خیابان اصلی محله دکتر اقبال به نام «اقبال» شهرت دارد که اکنون محل تردد خودرو‌هایی است که قصد دارند وارد بازار امین الملک و میدان ابوذر شوند و کم عرضی خیابان شلوغی محله را بیشتر به رخ می‌کشاند. شهروندانی که در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ در محدوده محله دکتر اقبال زندگی می‌کردند به یاد دارند که رودخانه‌ای با آب زلال از وسط دشت وسیع کشاورزی عبور می‌کرد که به آن جلوه‌ای خاص داده بود.
اخبار مشابه
در این قسمت می‌توانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده نمایید.
در روزگاری نه چندان دور آب چشمه‌علی از محله علایین می‌گذشت و سبزه‌زار‌های محله را جانی دوباره می‌داد. بیشتر زمین‌های کشاورزی این محله از همین چشمه سیراب می‌شد و کشاورزی رونق داشت. رستم صنوبری می‌گوید: «وقتی تفکیک اراضی شد آب چشمه‌علی را هم از ما گرفتند و کشاورزی ما از رونق افتاد. ساختمان‌ها یکی پس از دیگری بنا شد و آلودگی‌های زندگی شهری مهمان همیشگی محله شد.»
مانور زلزله «تخلیه امن و اسکان اضطراری» برای افزایش آمادگی شهروندان در زمان بحران و آمادگی در مقابل بلایای طبیعی در محله باغ فیض برگزار می‌شود.
انگار تنها و بی‌کس در دل اراضی خشک و بایر اطراف ایستاده باشند، تنها همدیگر را داشتند. برج‌های «آ. اس. پ» روزگاری شبیه سه قلو‌های افسانه‌ای بودند که اولین ساکنان اراضی اطراف بزرگراه کردستان و محدوده جنوب محله شیراز به شمار می‌رفتند. ماجرای تولد این برج‌ها را در ادامه بخوانید.
جرم خیز بودن محلات حاشیه نشین موجب می‌شود کودکان در معرض آسیب‌های مختلف اجتماعی قرار گیرند و با افرادی که شخصیت‌های مجرمانه و نامتعادل دارند بیشتر سروکار داشته باشد.
ناصرالدین‌شاه قاجار دلبسته خانمی به نام نازخاتون می‌شود و او را به همسری می‌گیرد. از قضای روزگار این خانم در این محله عمارتی داشته و شاه هم باقی املاک و زمین‌های اطراف عمارت را پشت قباله نازخاتون می‌اندازد. نازخاتون این زمین‌ها را که از جنوب به دریاچه عظیم‌آباد می‌رسید به‌دست رعیت می‌دهد تا در آن کشت و زرع کنند. کم‌کم زمین‌ها رونق پیدا می‌کند و اسم نازخاتون هم روی زبان‌ها می‌افتد و از آن روزگار به این محدوده نازی‌آباد می‌گویند.
وزیر کشور نقش محله در افزایش سرمایه اجتماعی را مهم دانست و گفت: محله اسلامی در امتداد مردم سالاری دینی است.
خانه‌ای قدیمی در میدان صد نارمک وجود دارد که بیست و اندی سال پیش قبر صاحبش را در خود جای داده است. درِ آهنی این خانه را که باز کنی در پایین اتاق روبرو سنگ قبری سفید که با قابی شیشه‌ای پوشانده شده نمایان می‌شود. این قبر متعلق به «سیدمحمد برهانی» امام جماعت مسجد محله است.
. در سال ۱۳۰۶ شمسی بخشی از آب رودخانه کرج به تهران منتقل شد و به جوی‌ها و شیر‌های فشاری محله‌ها رسید، اما باز هم از لوله‌کشی خانگی خبری نبود. ۱۲ سال بعد قرار شد یک شرکت فرانسوی پروژه لوله‌کشی آب تهران را آغاز کند، اما از بد روزگار با شروع جنگ جهانی دوم این پروژه در قدم اول متوقف شد. سرانجام در سال ۱۳۲۵ طلسم لوله‌کشی آب تهران شکسته شد و این پروژه با حضور شرکت‌های خارجی به مناقصه گذاشته شد و یک سال بعد کلنگ لوله‌کشی آب در تهران در میدان سنگلج به زمین خورد.
شهبازی نحوه استفاده از گرمابه‌های عمومی را اینطور روایت می‌کند: «آن روزگار در تمامی شهر‌های ایران از جمله تهران حمام عمومی وجود داشت و اهالی محل به نوبت جنسیت از حمام عمومی استفاده می‌کردند. سحرگاهان قبل از طلوع آفتاب تا ساعت هشت صبح حمام به مردان اختصاص داشت و در طول روز، حمام در اختیار زنان بود. آماده کردن حمام در فصل زمستان به‌دلیل افزایش مصرف سوخت‌های مرسوم کار دشواری بود و اغلب مردم از اواخر پاییز تا شب عید رنگ حمام را نمی‌دیدند.»
این روزها پیدا کردن زالو سخت شده؛ این را یکی از دلالان خرید و فروش حیوانات و پرندگان در چهارراه مولوی می‌گوید. ظهر یکی از روزهای پاییز، بازار مولوی زیر نور خورشید همان بازار همیشگی مولوی است اما از خرید و فروش حیوانات خانگی که این بازار روزگاری محل اصلی بورس تجارت پرسودش بود، خبری نیست.
این روزها پیدا کردن زالو سخت شده؛ این را یکی از دلالان خرید و فروش حیوانات و پرندگان در چهارراه مولوی می‌گوید. ظهر یکی از روزهای پاییز، بازار مولوی زیر نور خورشید همان بازار همیشگی مولوی است اما از خرید و فروش حیوانات خانگی که این بازار روزگاری محل اصلی بورس تجارت پرسودش بود، خبری نیست.
این زوج میان سال که طبق اظهارات همسایگان از حدود ۳ سال قبل زباله گردی می‌کنند و از این روش روزگار می‌گذرانند از افراد میلیاردر و متمول هستند و در حالی ۳ واحد آپارتمانی را در همان محل به اجاره واگذار کرده اند که دو واحد دیگر آپارتمانی را نیز در دست ساخت دارند و آپارتمان‌های میلیاردی را خرید و فروش می‌کنند.
روزگاری این خیابان و کوچه‌های اطرافش به واسطه حضور عبادتگاه‌های ادیان مختلف محل زندگی ارامنه، زرتشتی‌ها و کلیمی‌ها بود. این روز‌ها کمتر اثری از این هموطنان در این خیابان به چشم می‌خورد و به همین دلیل این عبادتگاه‌ها شلوغی و رفت و آمد همیشگی را ندارد.
قلهک یکی از آن محله‌هاست که اگر امروز با خیابان‌ها و خانه‌های اعیانی‌اش شناخته می‌شود، اما هنوز هم با گذر از محدوده پل رومی، زیارت آستان مقدس امامزاده اسماعیل (ع) و مرور تاریخچه قنات‌هایش می‌توان به روزگار گذشته این محله سفر کرد.
«خداکرم داودی» نیز اولین توقفگاه چهار پایان برای جابه جای مسافران را ابتدای سه‌راه فلاح می‌داند: «در این محل که به اسطبل جهانگیرخان شهرت داشت، چند نفر مسئول تیمار و نگهداری از اسب‌ها و قاطر‌ها بودند، تا برای استفاده شهروندان همیشه آماده باشند. اسب‌های مسافرکش چابک و تیزرو بودند و با نژاد‌های بارکش فرق داشتند، از این‌رو مراقبت و نگهداری این قبیل حیوانات اهمیت ویژه‌ای برای صاحبانشان داشت.»
روزگاری خانه‌های مجلل بسیاری از رجال شهر به خاطر آب و هوای مطلوب شرق تهران درمحدوده تهرانپارس فعلی، بنا شده بود. افرادی که هریک به نوعی در ساخت و شکل گیری هویت این محله تقش داشتند. «ارباب هرمز» یکی از همین افراد است که در رونق این محله داشته است.
دیوید سداریس جستارنویس سرشناس آمریکایی، می‌گوید: شاید این روز‌ها دیدن جوانی که از مادرش فندک می‌گیرد شرم‌آور به نظر بیاید، اما سیگار همیشه مایۀ قضاوت دیگران نبوده است. سداریس در این جستار از حال‌وهوای روزگاری می‌گوید که آدم‌ها تقریباً در هر جایی که فکرش را بکنید، از بیمارستان و تلویزیون گرفته تا مدرسه و محل کار، آزادانه سیگار می‌کشیدن؛ ماجرای سیگاری‌شدن خودش را بازگو می‌کند؛ سرفه‌های سنگین و صدای نفس خشن مادرش را به یاد می‌آورد و نهایتاً از آخرین سیگاری می‌گوید که در یکی از کافه‌های فرودگاه شارل دوگول دود کرد و سیگار را برای همیشه ترک کرد.
دیگر به نماد محله گلابدره تبدیل شده است. سنگی عجیب در دل خانه‌های قد و نیم بالادست محله گلابدره که گزند ساخت و ساز‌های بی‌رویه در این محله در امان مانده و قلب سنگی‌اش پر از خاطرات روزگار گذشته محله است. داستان جالب این دوقلو‌های سنگی را در ادامه بخوانید.
«نازآباد»، از زمین‌های «نارخاتون»، سوگلی ناصرالدین‌شاه، اراضی حاصلخیزی داشت و با توجه به روآوری بسیاری از چوبداران، قصابان و سلاخان به این محدوده، در اواخر دوران احمدشاه قاجار به عنوان مرکز اصلی ذبح دام تهران شناخته شد و ذبح دام در آن روستا رونق گرفت، به همین دلیل بعد‌ها در همین محله کشتارگاه تهران ساخته شد.
شاید باورش سخت باشد که محله زعفرانیه امروزی که با برج‌ها و ساختمان‌های اعیانی شناخته می‌شود، روزگاری آبادی کوچکی بود که با زمین‌های گندم و مزراع کشاورزی‌اش شناخته می‌شد. به عبارت دیگر، زعفرانیه همین چند دهه پیش یکی از آبادی‌های کوچک شمال تهران یا همان شمیران بود که ساکنانش از راه کشاورزی روزگار می‌گذراندند.
در روزگار قدیم، مهم‌ترین پایگاه محله خانی‌آباد شمالی قلعه ارباب گشتاسب بود. ارباب گشتاسب، اصالت زرتشتی داشت و زرتشتیان بسیاری هم در این قلعه زندگی می‌کردند. معماری قلعه خاص بود و جلوه زیبایی به محل داده بود.
خیابان «حقوقی» که در منطقه۷ تهران و محله خواجه نصیر قرار دارد، روزگاری محل زندگی رجال و سیاستمدارانی، چون «حسنعلی منصور» نخست وزیر، «احمدحسین عدل» وزیر کشاورزی، «غلامرضا فولادوند» نماینده مجلس شورای ملی، «حسین فاطمی» وزیر امور خارجه دولت مصدق، «مستوفی الممالک» نخست‌وزیر ایران در دوره قاجار و پهلوی، «شهریار عدل» باستان‌شناس شهیر و برادرش «کامران عدل» بنیان‌گذار عکاسی نوین بوده است.
روزگاری در شرق آبادی سوهانک، باغی بزرگ به نام «بنانیه» قرار داشت که متعلق به پدر «استاد بنان» خواننده و هنرمند سرشناس معاصر ایران بود. ماجرای این باغ بزرگ و از بین رفتن آن، حکایت برگی از تاریخ آبادی سوهانک است.
سینمای رسانه‌ها در روز پنجم از سی‌ونهمین دوره جشنواره ملی فیلم فجر محل نمایش فیلم‌های «روشن» به کارگردانی روح الله حجازی و «روزی روزگاری آبادان» به کارگردانی حمیدرضا آذرنگ بود.

تمامی حقوق این سایت متعلق به آی‌لوک می‌باشد. سایت مپ