چند روز قبل زن جوانی به اداره پلیس رفت و از سرقت طلاها و اموال خانهاش خبر داد و گفت: برای ماه عسل به همراه همسرم به مسافرت رفته بودیم، اما زمانی که برگشتم، متوجه شدم تمامی طلاها و پولهایی که در جشن عروسی به ما هدیه داده بودند، به سرقت رفته است.
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
متهم گفت: حدود یک سال و نیم قبل با دختری به نام منیژه دوست شدم. من عاشق منیژه شده بودم و تصمیم به ازدواج با او داشتم. یک شب که منیژه میهمان خانهام بود در عالم مستی راز سرقتهایم را برایش فاش کردم هم از طلاها گفتم و هم از سرقتهایی که انجام داده بودیم.
سرکرده یک باند سرقت مدعی است که پس از هر سرقت، گوشت و مرغهای مسروقه را بین کودکان کار، کارتنخوابها و افراد نیازمند بذل و بخشش میکرده است.
جانلوییجی دوناروما، دروازهبان پاری سن ژرمن، در خانهاش هدف حمله سارقان قرار گرفت.
قصه تلخ فرزند طلاق/ بازداشت مادر و پسر جوان بهخاطر سرقت طلاهای کودکان/ قتل پسر ۱۹ ساله با تبر و گلوله/ هویت جعلی قاتل فراری در زندان لو رفت/ قتل خونین دختر ۱۸ ساله در قرار عاشقانه/ کلاهبرداریهای میلیاردی با رسیدهای جعلی!/ شلیکهای مرگبار یک زن به شوهرش
بازداشت مادر و پسر جوان بهخاطر سرقت طلاهای کودکان
زن نظافتچی در اعترافاتش میگوید: یک روز با خانم صاحبخانه کار داشتم و وارد اتاق شدم که اتفاقی طلاها را دیدم. با آن همه طلا ناگهان وسوسه شدم و با همدستی یکی از آشنایان تصمیم گرفتیم طلاها را سرقت کنیم. مالباخته وقتی فهمید خدمتکار خانهاش دزد طلاهایش است شوکه شد. او در عین ناباوری گفت: هیچ وقت فکر نمیکردم این زن دزد باشد. او دو سه سال درخانه من رفت و آمد داشت و کاملاً به او اعتماد داشتم.
تحقیقات ابتدایی کارآگاهان نشان میداد یک مرد جوان از سایت خرید و فروش اینترنتی افرادی که طلاهای خود را آگهی کردند شناسایی و به صورت تلفنی قرار ملاقات حضوری با آنها گذاشته که در آنجا با نشان دادن رسید جعلی اقدام به سرقت طلاهای مالباختگان کرده است.
سرهنگ کارآگاه ولیپور گودرزی خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی، دختر گمشده به همراه طلاهایش به آغوش گرم خانواده خود بازگردانده شد و متهم برای کشف جرائم احتمالی در اختیار کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی قرار گرفت.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت از بازگرداندن دختر گمشده به آغوش گرم خانواده خبر داد و گفت: متهم با وعدههای دروغین ازدواج طلاهای دختر جوان را سرقت کرده بود.
خبرگزاری مهر
.
اجتماعی
. 1402/01/30
زن جوان گفت: وقتی چشمانم را باز کردم در بیمارستان بودم و آنجا بود که فهمیدم ۱۵ روز در کما بوده و در یک قدمی مرگ پیش رفتهام. آنطور که متوجه شدم همسایهها که از غیبت من نگران شده بودند وقتی دیدند در خانهام نیمه باز است به کمکم آمدند و مرا به بیمارستان انتقال دادند، اما خبری از آذر، زن همسایه نبود. وقتی از بیمارستان مرخص شدم، فهمیدم آذر مرا با آبمیوه مسمومو بیهوش کرده و ۸ النگوی طلایی که در دستم بوده را قیچی و سرقت کرده است.
آخرین آمار مبتلایان «کووید-۱۹»/ میهمانی شب یلدا زوج جوان را به دادگاه کشاند/ قتل به خاطر دفاع از برادر/ سه روز جدال با مرگ!/ کلاهبرداری نیکوکار قلابی به بهانه مدرسه سازی/ افشای راز برادرکشی در صحنه جنایت!/ حسرتهای دوران کودکی مرا قاتل کرد/ سرقت طلاهای کودکان با چربی و انبر!/ حبس و پرداخت دیه مجازات شلیک مرگبار مأمور پلیس
سرقت طلاهای کودکان با چربی و انبر!
دختر نوجوان در تحقیقات گفت: با ترفند شهرت و ثروت، مرا مجاب کرد که با او شراکت کنم و من هم طلاهای خودم و مادرم را بدون آنکه به کسی بگویم برداشتم تا شریک مرد نقاش شوم. ۳۰۰ میلیون تومان ارزش اموال بود و زمانی که امیر متوجه شد طلاها را با خودم آوردهام به من آبمیوه مسموم داد و من که نیمههوش شده بودم زمانی که متوجه شدم میخواهد طلاها را سرقت کند مقاومت کردم. اما امیر مرا کتک زد و با زور طلاها را از من گرفت و نیمههوش در کنار خیابان رها کرد.
آخرین آمار مبتلایان «کووید-۱۹»/ قاتل جسد مومیایی در انتظار محاکمه/ دزد ۱۲ ساله در پاتوق خلافکاران!/ پسر ۱۳ ساله حساب ۳ هزار نفر را خالی کرد/ دستبرد تبهکار سابقه دار به اموال بدهکاران بانکی/ سرقت طلاهای دوست صمیمی برای خرید گوشی تلفن/ ماجرای فعالیت پزشک قلابی در درمانگاههای مشهد/ به مادرم ناسزا گفت کشتمش/ رمال قلابی سارق خانههای پایتخت
سرقت طلاهای دوست صمیمی برای خرید گوشی تلفن
آخرین آمار مبتلایان «کووید-۱۹»/ درخواست طلاق بهخاطر سادگی همسر/ پایان زندگی با کابوس جنایت!/ تکدی گری دختر ۱۴ ساله بعد از سرقت طلاهای مادر/ مرگ دردناک پسر ۱۰ ساله در پارک آبی شیراز/ الماس ۱۰ قیراطی سرنخ دستگیری سارقان نقاب دار/ جنایت تبهکاران خشن در نیمه شب!/ مرد دروغ گو از اتهام قتل تبرئه شد
تکدی گری دختر ۱۴ ساله بعد از سرقت طلاهای مادر
دختر ۱۴ ساله گفت: به محل قرار با سروش رفتم او طلاها را از من گرفت تا بفروشد، اما بعد از آن دیگر او را ندیدم. من که طلاها را دزدیده و از خانه فرار کرده بودم، ترسیدم به خانه برگردم. از طرفی، چون جایی برای ماندن نداشتم و هیچ پولی هم برایم نمانده بود شروع به تکدیگری کردم تا خرج زندگیام را بهدست آورم و شبها در پارک میخوابیدم.
مأموران در نخستین تحقیقات دریافتند که فردی ناشناس از طریق دیوار وارد منزل پیرزن شده و پس از سرقت طلاها ضمن وارد کردن چند ضربه با سلاح سرد به دستان او، مقتول را با دست خفه کرده و متواری شده است.
۱۸ شهریور سال گذشته مرد طلافروشی در شرق تهران با پلیس تماس گرفت و از سرقت یک رشته زنجیر و پلاک طلا از مغازهاش خبر داد: ساعت حدود ۸ شب بود که دو زن وارد مغازهام شدند و به بهانه خرید هدیه تولد، از من خواستند طلاهای مغازه را به آنها نشان دهم. دقایقی در مغازه بودند و بعد هم بدون خرید طلا مغازه را ترک کردند. اما بعد از رفتن آنها متوجه سرقت شدم.
این مرد درباره جزئیات ماجرا گفت: «دو زن به مغازه طلافروشی من آمدند. آنها گفتند که قصد خرید یک هدیه تولد را دارند. برای همین طلاهای مختلف را نشانشان دادم. آنها مرتب طلاهای مختلف را میدیدند و با هم مشورت میکردند. مدتی در مغازه من ماندند. تااینکه درنهایت گفتند، به چند مغازه دیگر هم سر بزنند و دوباره برمیگردند. آنها رفتند و من تازه متوجه شدم که یک زنجیر طلای ۵۰ میلیون تومانی را سرقت کردهاند. آنها جوری این سرقت را انجام دادند که من اصلا متوجه نشدم. در صورتی که من همیشه حواسم هست.»
زن جوان ۳۸ ساله است و سابقه کلاهبرداری و سرقت دارد. او ۲ کودک را به بهانه دادن غذای نذری ربوده و پس از سرقت طلاهای آنها، رهایشان کرده است، اما حالا در ادعایی عجیب میگوید که دختربچهها را در حسرت مادر شدن میدزدیده است.
متهم گفت: معمولاً سه یا چهار نفری سوار پژوی من که پلاکش مخدوش بود برای سرقت میرفتیم و فقط دلار، سکه و پول سرقت میکردیم. هر چه از سرقت به دست میآوردیم تقسیم میکردیم، گاهی برخی از سکهها یا طلاها را به افراد نیازمند یا دوستانمان هدیه میدادیم. اما این اواخر یکی از همدستانم مخالف این کار شد و دعوا با او باعث لو رفتنمان شد.
مرد میانسال در تحقیقات اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت: چند باری به خانه این زن و پدرش رفتم تا کارهای شخصی پدرش را انجام دهم. در این مدت چشمم به طلاهای او افتاد و از آنجایی که او و پدرش تنها زندگی میکردند وسوسه شدم که از خانه سرقت کنم. روز حادثه با انگیزه سرقت وارد خانه شدم و در فرصتی مناسب زمانی که زن جوان روی مبل نشسته بود به سمتش رفتم و از پشت با روسری او را خفه کردم و بعد وسایل داخل خانه را سرقت نمودم.
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ