بر اساس این طرح قرار بود 21 سالن سینما با ظرفیت بیش از 2500 صندلی در قالب 10 طبقه ساخته شود که به این 10 طبقه، 2 یا سه طبقه پارکینگ میز افزوده میشد. بزرگترین سالن 900 صندلی ظرفیت داشت و سالنهایی برای خانوادهها و کودکان نیز در این طرح در نظر گرفته شده بود.
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
سرانه فضای فرهنگ در کشور مطابق با آمارهایی که سه سال پیش اعلام شد، حدود 20 سانتیمتر است. در حدود هزار شهر کشور، از جمله در 75 شهر با جمعیت بالای 50 هزار نفر، هیچ سالن سینمایی وجود ندارد و در بیش از یکصد شهر کشور کتابخانه عمومی وجود ندارد... مردم شهرستانهای کوچک باید از این حق برخوردار باشند که بتوانند آخر هفته به سالن سینمای شهرشان بروند و همچون مردم تهران، به تماشای آخرین فیلمهای روی پرده بنشینند.
برومند در ادامه در پاسخ به سوالی درباره اظهارات محمد خزاعی درباره قطع ارتباط با سینماگرانی که در فیلمهای بدون مجوز کار میکنند، و همکاری خانه سینما گفت: من خیلی تعجب کردم و فکر میکنم آقای خزاعی نمیخواسته این را بگوید که احتمالا زبانش این طور چرخیده و این صحبت را مطرح کرده است. خانه سینما چنین موضعی را قبول ندارد. اگر مناسبات درست و منطقی میان خانه سینما و سازمان سینمایی در مورد فیلمهایی که پروانه نمیگیرند شکل بگیرد، پیگیری میکنیم که چرا پروانه نمیگیرند؟ چرا پروانه ساخت نمیگیرند که مجبور میشوند بدون پروانه فیلم بسازند؟ چرا وقتی ساخته میشوند پروانه نمایش نمی گیرند؟ چرا فیلمهای دارای پروانه ساخت و نمایش، سلیقهای و بدون هیچ ضابطهای مشکل پیدا می کنند؟ باید سازمان سینمایی راهکاری پیدا کند که شأن مجوزی که میدهد توسط مسئولان مختلف حفظ شود. اگر زمینهای برای تفاهم وجود دارد، میتوانیم کارگروهی تشکیل دهیم و در آنجا میانه را بگیریم تا فیلمها حتیالامکان پروانه داشته باشند به شرطی که ارزش پروانه به ما ثابت شود. همین چند وقت مستندسازی فیلمی ساخته با پروانه که تلویزیون هم پخش کرده ولی الان دچار مشکلات زیادی شده که باز نمی کنم.
نهادهایی چون صندوق اعتباری هنر میبایست به تمامی هنرمندان از کار افتاده خدمات ارائه کنند و مرزها را از آنچه اکنون انجام میدهند، فراتر ببرند. برای تقریب به ذهن میتوان به الگوی وزارت ورزش و جوانان اشاره کرد که در قالب فدراسیون پزشکی-ورزشی خدمات قابل توجهی به ورزشکاران در چارچوب بیمه آنها میدهد. چرا اهالی فرهنگ نباید یک بیمارستان تخصصی داشته باشند و هر از چندگاهی حضورشان در بیمارستانهای مختلف و حتی پرداخت هزینههایشان جنجال آفرین شود؟
نکته قابل توجه اینکه ترکیب بازیگران مطرح هر دو فیلم دفاع مقدسی قابل توجه بوده و هزینه تولیدشان نیز به شدت بیش از فیلم کمدی فسیل است. به عبارت دیگر، با شکست این دو فیلم در اکران، بخشی از بیت المال از بین رفته است.
خیابان لالهزار را به چه چیز میشناسید؟ به فروشگاههای پرزرق و برق لوستر، لامپ، پریز و کلید فروشیاش یا به سالنهای سینما و تئاترش؟ خاطرات شما از این خیابان به دیدن فیلمهای راکی در سینماهای آن زمان باز میگردد یا جگرکیهای گوشه خیابانش؟
همایون اسعدیان اجرای آن را برعهده داشت، بیان شد که تمام مدیران عامل پیشین هنوز در این خانه هستند و این مراسم برای رفتن یک مدیر قدیمی و آمدن یک چهره جدید نیست چرا که هر دو مدیر قبلی و جدید سینما از چهرههای باسابقه سینما هستند. اسعدیان با اشاره به برخی حساسیتها و سختگیریهای مرضیه برومند به شوخی ادامه داد که امیدواریم او، خانه سینما را خانه عروسک نکند.(خانه عروسک مدتی قبل تعطیل شد.)
مردان سیگما به فضای خصوصی بسیاری نیاز دارند تا هدفشان در یادگیری و موفقیت را تحقق بخشند. آنها ممکن است به یکباره تغییر بزرگی کنند و به کسی اجازه نمیدهند سد راهشان شود.
این انتظار البته متاثر از وعدههای خود این نهادها بود، کما اینکه یکی از این نهادها در خرداد سال 1401 از تدارک 10 فیلم برای جشنواره فجر چهل و یکم خبر داد و اکنون شنیده میشود تنها یک فیلم در این دوره از جشنواره دارد! چگونه ممکن است آن تدارک به این خروجی منتهی شده باشد؟!
این درخواست صنف در حالی است که مشخص نیست چرا در حالی که مقررات پیشین به شکل طبیعی از سوی هیات وزیران تصویب شده، چرا این مقررات تازه قرار است در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شود که وظیفه سیاست گذاری دارد و نه تصویب مقررات. به هر حال این اتفاق با هر شکل در حالی وقوع باشد، در صورتی که بدون مشارکت صنوف سینما تصویب شد، بیشک تبعاتی را در پی خواهد داشت.
خسروپناه در بخشی از مصاحبهاش در سالهای پیش میگوید: قبل از انقلاب وقتی در مغازه پدرم خانمهای بیحجاب میآمدند من از بالکن مغازه با تیرکمان به پاهای خانمهای بدحجاب میزدم که چرا پالُخت بیرون آمدهاند.
وی با اشاره به پروژههایی که برای آنها درخواست پروانه نمایش داده است توضیح داد: فیلم سینمایی «پاریس تهران» به کارگردانی کاوه اویسی یکی از فیلمهایی است که برای آن نزدیک به ۷ سال است درخواست پروانه نمایش دادهام. فیلم دیگر هم یک مستند با نام «کوچه بیوک» با موضوع نوحهخوانان هیأتهای یزدی و مشکلات آنهاست که ۴ ماه پیش برای آن درخواست پروانه نمایش دادهام و پروانه آن هم هنوز صادر نشده است. فیلم دیگر من «در انتهای روز» است که کارگردانی آن را بابک بهرام بیگی برعهده دارد و تولید آن به پایان رسیده است اما در حال حاضر تمایلی برای دریافت پروانه نمایش برای آن ندارم چرا که اصلاً مشخص نیست شرایط اکران چه زمانی مناسب میشود.
مسئلهای که در این بین ذهن مخاطبان فوتبال را اذیت میکند، این است که چطور نهادهای امنیتی پیگیر حضور تماشاگران فوتبال نمیشوند؟ آیا نبودن تماشاگر مثلا در سالنهای تئاتر و سینما اذیتکننده است، ولی در ورزشگاهها این موضوع موهبت تلقی میشود؟
این وضعیت قاعدتاً مطلوب اهالی سینما و متناسب با شرایط کنونی فرهنگی نیست و مشخص نیست در فضای کنونی سینما که تولیدات سالانه مرتبط با کودک انگشت شمار است، چرا نباید این رویداد را حتی چهار سال یک بار و با دست پر برگزار کرد؟
علی تیموری گفت: به نظره من شروع بازیگری کاری دشوار است برای یک علاقهمند، چرا که بازیگری امروزه حرفه شلوغ و شاید زیاده از حد پر ازدحامی است و رقابت در آن در بدست آوردن یک نقش، هر چند کوتاه، ولی بسیار شدید است وجود خیلی عظیمی از بازیگران با تجربه باعث شده است که این موضوع تشدید بشود و اینکه هوش و خلاقیت (بازیگر باید فرد باهوشی باشد تا بتواند سریعا با روند فیلم آشنا و متن محتوا فیلمنامه را حفظ کند. همچنین در بسیاری موارد که پیش میآید باید از خلاقیت دانش بداهه خود در ایفای نقش بهتر بهره بگیرد.)
در جریان جلسه رای اعتماد به وزیر راه و شهرسازی صداوسیما پخش زنده سخنان توانگر نماینده مخالف وزارت بذرپاش را قطع کرد. اما توانگر چه گفت که صداوسیما نمیخواست شنیده شود؟ منبع: دانشجو
ترس یک احساس باستانی است و داستانهای ترسناک در تاریخ بشر ریشه دواندهاند. در جوامع اولیه، از داستانهای ترسناک برای آموزش به کودکان در مورد خطراتی که ممکن بود آنها را تهدید کند، مانند گرگها و سایر شکارچیان استفاده میشد. امروزه سینما دریچهای به سوی ترسهای جمعی جامعه است.
به نظر میرسد مدیران ذوب آهن بیشتر از هرچیزی در این پرونده دنبال دریافت پول از باشگاه پرسپولیس باشند.
آیا کسی حتی یک درصد احتمال این را میدهد که رئیس صداوسیما و سایر مدیران سازمان، نسبت به لزوم پوشش بحران بیآبی در شهرکرد و همدان آگاه نباشند؟ یعنی حتی اگر یک کلمه هم در اینباره نگفتهاند، به دلیل آن بوده که نمیدانستند باید لااقل یک کلمه در اینباره بگویند؟
اکنون آنچه مهمتر از معرفی فیلم به اسکار است، فهرست ممنوع الفعالیتهایی است که قرار است هفته آینده به شکل علنی برای نخستین بار اعلام شود. این شفافیت قابل توجه است، چرا که تاکنون این اتفاقات همواره رخ میداد اما مسئولان با عدم اعلام علنی، مسئولیتش را نمیپذیرفتند.
وقتی تماشاگر در ورزشگاه نیست، بازیها روح ندارد. تماشاگران در ورزشگاه، سینما و پارک کنار یکدیگر هستند اما نمیدانم چرا فقط در فوتبال چنین شرایطی به وجود میآید.
متخلفان اغلب در تلگرام با راهاندازی کانالهایی با عناوین «صدور کارت واکسن کرونا»، «کارت دیجیتال واکسن» و «صدور کارت واکسن با تأییدیه وزارت بهداشت» کاسبی جدیدی را راهاندازی کردهاند.
اهالی سینما، مستند و تئاتر در درخواست های متعدد خواستار واکسیناسیون برای از سرگیری فعالیت شان شدهاند، چرا که هم محیط شان پرخطر است و هم در تولید فیلم و تئاتر استفاده از ماسک ممکن نیست؛ درخواستی که اگر قرار بر عادی شدن فعالیتهای این بخشها باشد، ضروری به نظر میرسد.
مشکلات سینمای ایران آنقدر بزرگ، عمیق و ناامیدکننده است که نه با حضور یک نمایندهی کانون در شورای پروانه ساخت، که با هیچ ترکیبی از شوراهای مختلف حل نمیشود، راه را اشتباه رفتهایم. مشکل سینمای ایران شوراهای مختلف نظارتی نیست، بلکه خود سینمایی است که خودمان ساختیم و پرداختیم. بدبختانه سینمای ما با وجود معضلاتی که گرفتارش شده خودش تبدیل به ذات مشکل شده است. بقیه حرف است و بهانه و اتلاف وقت و شاید هم آدرسهای غلطِ تعمدی. من متجاوز از چهل سال است که در فضای سینما کار و زندگی میکنم، پس، از منِ کوچکترین بپذیرید که در طول این سالها هرگز سینمای ایران را تا به این اندازه ذلیل و منفعل و خجالتآور ندیده بودم.
داریوش مهرجویی شب گذشته در ویدیویی که توسط مهدی خرم دل فیلمساز و روزنامه نگار منتشر شد، پروانه نمایش فیلمش را نشان داد و گله کرد که این پروانه اعتبار ندارد و اعلام کرد که مقابل وزارت ارشاد تحصن خواهد کرد.
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ