در برخی کشورها اگر سارق برای ۳۰سرقت دستگیر شود، مجازاتی متناسب با همان میزان سرقت خواهد داشت، اما در ایران ۱۰سرقت یا ۵۰سرقت فقط یک مجازات برای سارق دارد: «اگر سرقت اولی باشد، ۳ماه و یک روز و اگر سابقهدار باشد، نهایت ۷سال. در مواردی هم که شاکی خصوصی ندارد، شامل عفو میشود. زندانی هم شوند بهراحتی مرخصی میگیرند و در برخی موارد، حین مرخصی سرقت هم میکنند. به لحاظ اطلاع از قانون هم حرفهایتر شدهاند.»
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
متهم گفت: حدود یک سال و نیم قبل با دختری به نام منیژه دوست شدم. من عاشق منیژه شده بودم و تصمیم به ازدواج با او داشتم. یک شب که منیژه میهمان خانهام بود در عالم مستی راز سرقتهایم را برایش فاش کردم هم از طلاها گفتم و هم از سرقتهایی که انجام داده بودیم.
قرار است که ماتیاس یایسل به عنوان سرمربی جدید الاهلی روی نیمکت این تیم بنشیند.
اعدام با توپ بویژه در مورد راهزنان به کار برده میشد. بنابر تاکید ناصرالدین شاه راهزنانی که امنیت جادهها را مختل میکردند باید به این شیوه اعدام میشدند که درس عبرتی برای دیگران باشد که هیچگاه هم درس عبرت نمیشد و راهزنی و دزدی تا زمان رونق اقتصادی هر روز بیشتر میشد.
متهم پس از تفهیم اتهام مشارکت در شروع به سرقت مقرون آزار و ایراد صدمه عمدی با سلاح سرد، گفت: چاقویی را به قصد ارتکاب سرقت از منزل خواهرم برداشتم و به مغازه «ف- ح» (شاکی) رفتم. وقتی دیدم درون فروشگاه تنهاست ماسکم را پایین دادم، ولی با یکدیگر درگیر شدیم من با چاقو به او ضربه زدم وقتی هم قصد فرار از آن جا را داشتم ناگهان مردی به در مغازه رسید و مرا گرفت. من با برنامه ریزی قبلی این کار را کردم و معتاد هم نیستم، اما موفق به سرقت نشدم ودفاع دیگری نیز ندارم! و جرم خود را میپذیرم...
نماینده مجلس گفت: وقتی از یک خانومی که خودش هم اعتقاد راسخی به حجاب ندارد، سوال میکنیم که دوست دارید همسرتان در یک اتاق در کنار یک خانوم کار کند یا در کنار یک مرد؟ میگوید نه من تمایل دارم شوهرم در کنار یک مرد کار کند. او نگران آینده خانوادهاش است و میترسد که شوهرش را از او بربایند. خود ربودن شوهر برای این زن یک ارزش محسوب میشود.
بحران اقتصادی لبنان که در سال ۲۰۱۹ میلادی آغاز شد هم چنان باعث بدبختی بیشتر لبنانیها میشود. سوء مدیریت گسترده وجوه، فساد و کنترل سرمایه توسط موسسات مالی لبنانی باعث شده که اکثر مردم لبنان نتوانند به موجودی پس انداز خود در بانکها دسترسی داشته باشند.
متهم در تحقیقات اولیه به سرقتهای سریالی گوشی تلفن همراه اعتراف کرد و گفت: از بچگی، خیلی ناسازگار بودم و مدام با دوستانم دعوا میکردم. همین ناسازگاری باعث شد که مدرسه را ترک کنم. بعد از آن هم هر کجا مشغول به کار میشدم، خیلی زود با صاحبکارم دعوا میکردم و بیرون میآمدم. در همین گیر و دار بودم که با دوستان ناباب آشنا شدم و خلاف را شروع کردم. چندین بار به کانون اصلاح و تربیت افتادم و خانوادهام هر بار با گذاشتن وثیقه و گرفتن رضایت، مرا آزاد کردند.
پدرم من را خیلی کتک میزد. همیشه به من میگفت کاش میمردی، من هم اصلاً او را دوست ندارم.
با مادرم میرفتم گدایی و بعد دزدی هم میکردم، چند بار در همان بچگی بازداشت شدم که آزادم کردند.
یکی از متهمان میگوید: اصلا تصورش را هم نمیکردیم که دستگیر شویم. وقتی بعد از سرقت توانستیم از ایران خارج شویم، فکر میکردیم که به هدفمان رسیدهایم. میخواستیم در ترکیه تفریح کنیم. حتی قصد داشتیم بعد از ۱۰ روز به ایران بازگردیم و بقیه پولها را با خود ببریم، اما حتی یک درصد هم فکر نمیکردیم به این زودی شناسایی شویم.
لباسهایی که از مردم فقیر با نرخ نازل خریده شده یا از سطلهای زباله آمدهاند، بعضی هم از دیوار مهربانی و به اسم خیرات جمع شدهاند و البته دزدی از طنابهای رخت خانهها. مشتریان لباسها هم آدمهای فقیر هستند. آدمهایی که تا چند سال پیش مشتری لباسهای خارجی دستدوم یا همان تاناکورا بودند، اما حالا با جهش خیرهکننده قیمت دلار، خرید لباس خارجی دستدوم هم برای عده زیادی مشکل شده است.
متهم گفت: من همین الان هم اگر بدانم شغلی ندارم و پولی نیست، به محض اینکه در زندان به رویم باز شود و بیرون بروم، اولین خودرویی که ببینم به سمتش میروم و سرقت میکنم. همیشه همین بوده. آخرین بار دو ماه پیش از زندان آزاد شدم و پنج دقیقه بعد از آزادی دست به سرقت از خودرو زدم.
متهم گفت: پدرم عضو باند بود. البته باند که نه. اینها رفقای پدرم بودند، یک بار پدرم حین فرار از بلندی پرت شد و پایش شکست. بعد از آن چون لنگ میزد و پادرد داشت سرقتهای سنگین را نمیتوانست برود، من به جای او رفتم.
قرائتی با اشاره به اینکه فردی میخواست ازدواج کند به او گفتند "چه داری"، گفت "چیزی ندارم بجز آمادگی"، افزود: برای پیدا کردن شغل درست است که باید آمادگی داشته باشیم، اما مهارت هم لازم است.
بچه ها را به دستور مادرشان دزدیدم!
متهم گفت: مادر بچهها پیشنهاد داد که آنها را بدزدم و درخواست یک میلیارد تومان از خانواده داشته باشم. بعد از دریافت پول ۲۰ میلیون تومان را خودم به عنوان دستمزد بردارم و مابقی را او به فردی میدهد که تهدیدش میکند. من دارویی به بچهها ندادم و آنها را کتک نزدم. فقط به سفارش مادر بچهها به آنها داروی دیازپام دادم. مادر بچهها گفت روزی سه وعده میتوانم به آنها داروی خوابآور بدهم تا بخوابند و کسی از ماجرا باخبر نشود.
«گیلبرت گالوان» در سال ۱۹۸۴ از زندانی در ایالت میشیگان فرار میکند و خودش را به مرز کانادا میرساند. گیلبرت با کمک یکی از دوستانش به طور غیرقانونی وارد خاک کانادا میشود و تنها طی دو سال، ۵۹ فقره سرقت سریالی از بانکها و جواهرفروشیهای شهرهای مختلف را در کارنامه خود ثبت میکند و دست دیگر سارقان شهر را در پوست گردو میگذارد. در این بازه در زندگی شخصی او هم اتفاقاتی میافتد و ازدواج میکند. این دزد افسانهای، در حالی که یک گروه ضربت از پلیسهای کارکشته در تعقیب او هستند، ثروتی هنگفت و افسانهای به دست میآورد، در نهایت با اشتباه یکی از دوستانش لو میرود و دستگیر میشود
زن جوان گفت: چون من قبل از ازدواج با او دوست بودم. منوچهر کارگر پدرم بود، از مغازه پدرم دزدی کرد و من هم، چون عاشقش بودم مخفی کردم و نگفتم که میدانم از مغازه پدرم دزدی کرده است. پدرم بعد از آن دزدی سکته و فوت کرد. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم با منوچهر ازدواج کنم تا هیچ وقت یادم نرود باعث چه اتفاقی شدم.
سارق خودروها در شهرری به دام ماموران پلیس افتاد. او در مصاحبه خود گفت: چون کار نیست: آزاد شوم باز هم دزدی میکنم!
متهم گفت: من به خانه عمویم رفتوآمد زیادی داشتم. زمان رفتوآمدهایش را هم میدانستم. از طرفی او خیلی به من اعتماد داشت. تمام کارهایش را من انجام میدادم و فکر نمیکردم که کسی به من شک کند. با اینکه کلید داشتم باید صحنهسازی میکردم. قفل در را تخریب کردم و برای دزدی به خانهاش رفتم. سه بار این سرقتها را انجام دادم. یک لباس یک دست مشکی هم خریدم تا شناسایی نشوم و لو نروم.
متهم در گفتوگویی ماجرای این دزدی جنجالی را اینطور روایت کرده بود: من و همدستم با موتور سمت بالای شهر گشت میزدیم تا سوژه پیدا کنیم. این خودروی ۲۰۶ را دیدیم. دوستم گفت برو و از رانندهاش سرقت کن. من هم رفتم و با تهدید قمه، گوشی او را سرقت کردم و برگشتم. یادم نمیآید که دقیقا به آن دختر چه گفتم، ولی یادم میآید که تهدید کردم. او هم خیلی ترسیده بود. بعد بلافاصله رفتم آنطرف اتوبان و با دوستم فرار کردیم. در کل هدفمان گوشی و طلا بود.
سعید لیلاز: شما میگویید که این ملت دارد له میشود، من میگویم که این ملت زیر بار سوءمدیریت و فساد له میشود. از روز ازل اختراع پول در تاریخ ایران تا پایان محمدرضا پهلوی ما ۴۲۰ میلیارد تومان تجمعی نقدینگی درست کردهایم، الان در هر دو ساعت این مقدار را تولید میکنیم. یعنی آنقدر این دستگاه فاسد شده که بدون ایجاد روزی ۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی نمیتواند ادامه حیات بدهند، همهاش هم کسری بودجه نیست، یکسومش کسری بودجه است، بقیهاش عین دزدی است، عین دزدی است.
معاون فنی و توسعه شبکه همراه اول در سمینار تخصصی نسل پنجم ارتباطات که در کیش برگزار شد، ضمن تشریح فعالیتهای همراه اول روی شبکه راهاندازی شده 5G توسط این اپراتور، در حضور مدیران ارتباطی کشور و رگولاتور ارتباطی به ظرفیتها و چالشهای پیشروی توسعه این فناوری به شکل تجاری تا افق 2025 پرداخت.
در گناه بی حجابی سه گروه گناهکار هستند اول کسانی که بی حجابی میکنند، در هر کجای کشور بی حجابی به منزله ضربه زدن به امنیت روانی جامعه است و خیانت به مردم به شمار میرود. دوم افرادی که بستر این گناه را فراهم میکنند و سوم آنهایی که به بی حجابی تشویق میکنند.
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ