خواستم به خانهام بیاید. اما آن شب آنقدر مشروب خوردم که از حالت طبیعی خارج شدم. هنوز هم به خاطر ندارم که سر چه موضوعی باهم درگیر شدیم فقط وقتی به خودم آمدم دیدم او را با چاقو زدهام.
متهم بازداشت شده در تحقیقات گفت: با مقتول و پژمان که مثل ما اعتیاد دارد در خانه متروکه بودیم و سر یک پاکت سیگار قماربازی میکردیم. اما من قمار را باختم و از این شکست خیلی ناراحت شدم. به همین دلیل به پژمان گفتم مقتول را گوشمالی دهد، اما او دست به قتل زد و بعد از جنایت هم متواری شد.
متهم که مردی جوان است مدعی است وقتی مقتول به او فحش ناموسی داد کنترل خودش را از دست داد و دست به قتل زد.
در پی بروز اختلافات شخصی زمانی که مقتول قصد ترک شهر را داشته، متهم با حضور در مقابل تاکسی مانع حرکت خودرو میشود و در حالی که ضارب قصد پیاده کردن مقتول از تاکسی را داشته به دلیل ممانعت وی از پیاده شدن، با شلیک گلوله کلت کمری او را به قتل میرساند.
متهم گفت: همسر مقتول مدام از من درخواست میکرد تا نصرا... را از میان بردارم. او مدعی بود شوهرش مردی خشن است که او را کتک میزند! من هم که به منزل دوستم رفت و آمد میکردم از این ماجرا بسیار ناراحت شدم و نقشه قتل او را کشیدم.
رئیس پلیس آگاهی البرز با اشاره به اعتراف متهم به ضربه زدن به عمویش به وسیله چاقو، روز حادثه را این گونه شرح میدهد که وقتی قاتل به محل درگیری خانواده اش با همسایه میرسد، مقتول که عمویش بوده از ورود متهم به نزاع جلوگیری میکند که این شخص در یک زد وخورد یک ضربه چاقو به گردن مقتول زده و از ترس متواری میشود.
متهم در بازجوییهای فنی به جرم آغاز نزاع مرگبار بههمراه با پدر خود در قهوهخانه خیابان آذربایجان معترف شد و تحقیقات تکمیلی نشان داد، پدر وی ضربات مرگبار قمه را به مقتول زده است.
«محمد جواد – ج» (متهم تبعه خارجی) که فقط بخشی از سر و صورتش کبود شده بود در پاسخ به سوالات مقام قضایی گفت: به دلیل اختلافاتی که با هم داشتیم سال گذشته از «مجتبی – ح» (مقتول ۲۷ ساله تبعه افغانستان) شکایت کردم و بعد هم مجبور شدم تا رضایت بدهم، اما او همچنان پشت سر من حرفهای نامربوط میزد تا آبروی مرا ببرد!
متهم این پرونده جنایی که فهمید چارهای جز بیان حقیقت ندارد، درباره ماجرای قتل «محمد – س» گفت: «ف – ک» (همسر مقتول) از بستگان من است که با شوهرش اختلاف شدیدی داشت. آنها ۱۵ سال قبل با هم ازدواج کرده بودند و فرزندی هم نداشتند، اما «ف – ک» به دلیل کتک کاریهای همسرش و سختیهایی که در زندگی میکشید از من خواست تا شوهر او را در قبال مبلغی بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون به قتل برسانم.
متهم گفت: من برای پادرمیانی و خاتمه درگیری جلو رفتم که او ناگهان شیشه نوشابه را شکست و با آن به من حمله کرد. من زخمی شدم و تنها برای اینکه مقتول بترسد، چاقو را برداشته و به سمت او پرتاب کردم که به او اصابت کرد. من قصد قتل نداشتم و ناخواسته این جنایت را مرتکب شدم.
مدارک و شواهد حکایت از دست داشتن همسر ۵۰ ساله مقتول در این جنایت داشت. تحقیقات برای دستگیری مرد میانسال ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت رد متهم را در اطراف تهران بهدست آوردند.
در تحقیقات به عمل آمده؛ ۲ فرد که سابقه اختلاف مالی با مقتول داشتند، شب گذشته شناسایی و دستگیر شدند.
متهم گفت: ناگهان به ذهنم رسید که یک گوشی سرقت کنم و با فروش گوشی سرقتی، کمی پول به دست بیاورم. من قصدم جنایت نبود، فقط میخواستم گوشی مقتول را بگیرم، اولین سرقتم بود، اما وقتی با مقاومت او روبهرو شدم میخواستم فرار کنم که مقتول مرا محکم گرفت و اجازه نمیداد حتی فرار کنم. ناخودآگاه دستم داخل جیبم رفت و با چاقویی که همراه داشتم ضربهای به او زدم.
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ