متهم گفت: من کاشی‌کار هستم. روز درگیری برای خرید وسایل کار با برادر و دوستم به آن خیابان رفته بودیم و می‌خواستیم پس از خرید دوباره به سر کارمان برگردیم که درگیری پیش آمد. من قصدم کشتن شهرام نبود و هیچ وقت فکر نمی‌کردم که با یک ضربه قاتل می‌شوم.
اخبار مشابه
در این قسمت می‌توانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده نمایید.
متهم که جوانی ۱۹ساله است ناپدری ۲۸ساله‌اش را کشت چون از او کینه داشت.
متهم گفت: روز حادثه به همراه همسرم راهی منزل مادرش شدیم، چون شام در خانه مادرش میهمان بودیم. من و پیمان همیشه با هم جر و بحث داشتیم و دعوا‌های ما تمامی نداشت. آن روز هم در مسیر با هم بحثمان شد و من با او قهر کرده و از ماشین پیاده شدم. بعد به خانه مادرم رفتم و دیگر نمی‌دانم او کجا رفت و چه اتفاقی برایش افتاد. یکی، دو روزی از او بی‌خبر بودم و سراغش را نمی‌گرفتم، چون با هم قهر بودیم. بعد متوجه شدم در بیمارستان است و سر و دستش هم شکسته بود که دلیل آن را نمی‌دانم.
میثم به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: برادر بزرگم ۲۰ سال بود که به مواد مخدر معتاد شده و زندگی‌مان را تباه کرده بود. او همیشه پدر و مادرم را اذیت می‌کرد. چندین مرتبه او را به کمپ ترک اعتیاد فرستادیم، اما هربار از کمپ بازمی‌گشت دوباره سمت مواد مخدر می‌رفت و اعتیادش را از سر می‌گرفت و رفتارهایش مرا خسته کرده بود.
من از او عذرخواهی کردم و گفتم شانه‌ام ناخواسته با او برخورد کرده، اما دست‌بردار نبود و مدام فحش می‌داد. به همین خاطر با مشت به صورتش زدم. دوستم پویا از من خواست تا محل را ترک کنم. نمی‌خواستم دعوا را ادامه دهم، اما فرید چاقو کشید و به سمتم حمله کرد. من هم چاقوی کوچکی را که همیشه در جیب داشتم، بیرون آوردم تا او را بترسانم. باور کنید من ضربه‌ای به او نزدم. فقط چاقو را به سمتش گرفتم تا بترسد. من اصلاً متوجه نشدم چاقو چطور به سینه او برخورد کرد.
متهم به آتش‌افروزی منجر به قتل، برادر الهام به نام (م. الف) ۳۶ ساله است که به خاطر اختلاف بر سر ارثیه پدری دست به اقدام مرگبار زده است. پدر آن‌ها به تازگی به رحمت خدا رفته است. در حال حاضر متهم که خود نیز در جریان آتش‌سوزی صدمه دیده است در بیمارستان سوانح سوختی شهید مطهری تحت مداوا قرار دارد و بعد از ترخیص از بیمارستان بازجویی از او برای روشن شدن راز ماجرا آغاز خواهد شد.
ماجرا از این قرار است که دو غرفه‌دار شرکت مینی ظاهراً از اهدای بستنی به بازدیدکنندگان محلی امتناع کرده و فقط به افراد غربی بستنی می‌دهند! مشخص نیست که آیا این دو نفر براساس توصیه‌های قبلی اقدام به این کار کرده‌اند یا خیر.
مرد جوان گفت: مدتی بود با دختر جوانی آشنا شده بودم که شقایق به این ماجرا پی برد. سر همین موضوع مدام با هم درگیر بودیم. شقایق زن دوم من بود و گمان می‌کرد می‌خواهم زن سوم بگیرم به همین خاطر مدام تماس‌های تلفنی مرا چک می‌کرد.
خبری که روزهای پایانی تعطیلات نوروز امسال شهری در خوزستان را آشفته کرد و به سرعت دهان به دهان و خانه به خانه پیچید تا اینکه رسما هم از سوی مسوولان تایید شد؛ ماجرای قتلی فجیع بود که حیرت مردم را به همراه داشت.
طبق گفته‌های متهم، مرد مسلح قصد کشتن وی را نیز داشته، اما با او بر سر تصاحب اسلحه درگیر شد و پس از وقوع درگیری میان وی و مرد ۵۳ ساله و جدال بر سر تصاحب اسلحه، سه تیر شلیک و به شکم آن مرد اصابت کرد که باعث کشته شدن وی شد.
کیان هر بار به همان پارک می‌رفت تا سر و گوشی آب بدهد، ولی چیزی دستگیرش نمی‌شد تا اینکه اتفاقی افتاد که او را شوکه کرد. برادرش را در مقابلش دید. صحیح و سالم بود، باز هم سراغ او آمده بود و پول موادش را می‌خواست. حال‌وروزش خوب بود، حتی جای زخمی هم در بدنش نبود. کیان متعجب از این ماجرا، حقیقت تلخی را متوجه شد. او فهمید که برادرش نه، فرد دیگری را در آن پارک به قتل رسانده است.
رئیس آموزش و پرورش بابل با اشاره به اینکه مشاجره دو نوجوان باعث درگیری فیزیکی می‌شود، گفت: قاتل با وارد کردن ضربه چاقو به کتف مقتول تا رسیدن به بیمارستان در دم جان باخت.
آخرین آمار مبتلایان «کووید-۱۹»/ اعتراف به جنایت با همدستی زن مقتول/ رسوایی دوسویه!/ قمار خونین بر سر یک پاکت سیگار/ درگیری کارتن خواب‌ها به جنایت انجامید/ قصدم سرقت از کارگاه بود نه قتل/ ماجرای دستبرد به اشیای گران قیمت مرسوله‌های پستی!/ سرقت‌های سریالی برای هزینه عروسی مجلل
ماجرای قتل هولناک دختر ۱۷ ساله اهوازی به دست پدرش!
آخرین آمار مبتلایان «کووید-۱۹»/ شلیک به مواد فروش در لویزان/ مخمصه اجاره بها/ اخاذی از دختری که می‌خواست پولدار شود/ نقشه عجیب زن جوان برای خروج از کشور/ کلاهبرداری گسترده با ادعای رفع تعهدات ارزی/ ماجرای قتلی که بر سر جای پارک رخ داد/ سرقت ۴۰ مینی بوس و خاور در پرونده باند وزغ/ مرد اعدامی سردسته باند سرقت شد
ماجرای قتلی که بر سر جای پارک رخ داد
متهم به قتل گفت: روز حادثه وقتی به خانه رفتم پسرخاله‌ام را هم در آنجا دیدم و عصبانی شدم. ناخواسته با خواهرم درگیر شدم و از سر عصبانیت یک چاقو برداشتم و با آن ضربه‌ای به او زدم. آن زمان به درستی نمی‌دانستم که چه می‌کنم، اما وقتی به‌خودم آمدم خواهرم جانش را از دست داده بود و از سر ترس فرار کردم.
یک سال و نیم است که از مفقود شدن ملیکا می‌گذرد، اما هنوز خانواده‌اش هیچ خبری از او ندارند و نمی‌دانند چه بلایی بر سر دخترشان آمده است. پلیس در همان ابتدای ماجرا تا قبل از دستگیری مظنون به خانواده ملیکا گفته بود که با هیچ رسانه‌ای صحبت نکنند، زیرا امکان دارد متهم دخترشان را به قتل برساند، اما پلیس نمی‌دانست مظنون در زندان به زندگی خود پایان می‌دهد.
ماجرای قتل در رستوران ژاپنی محله چیذر
متهم به قتل در توضیح ماجرا به مأموران گفت: چند هفته از ازدواج‌مان نگذشته بود که به رفتار‌های همسرم مشکوک شدم و فکر می‌کردم با حمید که مدیر رستوران بود، ارتباط دارد. از شدت عصبانیت نمی‌دانستم چه کار می‌کنم. از همسرم خواستم با حمید قرار بگذارد. روز حادثه وقتی با حمید مواجه شدم از او خواستم تا دست از سر زندگی‌ام بردارد، اما او موضوع را کتمان کرد تا اینکه با هم درگیر شدیم و من در یک لحظه با چاقویی که در جیبم بود، ضربه‌ای به پهلوی او زدم.
ماجرای قتل مسلحانه ۴ عضو یک خانواده در فردیس
پدر خانواده که در همان محل کشف جسد بازداشت شده بود در نهایت با گزارش پزشکی قانونی و مستندات به دست آمده از سوی مأموران ۳ روز بعد به قتل پسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: چند سالی بود که پسرم به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده بود و سر همین موضوع هم ما دائم با هم دعوا داشتیم.
توضیحات سردار آزادی فرمانده انتظامی کردستان را در خصوص کشته شدن یک مرد جوان در خلال تجمع اغتشاشاگران در سنندج را مشاهده می‌کنید.
نخستین حادثه ساعت سه بعدازظهر شنبه گذشته از سوی مأموران کلانتری ۱۱۳ بازار به بازپرس ساسان غلامی اعلام شد. ماجرا از این قرار بود که دو کارگر ۱۷ و ۲۴ ساله که در کارگاه تولیدی کار می‌کردند بر سر موضوعی با هم درگیر شدند و در این درگیری کارگر ۲۴ ساله دستش را به دور گردن مقتول حلقه کرد و باعث شکستن گردن و قتل پسر نوجوان شد.

تمامی حقوق این سایت متعلق به آی‌لوک می‌باشد. سایت مپ