نیما ۲۸ ساله بعد از بازداشت و انتقال به اداره آگاهی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: من و سعید سالهای زیادی بود که با هم رفاقت داشتیم. روز حادثه سر موضوعی باهم بحث کردیم و سعید به یکباره فحش ناموسی داد و من کنترلم را از دست دادم و با چاقو چند ضربه به او زدم تا بمیرد. میدانستم که اگر زنده بماند حتماً من را میکشد.
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
پسر جوان میگوید قصد داشت دعوای دوستانش را پایان دهد که خودش ناگهان مرتکب قتل شد.
متهم در جریان تحقیقات به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت: حال روحیام خوب نبود و بیمار بودم و مواد مخدر شیشه مصرف میکردم. آن شب دوباره با پدرم جروبحث کردهایم. از رفتارش خسته شده بودم.
یک سارق حرفهای بعد از دستگیری گفت شکست عشقی باعث شد وارد دنیای تبهکاران شود.
مرگ پسر جوان در هوس دعوا
یک هفتهای از قتل هولناک صحابه ۳ ساله میگذشت که گره معمای قتل او با دستگیری آدم ربایان و عاملان قتل باز شد. تحقیقات نشان میداد که زن جوان به نام افسانه به همراه دو دخترش و پسر دوستش به نام محسن نقشه کودک ربایی را کشیده بود.
متهم گفت: از پشت سر به نامادریام نزدیک شدم و در یک لحظه دهانش را با دست گرفتم و او را روی زمین انداختم. یک بار چسب پهن را دور دهانش پیچیدم، ولی او با دستش آن را جدا کرد. برای آن که سروصدا نکند گلو و دهانش را محکم گرفته بودم که دیدم بیحرکت شد.
با گذشت حدود یک ماه از این شکایت، پسر نوجوانی هراسان خود را به کانکس پلیس در پارک چیتگر رساند و گفت: به همراه دوستم برای پیاده روی به پارک چیتگر رفته بودیم. من برای چند لحظهای از دوستم جدا شدم تا به سرویس بهداشتی بروم، زمانی که برگشتم مرد جوانی را دیدم که با تهدید چاقو دوستم را مورد آزار و اذیت قرار داد و گوشی اش را گرفت. چون چاقو داشت ترسیدم و پشت درختها مخفی شدم، بعد از اینکه دوستم را رها کرد من مخفیانه او را تعقیب کردم و دیدم که او وارد یکی از بوفههای داخل پارک شد.
پسر ۳ ساله در اتاق عمل سوخت/ شلاق و تبعید مجازات آزار دختر جوان/ سرگذشت یک آدمکش!/ مرگ دختر موزیسین در خانه زن سالمند/ راز خودکشی گروهی ۶ عضو یک خانواده/ زن جوان شوهر زندانی اش را بخشید/ دوستی قهوه خانهای سرآغاز ۳۰۰ فقره گوشی قاپی!/ افشای راز دفن برادر در باغچه خانه مادر
«سولماز» که خودش با پسری جوان رابطه دوستی داشت، آن قدر احساسات و عواطف مرا برانگیخت که فکر میکردم فقط با ازدواج میتوانم از این شرایط رهایی یابم. خلاصه با نقشه «سولماز» من هم با پسر ۲۴ سالهای که از دوستان دوست پسر او بود، تلفنی آشنا شدم و بدین ترتیب روابط خیابانی من و «عظیم» به دیدارهای پنهانی کشید و زمانی به خود آمدم که دیگر هستی و عفتم را از دست داده بودم و چارهای جز ادامه این ارتباط شیطانی نداشتم تا شاید «عظیم» با من ازدواج کند.
آخرین آمار کرونا در ایران/ مرگ زن جوان در انفجار خودرو/ فردی که جاده ورامین را بسته بود دستگیر شد/ معمای مرگ پسر ۷ ساله با یک تب/ کلاهبرداری با برنامههای رسیدساز جعلی تلفن همراه/ رگبار مرگ برای انتقام از دوست صمیمی/ زن ایدزی در پاتوق معتادان/ شکایت ۲ خواهر از خواننده پاپ به خاطر مرگ پدر
آخرین آمار کرونا در ایران/ طلاق به خاطر فراموشی جشن سالگرد/ جان مرد میانسال را گرفت/ دردسر دوستی فوتبالیست لیگ برتری با دختر دزد/ مرگ مشکوک پسر معتاد در کمپ ترک اعتیاد/ بازداشت یک مدعی طب سنتی در غرب تهران/ عامل تیراندازی مرگبار به قهوهخانه در یک قدمی چوبه دار/ ماجرای دود سیاه در عملیات کوهستان!/ محاکمه ۲ پسر به اتهام آزار دختر جوان در باغ
دسیسه وحشتناکی بود، دسیسهای که به جنایتی هولناک ختم شد، آن هم تنها بهخاطر میراث خانوادگی. پسر جوان با همدستی دوستش، دایی خود را با قرص برنج و قمه به قتل رساند.
محاکمه پسر جوان به اتهام آزار دختر دانشجو
وقتی پرونده برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد در ابتدای این جلسه دختر جوان درخواست اشد مجازات کرد و گفت: این مرد حتی به دوستش هم رحم نکرد و با اینکه میدانست من و بابک قصد ازدواج داریم باز هم دست به خیانت زد.
جوانی جاهطلب و فارغالتحصیل از دانشگاههای آمریکا «گروه پیشرو» را تاسیس کرد و مدتی بعد به «کانون مترقی» ارتقاء داد و با جذب چهرههای متنفذ عصر پهلویِ پسر کانون را توسعه داد و به «حزب ایراننوین» تبدیل کرد اما سخنان، رفتارها و سیاستهای ضد دینیش ۱۴ ماه بعد کار دستش داد و به دست یکی از چهرههای جمعیت فداییان اسلام، اعدام انقلابی شد و در حسرت حزب و عوایدش ماند.
رسیدگی به این پرونده از ۲۵ مرداد امسال با گزارش مرگ پسر ۲۰ سالهای به نام شهرام جنب یکی از فروشگاههای زنجیرهای خیابان مولوی تهران آغاز شد و مأموران بلافاصله به محل درگیری رفته و مشخص شد درگیری میان دو جوان ۲۰ و ۲۱ ساله رخ داده که با هم دوست بودند و در این میان مهران با ضربات چاقو شهرام را به قتل رسانده است.
این پسر جوان که دانشجوی دکترای دانشگاه شریف بود از خرداد سال ۹۹ به اتهام قتل دوستش بازداشت شد. در ادامه مشخص شد مقتول به نام پرهام نیز از نخبههای دانشگاهی و دارنده مدال المپیاد شیمی در دوره دبیرستان و بورسیه یکی از دانشگاههای امریکا بوده است.
ماموران با اطلاعات بهدستآمده، به تحقیقات ادامه دادند تا اینکه دیروز در جریان تحقیقات متوجه شدند ماجرای این آدمربایی، ساختگی بوده و دختر جوان از یک سال قبل از طریق اینستاگرام با پسری آشنا شده و قصد داشته با او ازدواج کند، اما خانوادهاش مخالف این ازدواج بودند. همین باعث شده از خانه فرار کند و همراه پسر مورد علاقهاش با سفر به جزیره کیش دور از چشمان خانواده با هم ازدواج کنند.
متهم گفت: آن شب منتظر دخترم بودم تا از سرکارش به خانه بازگردد. او به عنوان فروشنده در یکی از فروشگاههای مشهد مشغول کار بود و هر شب به تنهایی به منزل بازمی گشت، ولی وقتی من از حیاط بیرون آمدم او را در کنار جوان موتورسواری دیدم که دستش را گرفته بود و قصد داشت به زور دختر ۱۵ ساله ام را سوار موتورسیکلت کند!
مرد میانسال گفت: زمانی که اصرارهای پسرم زیاد شده بود، دختر ناشناس گفته که قصد ازدواج با شخص دیگری را دارد. پسرم زمانی که از این موضوع با خبر شده از او خواسته که این کار را نکند و درنهایت هم به او گفته دست به خودکشی میزند. حتی دو فیلم کوتاه نیز از اقدام به خودکشی برای الینا ارسال کرده بود، اما دوست اینستاگرامی پسرم به او توجه نکرده و مرگ پسرم بر اثر خودکشی رقم خورد.
پسر جوان که با سرو صدای ورود مأموران از خواب پریده بود به ساختگی بودن سناریوی خودکشی اعتراف کرد و گفت: میخواستم با این کار ببینم نامزدم چقدر مرا دوست دارد و پس از اطمینان از عشق و علاقه او به خودم مانع جدایی اش بشوم.
پسر جوان جلوی چشمان پدرش با قمه کشته شد
ساعت ۷:۲۰ عصر دوشنبه ۲۱ شهریور، زن جوانی در حال رفتن به باشگاه ورزشی بود که ناگهان پسر جوانی سوار بر موتورسیکلت سبز رنگ به او نزدیک شد و محتویات یک ظرف پلاستیکی را که در دستش بود روی زن جوان ریخت.
ساعت ۷:۲۰ عصر دوشنبه ۲۱ شهریور، زن جوانی در حال رفتن به باشگاه ورزشی بود که ناگهان پسر جوانی سوار بر موتورسیکلت سبز رنگ به او نزدیک شد و محتویات یک ظرف پلاستیکی را که در دستش بود روی زن جوان ریخت.
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ