درباره مرزهای اصلاحطلبی میتوانم بگویم ما از یک طرف با شبهاصلاحطلبان مواجه هستیم و از یک طرف با معدود افراد آوانگارد. سایرین فعلا در حالت اغما به سر میبرند و تلاش دارند راهی برای برونرفت از وضع کنونی پیدا کنند. با این وجود من هنوز معتقدم میان اصلاحطلبی و اصولگرایی مرزهایی وجود دارد. اولا، بخش قابل ملاحظهای از اصلاحطلبان سرسپرده نیستند. ثانیا، سرکوبگر نیستند و میل به خشونت ندارند. از آن مهمتر دستکم طرحها و تئوریهایی برای اداره بهتر کشور دارند.
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
سعید حجاریان : بیش از پیش باید نگران ایران بود چرا که از یکسو سلسلهای از مقاومتهای مدنی را شاهد هستیم و از سوی دیگر، قوانین و کنشهایی که جملگی میل به اعمال فشار بیشتر به جامعه میکنند.
گرچه اصلاحطلبان ساختاری و تحولگرایان از پیشنهاد حجاریان استقبال و آن را در راستای معنادار ساختن انتخابات تعریف میکنند، اما طیف اصلاحطلبان تکنوکرات با انتقاد از حجاریان بیان این مطالب را در راستای رادیکال شدن فضا و به ضرر جریان اصلاحات دانسته و تأکید میکنند تجربه تاریخی به جریان اصلاحات ثابت کرده هر وقت این جریان رادیکال شده توفیقات آن نیز کمتر بوده است.
این روزها که به انتخابات مجلس نزدیک میشویم، رفتارهای جریانهای مختلف و درونی پایداری را با یکدیگر راحتتر میتوانیم تشخیص دهیم. برای درک شرایط مرز با گروههای همسو نیز رفتار جریان پایداری با قالیباف در مجلس و حدادعادل در بیرون از مجلس گویاست. راست رادیکال قائل به «نابگرایی» یا «خالصسازی» هرچه بیشتر جریان راست است. در این رابطه هم راست نو و راست میانه بهشدت تحت تأثیر جریان پایداری هستند.
محمد مهاجری نوشت: حجاریان با مصاحبه خود، آن بخش از اصلاحطلبان معتدل که به مشارکت نسبتا جدی در انتخابات معتقد هستند را، وارد بازی خودخواستهاش کرد. حال آنکه برخورد منطقی اصولگرایان میتوانست میدان بازی او را محدود کند و فرآیندی را بسازد که احتمال همگرایی اصلاحطلبان با ایده و روش انتخاباتی وی را تضعیف کند.
عضو مجمع تشیخص مصلحت نظام گفت: در مجموع اینکه برخی برای آمدن به صحنه انتخابات شرط می گذارند، معنا ندارد. آقای حجاریان برای آمدن شما حاکمیت شرط می گذارد، نه آنکه شما برای حاکمیت شرط بگذارید.
روزنامه جوان نوشت: حجاریان امروز نظام و حاکمیتی را زیر سؤال میبرد که در بستر همین نظام و قانون اساسیاش، او و جریان سیاسیاش تا بالاترین مناصب این حکومت مسئولیت گرفتهاند و تا زمانی که مردم با انتخابات، آنها را حذف نکردهاند، هیچ کرسی از این نظام را ترک نکردند.
حجاریان و همفکران او به جای پذیرش این واقعیت که دیپلماسی اقتدار دولت رئیسی عملاً شکست رویکرد غربگرایانه آنان را نشان داده است، سیاست نعل وارونه را انتخاب کردهاند. به عبارت دیگر، نه دولت سیزدهم، بلکه از قضا این حجاریان و دوستان او هستند که امروز به پوپولیسم، شعارمحوری و ناتوانی شهرت یافتهاند. زیرا اگر اینگونه نبود، دستکم دستاورد یا واقعیت ملموسی بود که امروز بتوانند از آن دفاع کنند.
سعید حجاریان گفت: من پیشنهاد میکنم دولت استعفا دهد و برود. هر چه زودتر، بهتر! حضور این دولت و تفکر خسارت محض است.
درباره مرزهای اصلاحطلبی میتوانم بگویم ما از یک طرف با شبهاصلاحطلبان مواجه هستیم و از یک طرف با معدود افراد آوانگارد. سایرین فعلا در حالت اغما به سر میبرند و تلاش دارند راهی برای برونرفت از وضع کنونی پیدا کنند. با این وجود من هنوز معتقدم میان اصلاحطلبی و اصولگرایی مرزهایی وجود دارد. اولا، بخش قابل ملاحظهای از اصلاحطلبان سرسپرده نیستند. ثانیا، سرکوبگر نیستند و میل به خشونت ندارند. از آن مهمتر دستکم طرحها و تئوریهایی برای اداره بهتر کشور دارند.
فارس نوشت: سعید حجاریان، یکی از اعضای حلقه سخت جریان اصلاحات در یادداشتی با عنوان «چرا گشت ارشاد مردانه نداریم»، به برخی از مسائل فقهی و دینی پرداخت. اما در این یادداشت، آیات قرآن را متناسب با میل خود، نه بر اساس حقیقت قرآن، تفسیر کرده و به دفاع از ساواک پرداخته است.
از اصرار بر حرمت تراشیدن ریش -چه آن را اندازه یک شعیر در نظر بگیریم چه یک قبضه، و چه متعلق به مسلمان و چه کافر- در ایران بهسادگی عبور شده است؛ حرمتی که کمتر از کشف حجاب نیست. حال پرسش اینجاست چرا با این اوصاف مفهوم «حرام سیاسی» به حوزه مردان تعمیم نیافته و پدیدهای بهنام گشت ارشاد مردانه وجود ندارد و مکانی بهنام «ساختمان وزرا» برای مردان تأسیس نشده است؟ چرا هیچ مردی تاکنون مورد تعدی گشت ارشاد قرار نگرفته و در معرض صدمه روحی و جسمی نبوده است؟
هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود در روز بیست و هفتم فروردین در مورد ترور سعید حجاریان و خطبههای رهبری در مورد دولت و اصلاحطلبان نوشته است.
من در بیستوسهسالگی ترور در کنج شفاخانهای چشم در چشمخانه میچرخانم…مانند لامپ هالوژنی در قاب خود…هالوژنِ هالوسینهی فنوباربیتال…با من چه رفته است؟ با کشورم چه رفته است؟ خانهام ابریست ابر باراناش گرفتهست در خیال روزهای روشنام کز دست رفتندم
سعید حجاریان نوشت: «وسطباز» به کسانی اطلاق میشود که بین دو امر سیاسیِ متناقض ایستادهاند و حاضر نیستند یک طرف را انتخاب کنند و دیگری را فرونهند.
سعید حجاریان فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی به بررسی برخی مباحث امنیتی پرداخته است.
در علوم انسانی هر واقعهای یکّه است و هیچ دو واقعهای کاملاً شبیه به یکدیگر نیستند. میتوان از روشهای تطبیقی برای فهم و مقایسه جوامع و رویدادها و انقلابات و دولتها بهره گرفت، اما باید محتاط بود و همیشه این گزاره را مفروض داشت که هیچ قانون ثابت و الگوریتمی برای مسائل انسانی وجود ندارد.
سه مسابقه ایران در جام جهانی ۲۰۲۲ با تیمهای انگلستان، ولز و امریکا نکاتی را مکشوف کرد که تا به حال پوشیده مانده یا دستکم نمود بیرونی پیدا نکرده بودند. در مسابقه نخست هر کسی پرچم خود را داشت؛ پرچم الله نشان، پرچم بدون نشان، پرچم شیر و خورشید و پرچم قومیتها. در رویارویی با انگلستان شاهد بودیم عدهای از جمله بازیکنان سرود جمهوری اسلامی را نخواندند، عدهای این سرود را خواندند و عدهای دیگر هو کردند. القصه، آنچه دیدیم تفرقه بود. در مسابقه دوم و سوم اوضاع تا حدودی تغییر کرد. به جز تنوع پرچمها –که در بازی نخست هم با آن مواجه بودیم- مشاهده کردیم بخشی از بازیکنان سرود جمهوری اسلامی را خواندند، برخی لب زدند و برخی نخواندند.
حجاریان گفت: خوب است بگوییم که معترضان جنبش مهسا میگویند «میخواهیم زندگی کنیم»، اما معترضان آبان ۹۸ میگفتند «میخواهیم زنده بمانیم». میان این دو تفاوت است، اما هسته اصلی ماجرا به سیاست مرتبط است و این، کلید فهم ماجراست و نمیشود از آن طفره رفت.
حسن روحانی به ویژه بعد از سال ۹۶ از نبود اختیارات لازم دولت شکوه میکرد. با طرح این شکواییهها، افرادی همچون عباس عبدی و سعید حجاریان خواستار استعفای رئیس دولت شدند. سیاسیون اما پیشنهاد عبدی را چنان تقبیح کردند که گویی گناهی کبیره است. ترکان آن را پیشنهاد «تندروها و کارشناسان دوروزه» دانست. عبدالله رمضان زاده، استعفای روحانی را همراهی با «اقتدارگرایان» خواند. حتی مهدی محمدی، تحلیلگر اصولگرا نوشت: «استعفا در این زمان، بخشی از عملیات براندازی است و بی عقوبت نمیماند.»
سعید حجاریان در یادداشتی با عنوان "چه پی فکندن در سیلبارِ این بندر؟ " به اتفاقات اخیر در کشور پرداخت و تاکید کرد که همواره باید به زمین سیاست وفادار ماند زیرا عرصه سیاست بهویژه سیاست نرمال است که در بلندمدت سایر عرصهها را از خود متأثر و فرآیندهای اجتماعی را بازگشتناپذیر میکند.
یک فعال سیاسی اصللاحطلب نوشت: نیم نگاهی به مواضع، کنشها و واکنشهای صحنه اعتراضی نشان میدهد مطالبات معوق که سابقاً صبغهی سیاسی و بعضاً سیاستی داشتند، اینک پوست انداختهاند و در شعارهای غیرجدلی و همهشمول مانند «زن، زندگی، آزادی» بازآرایی شدهاند.
مدیرکل مدیریت اموال و داراییهای دولت در وزارت اقتصاد از فروش ۲۲۰۰ میلیاردی اموال مازاد دولت در سال گذشته خبر داد و تغییرات در روند فروش این اموال در سالجاری براساس قانون بودجه را تشریح کرد.
سعید حجاریان در توییت نوشت: پروژه هستهای هزینهزا و با دستاورد نزدیک به صفر بوده است؛ نه برقی ساخت و نه توان بازدارندگی بهوجود آورد.
سعید حجاریان در نامهای به علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی با اشاره به دستگیری ها و تحولات اخیر نوشت: طرح این نکات از آن جهت ضروری به نظر رسید که دیدم در حوزه امنیت کلیدواژهها و مسائلی مطرح و پربسامد میشوند که خالی از محتوای کارشناسی هستند.
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ