شروین با شکایت دختری جوان بازداشت شده و متهم است دختر را آزار داده است، اتهامی که قبول ندارد و آن را یک اخاذی می‌داند.
اخبار مشابه
در این قسمت می‌توانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده نمایید.
متهم در جریان تحقیقات به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت‌: حال روحی‌ام خوب نبود و بیمار بودم و مواد مخدر شیشه مصر‌ف می‌کردم. آن شب دوباره با پدرم جروبحث کرده‌ایم. از رفتارش خسته شده بودم.
سرهنگ طرهانی با اشاره به اینکه کارآگاهان در ادامه متوجه شدند پسر جوان در یکی از خیابان‌های شهر ری حضور دارد، ادامه داد: ماموران در گام بعدی راهی خیابان موردنظر شدند و پس از هماهنگی‌های لازم با مراجع قضایی پسر جوان را در یک عملیات غافلگیرانه بازداشت کردند.
دختر ۱۵ ساله‌ای که از سوی دوستش به سرقت گردنبند متهم شده، می‌گوید هرگز دزدی نکرده است.
این متهم گفت: من کلاس هشتم هستم و با مقتول دوست صمیمی بودم، او چند سال قبل از افغانستان ایران آمده بود و از همان موقع با هم دوست بودیم. اما چند وقت بعد پیش دوستان بدگویی کرد و حرف‌های خیلی بدی پشت سر من زد. وقتی چیز‌هایی که به دوستان دیگرمان گفته بود را شنیدم رابطه‌ام با او خراب شد.
پسر نوجوان که متهم است با همدستی دو دوست فراری‌اش یک زن خیابانی را کشته و جسد وی را به عمق چاه در یک باغ انداخته پای میز محاکمه ادعای تازه‌ای را مطرح کرد.
متهم به قتل گفت: من با دوستانم در پارک با بچه محله‌هایمان سر چند فحش با هم درگیر شدیم، مقتول از پشت گردن مرا گرفته بود که بعد آن اتفاق افتاد. چاقویی را که از قبل درجیبم داشتم درآوردم و ضربه‌ای به او زدم.
بررسی‌های مقدماتی نشان داد «مصطفی – د» (متهم دستگیر شده) از صحنه شکنجه‌های هولناک زن میان سال فیلم تهیه کرده تا آن‌ها را در فضای مجازی نشر دهد و همدستش نیز هنگام حضور پلیس در محل، از لانه وحشت گریخته است.
متهم گفت: از پشت سر به نامادری‌ام نزدیک شدم و در یک لحظه دهانش را با دست گرفتم و او را روی زمین انداختم. یک بار چسب پهن را دور دهانش پیچیدم، ولی او با دستش آن را جدا کرد. برای آن که سروصدا نکند گلو و دهانش را محکم گرفته بودم که دیدم بی‌حرکت شد.
پسر نخست وزیر رژیم صهیونیستی با فرار به جلو در راستای تقلیل مخالفت های گسترده علیه پدرش، شاباک را متهم به دست داشتن در توطئه علیه وی کرد.
محمدی دره شوری با اشاره به اینکه به لحاظ قضائی و پلیسی در خصوص سرنوشت سما هر موضوعی محتمل و از فرضیات است، بیان کرد: پسر پیراهن قرمزی که پدر وی مدعی است که او دخترش را ربوده است نیز دستگیر و مدت‌ها در بازداشت بود که با بررسی‌های انجام شده توسط تیم ویژه پلیس آگاهی و بررسی دوربین‌ها و به دلیل فقد دلایل بزهکاری، فعلا آزاد شده است.
متهم گفت: می‌خواستم از آن‌ها انتقام بگیرم. باید حقم را می‌گرفتم. آن‌ها به من پول نمی‌دادند. هربار که شیشه مصرف می‌کردم صدا‌هایی در سرم می‌شنیدم که می‌گفت از پدر و مادرت انتقام بگیر.
متهم گفت: پسر شاکی از دوستانم است. او می‌گفت پدرش پولدار، اما خسیس است و پولی به او نمی‌دهد. وی از من خواست تا پدرش را به خانه‌ام بکشانم و چند ساعتی او را در اتاق حبس کنم. من هم دستور پسر شاکی را اجرا کردم و مرد پولدار را به بهانه اینکه راز پسرش را می‌دانم به خانه‌ام کشاندم و حساب‌هایش را خالی کردم.
سرهنگ انگلیسی به تایمز گفت که هری به همان اندازه که به خانواده‌اش خیانت کرده، به اعتماد ارتش هم خیانت کرده است. وی افزود: «به‌نظرم او کاملاً ساده لوح است. هیچ درک درستی از آنچه انجام می دهد و انجام داده ندارد.»
مقام ارشد طالبان شاهزاده هری را به کشتن افغان های بی گناه متهم کرد و گفت: آقای هری! آن‌هایی که شما کشتید مهره‌های شطرنج نبودند، بلکه انسان بودند.
رسیدگی به این پرونده از ۲۵ مرداد امسال با گزارش مرگ پسر ۲۰ ساله‌ای به نام شهرام جنب یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای خیابان مولوی تهران آغاز شد و مأموران بلافاصله به محل درگیری رفته و مشخص شد درگیری میان دو جوان ۲۰ و ۲۱ ساله رخ داده که با هم دوست بودند و در این میان مهران با ضربات چاقو شهرام را به قتل رسانده است.
آخرین آمار مبتلایان «کووید-۱۹»/ شهادت علیه متهم در دادگاه با قتل پایان یافت/ زندگی در وحشت!/ بچه‌ها را به دستور مادرشان دزدیدم!/ یک کشته بر اثر ورود لودر به یک منزل!/ رسیدگی به پرونده محیطبان کرمانی در دادسرای نظامی/ متهم به قتل دوباره محاکمه شد/ ماجرای هولناک شراب مرگ در جشن تولد!/ راز ناپدید شدن پدر با اعترافات پسر فاش شد
متهم گفت: پدرم خیلی مادرم را اذیت می‌کرد اختلاف زیادی با هم داشتند. اصلاً به مادرم توجهی نداشت و رفتار او هر روز سرد‌تر می‌شد، برای یافتن علت این رفتار او را تحت نظر قرار دادم و متوجه شدم پدرم بی‌خبر از ما، زنی را موقت به عقد خود درآورده است. از این ماجرا خیلی ناراحت شدم و عصبانیتم زمانی بیشتر شد که فهمیدم پدرم می‌خواهد مادرم را پس از سال‌ها زندگی طلاق بدهد. مادرم نیز بشدت از این موضوع ناراحت بود.
متهم گفت: برادرم برای اجاره هیلتی به فروشگاه رفته بود که فروشنده و شاگردش او را کتک زده بودند به همین دلیل هم من و دیگر بستگان مان به آن فروشگاه رفتیم که ابتدا «مهرداد» (مالک فروشگاه) بیرون آمد و با میله فلزی به سرم زد به طوری که دیگر چیزی نفهمیدم، ولی در این میان مشاجره با شاگرد مغازه بالا گرفته بود و من او را با ضربه کارد از پشت سر زدم که تیغه آن به نزدیکی گردن او فرود آمد و نقش بر زمین شد.
متهم گفت: آن شب منتظر دخترم بودم تا از سرکارش به خانه بازگردد. او به عنوان فروشنده در یکی از فروشگاه‌های مشهد مشغول کار بود و هر شب به تنهایی به منزل بازمی گشت، ولی وقتی من از حیاط بیرون آمدم او را در کنار جوان موتورسواری دیدم که دستش را گرفته بود و قصد داشت به زور دختر ۱۵ ساله ام را سوار موتورسیکلت کند!
متهم گفت: من قبول دارم که باعث مرگ پسر‌بچه شده‌ام، اما باور کنید قصدم کشتن او نبود و عمدی در کارم نداشتم. من فقط می‌خواستم او را با خودم ببرم تا از مردم پول بیشتری بگیرم. همه تلاشم را برای نجاتش انجام دادم، اما موفق نشدم.
آخرین آمار مبتلایان «کووید-۱۹»/ سرگذشت تبهکار شب‌های مشهد/ اعتراف پسر به قتل پدر با اسلحه شکاری/ کلاهبرداری با دریافت بیعانه برای خرید لوازم خانگی/ جنایت ناخواسته به خاطر یک زن/ سرکرده «تبهکاران شب» در پوشش زنانه!/ حفظ قرآن در زندان جان مرد اعدامی را نجات داد/ مرگ تلخ مرد ۴۰ ساله در شعله‌های آتش/ بستری متهم در تیمارستان قبل از محاکمه
پس از دستگیری نادر؛ وی مورد بازجویی قرار گرفت و به قتل سیامک اعتراف کرد. متهم در توضیح ماجرا گفت: ۲ سال پیش با لیلا ازدواج کردم و زندگی‌مان خوب بود تا اینکه چند ماه قبل متوجه شدم که سیامک برای همسرم مزاحمت ایجاد کرده است. بعد از مدتی موفق شدم شماره تلفن سیامک را پیدا کنم و از او خواستم تا دست از مزاحمت بردارد، اما مرد جوان در کمال وقاحت حرف‌هایی زد که خیلی عصبانی شدم.
متهم گفت: ناگهان به ذهنم رسید که یک گوشی سرقت کنم و با فروش گوشی سرقتی، کمی پول به دست بیاورم. من قصدم جنایت نبود، فقط می‌خواستم گوشی مقتول را بگیرم، اولین سرقتم بود، اما وقتی با مقاومت او روبه‌رو شدم می‌خواستم فرار کنم که مقتول مرا محکم گرفت و اجازه نمی‌داد حتی فرار کنم. ناخودآگاه دستم داخل جیبم رفت و با چاقویی که همراه داشتم ضربه‌ای به او زدم.
متهم گفت: مدتی است که به مصرف شیشه معتاد شده‌ام و زمانی که شیشه مصرف می‌کنم دچار توهم می‌شوم. شب حادثه هم به‌خاطر موادی که مصرف کرده بودم دچار توهم و با پدر و مادرم درگیر شدم و در ادامه مقداری اسید که در خانه داشتم روی آن‌ها ریختم و از خانه فرار کردم. در پارک بودم که ناگهان مأموران پلیس را دیدم و آن‌ها دستگیرم کردند.

تمامی حقوق این سایت متعلق به آی‌لوک می‌باشد. سایت مپ