در هفتههای اخیر اخباری از عزم کاندیداتوری برخی چهرههای نزدیک به قالیباف در مجلس دوازدهم شنیده میشود. کاندیداتوری نمایندگان قالیبافی در مجلس امری حتمی و معمول است، اما اینبار اسامی از سمتهای نزدیک به قالیباف در بدنه ساختاری مجلس شنیده میشود.
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
این الگوی مدیریتی نزد نواصولگرایان حاکم است و تا تخریب ساختمانهای مقاوم و مجوزدار به نحو دیگری ادامه خواهد یافت و از پاسخگویی هم گریزان هستند. وضعیت برخی از ساختمانهای مسکن مهر که در دولت اول اصولگرایان ساخته شد را در زلزله کرمانشاه به یاد دارید؟ این تخریب نشان داد که ساختمانسازیها در دوره جدید چه حال و روزی دارد؟ کل مدیریت شهری تهران چنین است.
نواصولگرایان نزدیک به قالیباف به خوبی نقاط ضعف و قوت اعضای جبهه پایداری و جماعت عدالتخواه را شناسایی کرده و به این نتیجه رسیدهاند که باید از نقطه قوت به حریف بتازند. مبتنی بر این راهبرد است که از یک طرف مردان سعید جلیلی در سازمان برنامه و بودجه و اداری و استخدامی را هدف قرار میدهند و از سوی دیگر برنامه استیضاح وزیر کشور دولت سیزدهم را در دستور کار قرار میدهند.
ماجرای انتخابات اتاق ایران که یک ماه پیش برگزار شد به دلیل برخی مواضع سیاسی رییس منتخب بخش خصوصی، نتیجه ریاست آن از سوی نواصولگرایان و طرفداران وضع موجود، با مخالفت مواجه شد و انواع و اقسام خبرسازیها برای برکناری وی را انجام دادند که تاکنون نتیجه نداده و همه منتظرند که جلسه شورای عالی نظارت که شنبه آینده برگزار میشود تصمیم نهایی را بگیرد.
روزنامه جوان نوشت: آقای عبدی! مخاطب این «شما» چه کسی است؟ ترامپ یا آنها که «نواصولگرا» مینامید؟! اگر به نواصولگرایان کنایه میزنید، آنها الان در تلاش برای توافق هستهای با غرب هستند و در زمان خروج امریکا از برجام، نه در دولت روحانی بودند، نه در طرف ترامپ، نه سرپیاز نه تهپیاز. چرا باید حالا به آنها بگویید «انتخاب با شما»؟! در این نوشته با خودتان سخن میگویید یا با دیگران؟!
در برابر تحرکات تند پایداریچیها، اما این قالیباف است که راسا وارد میدان شده و با استفاده از همان ادبیات مرسومش درخصوص «سوپرانقلابیها» تلاش میکند، ناف طیفهای رادیکال جناح راست (جبهه پایداری و عدالتخواهان) با اصولگرایان را قطع کرده و نو اصولگرایان را تنها وارث واقعی جناح راست معرفی کند.
مجادله جریان اصلی در مجلس به رهبری قالیباف با جریان پایداری در هفتههای اخیر به شکل بیسابقهای افزایش یافته است؛ نشانهاش هم جدل اغلب مکتوب مجتبی توانگر با نمایندگان اصلی جریان پایداری است. به نظر میرسد پایداری دو هدف کوتاهمدت و بلندمدت را در میانه این مجادلات مورد پیگیری قرار میدهد؛ هدف اول کاهش آرای قالیباف در انتخابات پیش روی هیات رئیسه مجلس از طریق معرفی نامزدی خاص برای پست ریاست مجلس و هدف بلندمدت نیز حذف رئیس نواصولگرایان از طریق پروژه مشارکت حداقلی در انتخابات مجلس در اواخر سال است.
لاریجانی ظاهرا همچنان از رویه فراگیر شده در درون جبهه اصولگرایان دلخور است، اما این بدین معنا نیست که او کلیت حضور در صحنه و انتخابات را رد کند. او میخواهد به جریان نواصولگرایان طرفدار یکدست شدن حاکمیت که همچنان دغدغهشان تداوم یکپارچه ماندن قدرت نزد خودشان است، اطمینان دهد که فعلا نمیخواهد چالشی برای آنها باشد
معیار توافق مردم با آیتالله خمینی نه باورهای قلبی و قبلی و نیات و ذهنیات اشان که وعدههای اعلام شده در جریان انقلاب ۵۷ و سندی است به نام قانون اساسی در سال ۵۸ (که فصل حقوق ملت و اصول دموکراتیک آن در بازنگری ۶۸ هم از بین نرفت) و به فرض اگر هم حسب ادعای نواصولگرایان قلبا باور نداشته بازنمیتوان به آن استناد کرد کما اینکه کسی نمیتواند بخشی از کتاب ولایت فقیه در نجف را مبنای نپرداختن مالیات کند و ادعای دیگران دربارۀ بهرۀ بانکی به استناد آرای برخی مراجع توجیه شانه خالی کردن از پرداخت آن نیست.
عباس عبدی نوشت: وظیفه حکومت این نیست که بگوید اعتراضات مورد بهرهبرداری دشمن قرار میگیرد. وظیفه حکومت این است که با روشنبینی سیاسی اجاره ندهد چنین حوادثی شکل گیرد. حوادثی که کاملاً قابل پیشبینی بوده و علت اصلی آن نیز بیدرایتی در سیاست رسمی است.
با توجه به اینکه اعضای جبهه پایداری هم در مجلس، هم در دولت و هم در سایر ساختارهای تصمیمساز کشور، نفوذ قابل توجهی ایجاد کردهاند، نواصولگرایان به دنبال آن هستند که بروز رخدادهای اخیر را برآمده از نحوه مدیریت و تصمیمسازی جبهه پایداری معرفی کرده و خواستار تغییر این رویکرد با رویکردی معتدلتر شوند.
عباس عبدی نوشت: سنت برای نواصولگرایان یک سکوی پرش است و هیچ تقیدی به آن ندارند. خیلی راحت همهچیز را قربانی کسب و حضور در قدرت میکنند. در یک کلام آنان هیولای فرانکنشتاین بودند که برای ترساندن اصلاحطلبان ساخته شدند.
عباس عبدی نوشت: صاحبان قدرت یا افراد بانفوذ سیاست در جبهه نواصولگرایی، از ادبیات فاخر سیاسی دور شدند و کلمه و ادبیات سیاسی را به ابتذال کشاندند. خودشان مفاهیم و کلمات مستهجن و لودگی را وارد ادبیات سیاسی کردند و بعد هم پیروزمندانه به آن خندیدند. چهبسا کوشیدند که کلمه «دیاثت» را تئوریزه کنند.
ایراد اساسی به آقایان نواصولگرا همین است که خود را کلیددار بهشت و جهنم میدانند و هر کسی را از موضع پیامبری توصیه به تقوا و ترس از آخرت میکنند، ولی هیچ نگاهی به رفتار و کردار خودشان نمیکنند که چگونه خشم و کینه جوانان و مردم را برانگیختهاند.
این نسلی است که نهادهای آموزشی، رسانهای و دینی موجود آنان را تربیت کرده است و ربطی به اصلاحطلبان ندارند و نه تنها آنان را نمیشناسند، بلکه آنهایی هم که میشناسند، منتقد یا حتی معترض اصلاحطلبان هستند.
در زیر پوست اخبار مرتبط با دستگیری مشاور ارشد وزیر راه و شهرسازی، ماجراهایی جریان دارد که شاید اطلاعات چندانی از آن در دسترس عموم نباشد. برخی از تحلیلگران امور سیاسی معتقدند که این حوادث تبعات انشقاقی است که میان اصولگرایان بعد از انتخابات سال ۱۴۰۰ شکل گرفته است.
به نظر میرسد هرچه زمزمه توافق هستهای بیشتر و بیشتر شنیده میشود تحرکات در میان طیفهای اصولگرای مخالف برجام افزایش پیدا میکند. در مجلس برخی معتقدند که توافق باید به تصویب نمایندگان برسند و به شدت نسبت به مذاکرات نتیجه آن بدگمان هستند و احیای مجدد برجام را شکستی بزرگ برای کشور میدانند.
البته این تغییر تاکتیک از سوی اصولگرایان به آن معنا نیست که دشمنی با آمریکا و انگلیس و ... کنار میگذارند. آنها در کنار اینکه تاکید میکنند در مذاکرات پیروز شده اند بعد از توافق اصرار خواهند داشت که در برابر زیاده خواهیهای ایالات متحده ایستاده اند و یک توافق در شان دولت انقلابی به دست آورده اند.
خلافگوییها در میان نواصولگرایان عادت شده، یکی میگوید که گرفتن اینترنت خانگی در امریکا نیازمند گواهینامه است! دیگری میگه در برخی دانشگاههای جهان دختر و پسر را جدا کردند، دیدند میانگین نمرات ۵/۱ نمره بیشتر شده! ظاهرا نطفه نواصولگرایی با خلافگویی و جعل و نفی حقیقت بسته شده است.
افزایش وام ودیعه مسکن به ۱۰۰ میلیون تومان توسط شورای پول و اعتبار تایید شد.
خیزش گرد و خاک از شمال تا جنوب
جبهه پایداری که طیفی از چهرههای جوان و مجموعهای از شمایلهای نامجوی طیف اصولگرایی بودند، ابتدا با تکیه بر ظرفیتهای حمایتی اصولگرایان سنتی و حتی نو اصولگرایان، آرام آرام خود را در قامت مدعی جدی تاج و تخت اصولگرایی معرفی کردند و نهایتا با عبور از قالیباف، وارث اصلی محافظهکاران دهه ۷۰ و اصولگرایان دهه ۸۰ و ۹۰ شدند. جماعتی که در خفا و آشکار در برابر قالیباف ایستادند، موضعگیری کردند و سکه توفیق را به نام خود زدند.
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ