جالب‌ترین بخش ماجرای این آموزش‌ها، مشق نداشتن دختران بود. دختر‌ها تنها اجازه خواندن داشتند، اما نوشتن را برای دختر عملی زشت و ناپسند می‌دانستند، چون بر این باور بودند که «دختر مشق بلد باشد، کاغذپرانی می‌کند.» به این معنی که نامه عاشقانه می‌نویسد.
اخبار مشابه
در این قسمت می‌توانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده نمایید.
در روزگاری نه چندان دور آب چشمه‌علی از محله علایین می‌گذشت و سبزه‌زار‌های محله را جانی دوباره می‌داد. بیشتر زمین‌های کشاورزی این محله از همین چشمه سیراب می‌شد و کشاورزی رونق داشت. رستم صنوبری می‌گوید: «وقتی تفکیک اراضی شد آب چشمه‌علی را هم از ما گرفتند و کشاورزی ما از رونق افتاد. ساختمان‌ها یکی پس از دیگری بنا شد و آلودگی‌های زندگی شهری مهمان همیشگی محله شد.»
روزگاری پایتخت به تیم تاسیسات دریایی می‌نازید و اینَک به آنان می‌بالد. به سفیرگفتمان.
مهم‌ترین اثر تاریخی روستای افجه، قصر ناصری است؛ قصری که گفته می‌شود توسط اعتمادالدوله، صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار در شمال روستای افجه ساخته شد. تاریخدانان می‌گویند که ناصرالدین شاه هر سال برای مراسم خاصی در روز مشخصی راهی این قصر در روستای افجه می‌شده است. البته امروز چیز زیادی از این بنای دوره قاجار به جا نمانده و آنچه از آن با عنوان قصر ناصری روستای افجه نام می‌بریم، درواقع پی قصر، دیواری به ارتفاع ۵متر و طول یک متر و انبوهی از آجر‌های قرمزرنگ است.
ما با چه منطقی پیروان دیگر مذاهب رسمی مانند مسیحیان و یهودیان و زردشتیان را وادار به رعایت حجاب می‌کنیم؟ امیدوارم این سخن و این مقاله موجب ملال نشود! نمی‌گویم شرط بلاغ همین است، اما سخنی است که از روی صدق نوشته شده است. در روزگاری که تایید کردن کار آسان‌تری است، پیامبر عزیز اسلام فرمود: «دوست تو کسی است که با تو سخن صادقانه می‌گوید، نه کسی که تو را تصدیق می‌کند.» بدیهی است در روزگاری که برای پلمب کردن کف می‌زنند، سخن کسی که بگوید: «نکنید!» ممکن است خریداری نداشته باشد.
ما با چه منطقی پیروان دیگر مذاهب رسمی مانند مسیحیان و یهودیان و زردشتیان را وادار به رعایت حجاب می‌کنیم؟ امیدوارم این سخن و این مقاله موجب ملال نشود! نمی‌گویم شرط بلاغ همین است، اما سخنی است که از روی صدق نوشته شده است. در روزگاری که تایید کردن کار آسان‌تری است، پیامبر عزیز اسلام فرمود: «دوست تو کسی است که با تو سخن صادقانه می‌گوید، نه کسی که تو را تصدیق می‌کند.» بدیهی است در روزگاری که برای پلمب کردن کف می‌زنند، سخن کسی که بگوید: «نکنید!» ممکن است خریداری نداشته باشد.
بزودی شاهد پخش مجموعه‌ی مستندی درباره ورزش ایران از شبکه ورزش خواهیم بود.
روزگاری بود که فقط بعضی‌ها خدمت سربازی می‌رفتند؛ ولی از ۱۹ مهر ۱۳۰۵ شمسی اعلام شد که تمام افراد مذکر باید از اول ۲۱ سالگی به مدت ۲ سال بروند خدمت. از آن روز، خدمت سربازی شد بخشی از زندگی و فرهنگ ایرانی‌ها.
زیدآبادی نوشت: در روزگار ما، اما پس از چند دهه شعار نه شرقی نه غربی، پای قدرت‌های بیگانه به سیاست داخلی کشور چنان باز شده است که برخی محافل و رسانه‌ها حتی شرم دفاع از یک قدرت بیگانه را نیز از یاد برده‌اند و در روز روشن سینه‌چاک رهبران قدرت‌های جهانی شده‌اند!
می‌گویند اتابک وزیر، بی‌سر و صدا از عمارت شهری‌اش بیرون می‌زد (غیبش می‌زد) و بی‌خبر به فضای روح‌انگیز، سایه‌سار درختان و نغمه‌خوانی دل‌انگیز بلبلان در این باغ پناه می‌برد. همین بود که دوستان و آشنایان خوش‌ذوق باخبر از موضوع به آنجا «باغ غیبی» می‌گفتند. احمدشاه هم یکی، دو بار برای اقامت کوتاه به باغ غیبی امین‌السلطان رفت.
سپهرزاد می‌گوید: «مردم برای سوار شدن به این اتوبوس‌ها صف می‌کشیدند، چون معتقد بودند طبقه دوم اتوبوس‌ها لذت سواری را دو برابر می‌کند. آن‌ها به کنایه می‌گفتند طبقه بالا به دلیل زاویه دید مناسبی که دارد مثل لژ سینماست و کسانی را که طبقه دوم اتوبوس می‌نشستند لژنشین می‌نامیدند.»
نوشته که تمام شد برای یکی دو نفر از رفقایم خواندم. بحث‌مان بالا گرفت. گفتم این شرط رفاقت نیست که ناامیدی را نشر بدهیم و خودمان به خوشی روزگار بگذرانیم. رفیقم گفت این ویژگی آدمیزاد است که یک لحظه غمگین باشد و در لحظه دیگری به دلیلی شادی کند و اتفاقا همین که عده‌ای همه احوال را نشر می‌دهند دلیل بر صافی‌شان است. یکی دیگر گفت می‌دانی نوشته را که خواندی یاد شعر سید علی صالحی افتادم که می‌گفت: حال همه‌ی ما خوب است، اما تو باور نکن!
در اخلاق هم کتاب «اخلاق ناصری» را نوشت که جزو مهم‌ترین کتب حکمت اسلامی است و مترجم این کتاب به زبان انگلیسی درباره خواجه نصیرالدین گفته است: «دارای روحی نیرومند و حساس بوده که گرفتار تحولات شدید سیاسی و معنوی گشته است و در عین این گرفتاری‌ها به‌گونه‌ای سخن گفته که تو گویی با مردم این روزگار در نیمه دوم قرن بیستم سخن می‌گوید».
پس از پایان اصلاحات ارضی در ابتدای دهه۴۰ و بر هم خوردن نظام زراعتی، سیلی از آوارگان روستایی و به‌ویژه آن‌هایی که تکه‌زمینی گیرشان نیامده بود، به امید زندگی بهتر به سوی شهر‌های بزرگ سرازیر شدند، عمده بارانداز این فقرا اَبَر شهر تهران بود. شهری درندشت که کسی، کسی را نمی‌شناخت و آنچنان گسترده و وسیع بود که در هر دره و کوه و کمر آن می‌شد آلونکی و زاغه‌ای بنا کرد.
طبق گزارش مطبوعات آن زمان، این هتل در ١۵ طبقه، با ارتفاع ٨٠ متر، ٤١٠ اتاق یک‌نفره، ١٨٨ اتاق دونفره، ٢٧ شاه‌نشین و لژ‌های مخصوص سلاطین و روسای جمهوری، ٩ مغازه، ٣ رستوران مجلل، ٢ تالار غذاخوری با هزینه‌ای بالغ‌بر ٦۵٠ میلیون تومان ساخته و به‌عنوان بزرگ‌ترین آسمان‌خراش ایران به جهانیان معرفی شد.
«خداکرم داودی» نیز اولین توقفگاه چهار پایان برای جابه جای مسافران را ابتدای سه‌راه فلاح می‌داند: «در این محل که به اسطبل جهانگیرخان شهرت داشت، چند نفر مسئول تیمار و نگهداری از اسب‌ها و قاطر‌ها بودند، تا برای استفاده شهروندان همیشه آماده باشند. اسب‌های مسافرکش چابک و تیزرو بودند و با نژاد‌های بارکش فرق داشتند، از این‌رو مراقبت و نگهداری این قبیل حیوانات اهمیت ویژه‌ای برای صاحبانشان داشت.»
تهران در این سالها روزهای آلوده و آسمان خاکستری زیادی را تجربه می کند، امسال در پایتخت فقط دو روز هوای پاک داشتیم و دیدن آسمانی آبی آرزوی اکثر ما تهرانی ها شده است.
تهران در این سالها روزهای آلوده و آسمان خاکستری زیادی را تجربه می کند، امسال در پایتخت فقط دو روز هوای پاک داشتیم و دیدن آسمانی آبی آرزوی اکثر ما تهرانی ها شده است.
به گفته ساکنان قدیمی بزرگراه شیخ فضل‌الله‌نوری با اینکه خودرو‌های کمی از آن عبور می‌کرد از همان ابتدا آسفالت بود و بعد‌ها هم زیرگذر را آسفالت کردند که نتیجه خوبی برای اهالی نداشت. «حسن جعفری» که در نانوایی‌اش به بخش جنوبی زیرگذر باز می‌شود، می‌گوید: «آسفالت‌ها آنقدر عمق زیرگذر را کم کرد که کم‌کم مردم برای تردد با هم دعوایشان می‌شد به همین دلیل بعد‌ها آن را یکطرفه کردند.»
«نازآباد»، از زمین‌های «نارخاتون»، سوگلی ناصرالدین‌شاه، اراضی حاصلخیزی داشت و با توجه به روآوری بسیاری از چوبداران، قصابان و سلاخان به این محدوده، در اواخر دوران احمدشاه قاجار به عنوان مرکز اصلی ذبح دام تهران شناخته شد و ذبح دام در آن روستا رونق گرفت، به همین دلیل بعد‌ها در همین محله کشتارگاه تهران ساخته شد.
روزی روزگاری پله، کرایف، مارادونا، مسی و رونالدوها….تاریخ را نوشتند، و امروز ارلینگ هالند تاجگذاری کرد تا تاریخ را ورق بزند
«گارسیا دسیلوا» سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس صفوی و جهانگرد در سفرنامه‌اش نوشته است؛ زنان در دوره ناصری لباس‌های مختلفی می‌پوشند و کفش آنان از جنس چرم با رنگ‌های مختلف بود. او تأکید می‌کند که زنان لباس‌های گشاد و سفید رنگ می‌پوشند؛ که بیشتر درباره روزگار شاه عباس صفوی و بعد از آن نوشته، هم در سفرنامه‌اش آورده زنان پایتخت خارج از خانه چادر سفید می‌پوشند.
سیدمحمد خاتمی نوشت: استاد هوشنگ ابتهاج ایران را دوست می‌داشت؛ سخن‌سرای بلندآوازهٔ روزگار ما قدر کلمه را می‌دانست
بعد از جدایی «کریستین اریکسن» از تیم برنتفورد و پیوستن این بازیکن به منچستریونایتد، «توماس فرانک» سرمربی برنتفورد با دغدغه جدیدی مواجه شده است.
سینمای رسانه‌ها در روز پنجم از سی‌ونهمین دوره جشنواره ملی فیلم فجر محل نمایش فیلم‌های «روشن» به کارگردانی روح الله حجازی و «روزی روزگاری آبادان» به کارگردانی حمیدرضا آذرنگ بود.

تمامی حقوق این سایت متعلق به آی‌لوک می‌باشد. سایت مپ