روز حادثه در خواب بودم که متوجه شدم رحمان قصد دارد آزارم دهد که من مقاومت کردم. او چاقویی از جیبش بیرون آورد و تهدیدم کرد، اما با او درگیر شدم و در یک لحظه دیدم چاقو به او خورده است. من او را با چاقو نزدم و قصدی هم برای کشتن او نداشتم. بعد از آن هم همخانه دیگرمان موضوع را به پلیس خبر داد.
اخبار مشابه
در این قسمت می‌توانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده نمایید.
در شرایطی که تعداد سلاح‌های گرم در آمریکا از جمعیت این کشور هم فراتر رفته است، آمارهای جدیدی از قتل، سرقت و تجاوز جنسی در این کشور در سال ۲۰۲۳ منتشر شده است.
دست و پای او با طناب پلاستیکی بسته و دور گردنش هم طناب پلاستیکی پیچیده شده بود. در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که حدود ۱۰ روز از قتل مرد تنها می‌گذرد. تیم جنایی در ادامه با به‌هم‌ریختگی وسایل خانه مقتول روبه‌رو شدند. این موضوع نشان می‌داد، عامل یا عاملان جنایت با انگیزه سرقت دست به قتل او زده‌اند، چراکه شواهد نشان می‌داد برخی از اموال او دزدیده شده‌اند.
رامین در اعتراف به قتل همسرش گفت: «المیرا به خاطر اعتیاد من تصمیم به طلاق گرفته بود. قرار بود فردای آن روز با هم به دادگاه برویم و می‌دانستم که همسرم مهریه‌اش را به اجرا گذاشته است. اما به درخواست من هنوز از خانه‌ام خارج نشده بود و قرار بود ۲ ماه به من مهلت دهد تا اعتیادم را ترک کنم.»
متهم گفت: روز حادثه به همراه همسرم راهی منزل مادرش شدیم، چون شام در خانه مادرش میهمان بودیم. من و پیمان همیشه با هم جر و بحث داشتیم و دعوا‌های ما تمامی نداشت. آن روز هم در مسیر با هم بحثمان شد و من با او قهر کرده و از ماشین پیاده شدم. بعد به خانه مادرم رفتم و دیگر نمی‌دانم او کجا رفت و چه اتفاقی برایش افتاد. یکی، دو روزی از او بی‌خبر بودم و سراغش را نمی‌گرفتم، چون با هم قهر بودیم. بعد متوجه شدم در بیمارستان است و سر و دستش هم شکسته بود که دلیل آن را نمی‌دانم.
وزیر امنیت داخلی کابینه نتانیاهو ضمن افتخار و مباهات به قتل‌عام فلسطینیان در دوران حضورش در قدرت، بر لزوم کشتار بیشتر آنها تاکید کرد.
متهم در برخورد ابتدایی با پلیس منکر وارد کردن هر گونه ضربه‌ای به همسایه خود شده و گفت: «روز حادثه باز هم با همسایه‌مان بحثم شد. چند ماه می‌شد که خانه را اجاره کرده بودیم و او بی‌جهت با من درگیر می‌شد. روز حادثه خیلی عصبانی بودم، اما نه چاقویی داشتم و نه هیچ جسم برنده دیگری در دستم بود. من به متوفی ضربه‌ای وارد نکردم و زمانی که او در حال رفتن به آپارتمان خود بود حال مساعدی داشت. نمی‌دانم بعد از آن چه اتفاقی برایش افتاد که موجب مرگ او شد.»
وقتی به سراغ‌شان رفتیم با هم درگیر شدیم ضربه‌ای چاقو به حمید زدیم، اما قصدمان کشتن او نبود و وقتی ازآنجا فرار کردیم او زنده بود بعد به سراغ دوستش رفتیم که در نزدیکی آنجا بود گوشش را بریدیم بعد عکس گوش بریده شده را برای اینکه زورمان را نشان دهیم در پیج استوری خود گذاشتیم.
مادر به داخل پذیرایی گریخت، ولی باز هم از ضربات هولناک کارد در امان نماند و درحالی خون هایش، نقش و نگار‌های قالی را رنگین کرد که یکی از فرزندانش با شنیدن صدای جیغ مادر، هراسان از سوئیت طبقه بالا به پایین آمد و با مشاهده صحنه ترسناکی که هنوز ادامه داشت، وحشت زده به طبقه بالا گریخت تا از ضربات وحشتناک کارد در امان بماند!
مرد جوان گفت: مدتی بود با دختر جوانی آشنا شده بودم که شقایق به این ماجرا پی برد. سر همین موضوع مدام با هم درگیر بودیم. شقایق زن دوم من بود و گمان می‌کرد می‌خواهم زن سوم بگیرم به همین خاطر مدام تماس‌های تلفنی مرا چک می‌کرد.
متهم این پرونده جنایی درباره مرگ دختر و پسر دوقلو و دختر نوزاد دیگرش، همان ادعا‌های قبلی را بیان کرد و بدین ترتیب راز مرگ سه فرزند دیگر وی درحالی در پرده ابهام قرار دارد که استعلام کارآگاهان از مرکز درمانی نشان می‌دهد دختر ۱۰ روزه (خدیجه) نیز از همان بدو تولد دچار مشکلات ریوی بوده است.
من برای حل موضوع جلوی در رفتم، اما ناگهان میترا با چاقو به دستم ضربه‌ای زد و بعد هم شهرام به من حمله کرد و با هم درگیر شدیم به خاطر سروصدای ما ناپدری‌ام از خانه بیرون آمد و قصد داشت ما را از هم جدا کند که میترا و شهرام او را با چاقو زدند و فرار کردند.
کیان هر بار به همان پارک می‌رفت تا سر و گوشی آب بدهد، ولی چیزی دستگیرش نمی‌شد تا اینکه اتفاقی افتاد که او را شوکه کرد. برادرش را در مقابلش دید. صحیح و سالم بود، باز هم سراغ او آمده بود و پول موادش را می‌خواست. حال‌وروزش خوب بود، حتی جای زخمی هم در بدنش نبود. کیان متعجب از این ماجرا، حقیقت تلخی را متوجه شد. او فهمید که برادرش نه، فرد دیگری را در آن پارک به قتل رسانده است.
این کشتار که در آن سه نسل یک خانواده کنار هم به قتل رسیده‌اند در شهر کوچک "گوشن" در مرکز کالیفرنیا که حدود سه هزار نفر جمعیت دارد روی داده است. پلیس به خانه محل وقوع این کشتار همین چند روز پیش به ظن فعالیت‌های قاچاق یورش برده بود.
متهم گفت: او دوستم نبود ما سال‌ها با هم زندگی کردیم آن شب به خانه ما آمد و مشروب خوردیم، اما پس از یک ساعت از حالت طبیعی خارج شدم و هنوز هم نمی‌دانم که بر سر چه موضوعی باهم درگیر شدیم که من با چاقو ضربه‌ای به او زدم. حالا هم شرمنده پدر و مادرش هستم و از آن‌ها می‌خواهم مرا ببخشند و به جوانی‌ام رحم کنند.
سرهنگ امیر مختاری فرمانده انتظامی شهرستان قم در خصوص درگیری مالک یک میوه‌فروشی در این شهرستان با مستأجرش گفت: بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد ضارب ۴۸ ساله پس از بحث و جدل، اقدام به تیراندازی با سلاح گرم کمری کرده و بر اثر آن مستأجر ۵۴ ساله‌اش را به قتل رسانده است.
زن معتاد گفت: یک روز برای خرید مواد به میدان شوش رفته بودم که شاهرخ را دیدم. سر صحبت را با او باز کردم و بعد به خاطر اینکه پول مواد نداشتم تصمیم گرفتم با ترفندی وی را به باغ ببرم تا بتوانم گوشی و سیمکارتش را سرقت کنم و با پول آن مواد تهیه کنم. وقتی به باغ رسیدیم شاهرخ را در اتاقک زندانی کردم و گوشی و سیمکارتش را دزدیدم، بعد هم به دنبال مواد رفتم. ولی فکر نمی‌کردم این کارم باعث مرگ او شود.
متهم گفت: برادرم برای اجاره هیلتی به فروشگاه رفته بود که فروشنده و شاگردش او را کتک زده بودند به همین دلیل هم من و دیگر بستگان مان به آن فروشگاه رفتیم که ابتدا «مهرداد» (مالک فروشگاه) بیرون آمد و با میله فلزی به سرم زد به طوری که دیگر چیزی نفهمیدم، ولی در این میان مشاجره با شاگرد مغازه بالا گرفته بود و من او را با ضربه کارد از پشت سر زدم که تیغه آن به نزدیکی گردن او فرود آمد و نقش بر زمین شد.
پسری ۲۷ساله که از بیماری روحی-روانی رنج می‌برد، ابتدا سراغ مادرش رفت و با داس چندین ضربه مهلک به او زد. سپس پدر و برادرش را به‌شدت مجروح کرد و در ادامه به یکی از همسایه‌ها که با شنیدن صدای درگیری برای میانجیگری آمده بود چندین ضربه زد و درحالی‌که داس خون آلود را در دست داشت از آنجا گریخت.
کارشناس برنامه تلویزیونی شیوه در کنایه به محمدعلی نجفی گفت: زنش را با ۵ گلوله در خانه کشت، یک نفر هم نگفت خشونت علیه زنان رخ داده است.
متهم گفت: قصدم کشتن او نبود. در تمام ۳۷ سالی که با هم زندگی کردیم حتی یک سیلی هم به همسرم نزده بودم. همسرم سال‌ها بود که از بیماری وسواس رنج می‌برد. مثلاً اگر دست به دستگیره در می‌زدی باید ۶ مرتبه دستگیره را تمیز می‌کرد. با اینکه تحت درمان بود، اما وسواسش خوب نشده بود.
متهم به قتل کوروش اعتراف کرد و گفت: از زمانی که با پدر کوروش ازدواج کردم رابطه‌مان خوب نبود و کوروش مدام از من می‌خواست تا از پدرش جدا شوم، اما من به خاطر پدرش همیشه گذشت می‌کردم. چند روز قبل به حمام رفته بودم و پس از آن متوجه شدم که کوروش از من فیلم گرفته است خیلی از این موضوع ناراحت بودم شب حادثه برای برداشتن گردو به طبقه‌ای که اتاق کوروش بود رفتم، اما متوجه شدم او در حال دیدن همان فیلم است آنقدر عصبانی شدم که با یک میله آهنی ضربه‌ای به سرش زدم و بعد هم با چاقو او را کشتم.
متهم گفت: دخترم «سوگند» هم در گوشه اتاق ساکت نشسته بود که در همان حالت عصبانیت، همسرم را کتک زدم و به طرف در حمام هل دادم به گونه‌ای که چارچوب در حمام کنده شد و او روی زمین افتاد. حالش وخیم بود که به ناچار پیکر نیمه جانش را با کمک دختر ۶ ساله ام به بیمارستان شهید هاشمی نژاد رساندم، ولی او به کما رفت و چند روز بعد هم جان سپرد.
باجناق مقتول که در محل حضور داشت به مأموران گفت: بهنام، مهندس ساختمان بود و از زمانی که همسر و دخترش برای زندگی به امریکا رفته بودند تنها زندگی می‌کرد. صبح امروز خواهرزنم تماس گرفت و گفت از بهنام خبری نیست و نگران شده بود از من خواست که سراغ بهنام بروم. من هم طبق خواسته او راهی خانه بهنام شدم، اما جسد او را داخل اتاق خواب پیدا کردم.
فرمانده یگان حفاظت سازمان محیط زیست گفت:در پرونده محیطبان نجفی، ما هر دو بعد را دنبال کردیم یعنی هم اقداماتی برای شکستن رأی انجام دادیم و هم تلاش کردیم رضایت اولیای دم را جلب کنیم.

تمامی حقوق این سایت متعلق به آی‌لوک می‌باشد. سایت مپ