بهداد سلیمی و سجاد انوشیروانی 11 سال بعد از کسب طلا و نقره المپیک لندن، پرچمی که روی سکوی قهرمانی در دست داشتند را به موزه ورزش اهدا کردند.
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
یکی از دیدنیترین خیابانهای تهران را باید خیابان سرآسیاب محله کن بنامیم. اگرچه خیابان، ولی عصر (عج) به خیابان چنارستان پایتخت مشهور شده است، اما درواقع خیابان سرآسیاب محله کن در غرب تهران را باید خیابان چنارستان تهران با چنارهای کهن و قطور نامید.
ناصرالدین شاه امامه را دوست داشت و تابستانها چند هفتهای در آن اردو میزد و به تفرج و شکار در روستا مشغول میشد. در یکی از سفرها، ناصرالدین شاه در آنجا دختر چوپانی ۱۶ ساله به نام فاطمه را دید. پادشاه با او به گفتگو پرداخت و از بیان او خوشش آمد.
کوهستان توچال سه پناهگاه بزرگ به نامهای «کلکچال»، «پلنگچال» و «شیرپلا» دارد. ما در این راهنما سراغ «شیرپلا» میرویم. پناهگاهی در ارتفاع ۲۸۰۰ متری با غذایی گرم و تختخواب راحت برای استراحت چندساعته کوهنوردهایی که قصد شبمانی در کوهستان شمال تهران را دارند.
در اینجا چند عکس تاریخی از بازار تهران را ملاحظه میکنید که بیش از یک قرن قبل ثبت شدهاند.
هرگوشه بافت تاریخی شمال تهران قدیم که تنها در سعدآباد از روزگار قاجار دستنخورده باقی مانده، خاطرهای از تاریخ معاصر ایران در دل دارد. این همه برای ساکنان تهران که تهران را ندیدهاند، غنیمت است. سعدآباد دوران قاجار هشت هکتار بود، اما رضاخان بسیاری از باغهای گلابدره و ولنجک را خرید و به آن اضافه کرد.
چهارراه جمهوری در ابتدا سهراه بود به این دلیل که تا قبل از سال۴۰ به سمت غرب میدان جمهوری فعلی خیابانی کشیده نشده بود. این محدوده به سهراه شاه معروف بود، اما بعدها به شکل چهارراه درآمد و چهارراه جمهوری نامیده شد. اولین کارخانه یخسازی تهران که یخهای بلوری تولید میکرد اینجا بود.
اواخر دهه ۳۰ بود که اراضی سعادتآباد برای سکونت کارمندان کارخانجات ونک و فرحزاد انتخاب میشوند. وقتی شهرک مسکونی کوی مکانیر ساخته میشود، مجسمه بزرگی از محمدرضاشاه در پارک محله و ساختمانهای دو طبقه با پسزمینه کوههایی که هنوز به راحتی دیده میشدند. در بافت نسبتا شطرنجی شمال میدان کاج (تهرانی مقدم کنونی) قرار میگیرند و این یعنی اولین روایتهای مدرن سعادتآباد...
در قدیم گاهی مسافرانی که اینجا میآمدند در اتاقهای خاص، اتراق میکردند. با گسترش خانهسازیها و شکلگیری کامل جوادیه، کاربریها تغییر یافت و ارتباطها با کشتارگاه گسست. تا مدتها کاروانسراهای محل به منازل چهل خانهای بدل شدکه خانوارهای زیادی را بهعنوان مستاجر در خود میدید. اما بهمرور زمان و همهگیری و شیوع فرهنگ شهرنشینی در جنوب شهر، توقف اینروند و متروکه شدن چهل خانهها را به همراه داشت و به فراموشخانهای بودن خود قانع شدند؛ اما وضع، همینطور باقی نماند.
نام هر کدام از محلههای شمال تهران که در گذشته یکی از آبادیهای کهن شمیران بودهاند، برای خود ماجرایی دارد. این میان، دازاشیب یکی از آن محلههاست که برای بررسی علت نامگذاری آن باید به دل تاریخ سفر کرد و نقلقولهای موسفیدان این محله را شنید
حاج «محمدحسن شمشیری» در سال ۱۳۴۰ به دلیل بیماری قلبی درگذشت و در آرامستان ابن بابویه تهران در نزدیکی بزرگان و چهرههای معروفی همچون جهان پهلوان غلامرضا تختی، دکتر حسین فاطمی، علی اکبر دهخدا، میرزاده عشقی، سید اشرفالدین گیلانی (نسیم شمال) به خاک سپرده شد.
سالهاست در محله طیب زندگی میکند و همین جا مغازه دارد. «جعفر تبریزی» میگوید: «کوچک که بودم خیلی دوست داشتم بدانم این دکلها چه هستند و چه کاری میکنند. فقط میدانستیم که تهران با آنها روشن میشود. بعد از مدتی جمع شدند و دیگر اثری از آنها باقی نماند.»
کلیسای «تادئوس و بارتوقیموس مقدس» یکی از مکانهایی است که آرامش درون آن با ساکنان خاموش ابدیاش ردی از سالیان دراز گذشته دارد. مشهورترین مقبره این حیاط، متعلق به چارلز اسکات، پسر دوم سر والتر اسکات، نویسنده شهیر اسکاتلندی است. اینجا قدیمیترین کلیسای ارامنه اهالی پایتخت با بیش از دو دهه قدمت است.
همزمان با رونق جاده ابریشم، سر و کله بناها و عمارتهای مرتبط با آن هم در ری و تهران کنونی پیدا شد. ری با داشتن کاروانسراها، میلها و قلعههای متعدد تأثیر قابل توجهی در این جاده داشته است.
محمد مشتی میگوید: «ما مشتری از کشورهای ژاپن، آمریکا، کانادا و... داریم که با کتابی که در دستشان است میآیند و اینجا را پیدا میکنند تا به قول خودشان بستنی ناب مشتی بخورند.»
یوسفآباد قدمتی دارد به اندازه خود تهران. از زمانی که دروازههای تهران یکییکی تخریب شد، اینجا آباد و به نام یوسف مستوفیالممالک، آبادکننده آن، یوسفآباد نام گرفت.
در مسیر جاده ورامین به سمت روستای عشقآباد، پس از عبور از دامداریهای انتهای روستا، مسیر خاکی منتهی به تالاب به شکل مربع و با مساحتی حدود ۵۰هکتار در موقعیت ۴۰کیلومتری تهران قرار دارد.
هرچند قبل از دهه چهل اکثر باربریها در خیابان قزوین، پانزده خرداد و...مثل باربریهای ایران ترانزیت، گیتی نورد، باربری خادم بودند اما اولینباربریهای چهارصد دستگاه و یاخچیآباد بین سالهای ۴۱ _۴۰ در اینجا مستقر شدند مثلا باربری حبیبی که در سال ۱۳۴۲ تأسیس شد.
حفرهای بر تنه این درخت وجود دارد که برخی بر این باورند در زمانهای قدیم، مرد کفاشی حفره را ایجاد کرده تا در آن زندگی کند. او در آن حفره به شغل کفاشی میپرداخته و همانجا هم میخوابیده است. قدیمیهای محل میگویند که سالها پیش ناگهان مرد کفاش آنجا را ترک کرده و از آن روز دیگر دیده نشده است، اما برخی دیگر به این گفته اعتقادی ندارند و بر این باورند که این حفره بر اثر دود شمعهایی ایجاد شده که زائران آنجا روشن میکردند.
عبدالمطهر محمدخانی سخنگوی شهرداری تهران گفت: برخلاف آنچه که رسانهها گفتند منشأ متان در تهران مجموعه آراد کوه نیست و ما نیز با همراهی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران به دنبال پیدا کردن منشا تولید متان در پایتخت هستیم. البته اینجا لازم است بگویم برای مجموعه آرادکوه نیز دارد اتفاقات خوبی میافتد که منجر به کاهش تجمیع پسماند در این منطقه میشود.
به مرور زمان، شترداران شاهان قاجاری این محل را برای ساخت کاروانسرا و اتراقگاههای شتران انتخاب کردند و دورتادور محله نفرآباد کاروانسرا و اتراقگاه ساختند، به همین دلیل از همان زمان تاکنون اینجا به «نفرآباد» معروف شد.
قدم زدن در بازارچه بزرگ بهرامی کموبیش همان حس و حالی را دارد که در بازار تهران و یا نازیآباد سراغتان میآید. اگر کنجکاوید سری به اینجا بزنید، باید بیخیال آوردن خودرو شخصی شوید، چرا که جای پارک پیدا نمیکنید، انرژیتان کم میشود و قند خونتان میافتد.
اینجا یکی از دهها پاتوق معتادان و کارتنخوابهایی است که متجاهر خطاب میشوند، متجاهران لامکانی که سالهاست خانههایشان را درون کولهای جا داده و شب را زیر سقف آسمان میگذرانند، پاتوقی نام آشنا برای رهگذران یکی از محلات قدیمی شرق تهران؛ اینجا معروف به پاتوق اتابک ـ مسگرآباد است.
چند ساعت گشت و گذار در مسافرخانههای جنوب شهر تهران که قصههای عجیب و البته مشابهی دارند. درِ بیشتر اتاقها را که باز کنی، رویای رسیدن به تهران دراز به دراز روی تخت خوابیده. اینجا یکی از دهها مسافرخانه میدان راهآهن است با ۳۵ اتاق.
نوه حاج علیاکبر، «عباس کلباسی» که الان قنادی پدربزرگ را در خیابان بهار اداره میکند میگوید: «پادرازیهای این قنادی مشتریان زیادی داشت. بسیاری از رجال قاجار که بعد از انقراض سلسله قاجاریه در حوالی این خیابان زندگی میکردند مشتری پرو پاقرص ما بودند. از پدرم شنیدم که سفیر ایتالیا شیرینی پادرازی را برای نخست وزیر وقت کشورش از اینجا میخرید و او آنقدر از طعم این شیرینی خوشش میآمد که نخستین صادرات صنعت شیرینی همان زمان از قنادی بهار شروع شد.»
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ