شرکت متا مالک فیسبوک روز یکشنبه اعلام کرد در حال آزمایش یک سرویس اشتراک ماهانه به نام متا وریفاید با هزینه ۱۱.۹۹ دلار است.
خبرگزاری مهر
.
علمی
. 1401/12/01
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ با بیان اینکه متهم در اعترافات خود گفت که در خانه مقتول با مقاومتش برای بازگرداندن پول مواجه شده است، گفت:همین موضوع سبب ایجاد درگیری لفظی میان او و متهم شده است. در همین راستا نیز به دلیل خشم زیاد او را با چاقو زخمی کرده و به سرعت از محل متواری شده است.
شرکت متا اخیراً رقیب خود برای توییتر با نام Threads را راهاندازی کرد و در عرض چند روز ۱۰۰ میلیون کاربر در آن ثبتنام کردند. تمام این مسائل باعث شد تا وکیل ایلان ماسک با ارسال نامهای به زاکربرگ، شرکت متا، سازنده اپلیکیشن «تردز» را به سوءاستفاده سیستماتیک، عمدی و غیرقانونی از اسرار تجاری توییتر متهم کند.
برخلاف اینستاگرام واحد پول اجتماعی توئیتر کلمات هستند نه تصاویر. متا از افراد مشهور بزرگ دعوت می کند تا به نسخه اولیه تردز بپیوندند. متا تایید کرده که پیش تر نام های بزرگی هم چون ملاله یوسف زی، شکیرا و گورون رمزی از تردز استفاده کرده اند. تردز شاید شاید بهترین شانس را در میان رقبای توئیتر داشته باشد و به تعداد بیش تری از چهره های سنگین وزن و کاربرانی که آنان را دنبال می کنند نیاز دارد.
متهم از چند مرد نیز به بهانه گرفتن وامهای سود پایین نیز پول گرفته است و در شهرهای گیلان، مشهد و شیراز زنان را هدف نیت شوم خود قرار داده است.
متهم در برخورد ابتدایی با پلیس منکر وارد کردن هر گونه ضربهای به همسایه خود شده و گفت: «روز حادثه باز هم با همسایهمان بحثم شد. چند ماه میشد که خانه را اجاره کرده بودیم و او بیجهت با من درگیر میشد. روز حادثه خیلی عصبانی بودم، اما نه چاقویی داشتم و نه هیچ جسم برنده دیگری در دستم بود. من به متوفی ضربهای وارد نکردم و زمانی که او در حال رفتن به آپارتمان خود بود حال مساعدی داشت. نمیدانم بعد از آن چه اتفاقی برایش افتاد که موجب مرگ او شد.»
موسی غنی نژاد، اقتصاددان در مناظره با علی علیزاده: لیبرالیسم به معنای بی بند و باری نیست / لیبرالیسم در ایران شوخی است؛ چطور میگویید لیبرالیسم ایران را بدبخت کرده؟ / لیبرالیسم یعنی دولت به همه دستور ندهد، یعنی حکومت قانون؛ در این مملکت قانون کجاست؟ حتی فرهنگ ماهم دستوری است / زبان ایدئولوژیک یعنی به شب میگویید روز و هیچ ابایی ندارید / اسم آزادی مانند جن و بسمالله است؛ وقتی از آزادی صحبت میشود میگویند بحث سیاسی شد، از اقتصاد حرف بزنید / آنهایی که به کانادا رفتند سرمایهدار نبودند رانتخوار بودند / دولت پول نفت را به جای مالیات خرج میکند؛ پولی که برای مردم است
جواد مرندی، میلیونری که بصورت گستردهای در امور خیریه و کمک به حزب محافظهکار انگلیس فعال بوده، متهم به دست داشتن در یکی از بزرگترین پروندههای پولشویی این کشور شده است. این تاجر که همزمان صاحب امتیاز «مک دونالد»، بزرگترین شرکت فست فود زنجیرهای جهان در آذربایجان است، متهم شده که دهها میلیون دلار «پول کثیف» شرکتهای متعلق به اولیگارشهای آذربایجانی به حساب او واریز شده است.
در بازرسی بدنی از متهم یک عدد دستبند و مقدار سی میلیون ریال پول نقد کشف و ضبط و پس از تشکیل پرونده به مراجع قضائی معرفی شد.
دادستانهای نیویورک قصد دارند ترامپ را به دلیل پرداخت پول به یک بازیگر فیلمهای غیراخلاقی برای سکوت، متهم کنند به همین دلیل رئیسجمهور سابق آمریکا گفته که روز سهشنبه بازداشت میشود. همین موضوع دستمایه کنایههای آتشین جیمی فالن دموکرات علیه دونالد ترامپ شده است.
متهم پس از فریب دادن قربانیانش اقدام به ازدواج با آنان میکرد و پس از مدتی به بهانههای مختلف جواهراتش را میفروخت و با پول آن فرار میکرد.
متهم گفت: میخواستم از آنها انتقام بگیرم. باید حقم را میگرفتم. آنها به من پول نمیدادند. هربار که شیشه مصرف میکردم صداهایی در سرم میشنیدم که میگفت از پدر و مادرت انتقام بگیر.
سرمایهگذاری مالکان آمریکایی منچستریونایتد در یک تیم کریکت واقع در امارات هواداران یونایتد را خشمگین کرده و باعث شده آنها خانواده گلیزر را به بیتوجهی به باشگاهشان متهم کنند.
متهم گفت: پسر شاکی از دوستانم است. او میگفت پدرش پولدار، اما خسیس است و پولی به او نمیدهد. وی از من خواست تا پدرش را به خانهام بکشانم و چند ساعتی او را در اتاق حبس کنم. من هم دستور پسر شاکی را اجرا کردم و مرد پولدار را به بهانه اینکه راز پسرش را میدانم به خانهام کشاندم و حسابهایش را خالی کردم.
با ورود همتی به ساختمان شیشهای میرداماد، بسیاری امید داشتند که بازار ارز به پایان نوسان خود رسیده و رئیسجدید بانک مرکزی به زودی افسار نرخ ارز را خواهد کشید. امیدها به همتی برای حفظ ارزش پول ملی، اما تنها چند روز بیشتر دوام نداشت. روند صعودی نرخ ارز با آغاز به کار همتی ادامه یافت تا جایی که نرخ ارز تنها حدود یک ماه پس از آغاز به کار همتی و در میانه همان سال از کانال ۹ هزار تومان به بیش از ۱۵ هزار تومان رسید.
متهم گفت: من همین الان هم اگر بدانم شغلی ندارم و پولی نیست، به محض اینکه در زندان به رویم باز شود و بیرون بروم، اولین خودرویی که ببینم به سمتش میروم و سرقت میکنم. همیشه همین بوده. آخرین بار دو ماه پیش از زندان آزاد شدم و پنج دقیقه بعد از آزادی دست به سرقت از خودرو زدم.
متهم گفت:رحمان از دوستانم بود و از آنجایی که کارش رمالی بود مشتریهای زیادی هم داشت مطمئن بودم که پول زیادی دارد. به همین خاطر از دوستانم به نامهای کریم و اکبر خواستم تا با همکاری هم از خانه او سرقت کنیم. چون میدانستم که فلج است و نمیتواند از خودش دفاع کند با خیال راحت با طرح نقشهای بعد از نیمه شب وارد خانهاش شدیم. با دوستانم دهانش را بستیم تا سر و صدا نکند بعد جست و جوی پولها را آغاز کردیم، اما فقط به یک میلیون تومان رسیدیم و وقتی میخواستیم از خانه خارج شویم دیدیم او نفس نمیکشد و از ترس مان به سرعت آنجا را ترک کردیم.
متهم گفت: لباس مأمور پلیس خریدم و در خیابانهای خلوت پرسه میزدم. با دیدن کسی که در حال صحبت با تلفن بود به سمتش میرفتم. دقت میکردم که گوشی تلفن همراهش مدل بالا باشد. به مالباخته میگفتم که مأمور هستم و به ما گزارش شده که گوشی شما سرقتی است. بعد هم به این بهانه که گوشی سرقتی است و باید همراهم به مقر پلیس بیاید، آنها را میترساندم
متهم گفت: مادر بچهها پیشنهاد داد که آنها را بدزدم و درخواست یک میلیارد تومان از خانواده داشته باشم. بعد از دریافت پول ۲۰ میلیون تومان را خودم به عنوان دستمزد بردارم و مابقی را او به فردی میدهد که تهدیدش میکند. من دارویی به بچهها ندادم و آنها را کتک نزدم. فقط به سفارش مادر بچهها به آنها داروی دیازپام دادم. مادر بچهها گفت روزی سه وعده میتوانم به آنها داروی خوابآور بدهم تا بخوابند و کسی از ماجرا باخبر نشود.
متهم گفت: سیصدمیلیون بدهی داشتم. پول نزول گرفته بودم. ماهی ۱۷ میلیون باید پرداخت میکردم. ۲۰۰ میلیون پول گرفته بودم. خدا لعنت کند دوستم را؛ این پیشنهاد او بود که از نزولخور پول بگیرم. مرتب بدهی روی بدهیهایم میآمد. هفت هشت قلم از وسایل خانهمان هم گردن من بود. پدرزنم میگفت اگر نخری باید بروی و دخترم را ترک کنی. من خیلی دوستش داشتم. عاشقش بودم.
فدراسیون فوتبال کرهجنوبی دو کشور قطر و عربستان را متهم به مراوده مالی نامتعارف با کنفدراسیون فوتبال آسیا برای اعطای حق میزبانی کرد.
متهم ردیف اول در دفاع از خودش گفت: ما همگی با هم فامیل هستیم و به شغل قصابی و خرید و فروش دام مشغول بودیم، اما اختلافمان به خاطر ۱۰ میلیون تومان پول بود. در این حادثه برادرم حفیظ و برادر همسرم به نام سبحان نیز به قتل رسیدند. من قبول دارم که در نزاع شرکت کردم و با چاقو ضربهای به سبحان زدم، اما عمدی در کارم نبود، تنها میخواستم از خودم دفاع کنم.
متهم گفت: همسر قبلی ام به خاطر اعتیاد از من طلاق گرفت و من سال گذشته با «فاطمه – ک» (مقتوله) ازدواج کردم، اما پولی برای تامین مخارج زندگی نداشتم و درآمدم حتی کفاف هزینههای اعتیادم را هم نمیداد به همین دلیل وقتی با تقاضای همسرم برای خرید اسباب بازی و لباسهای نوزادی مواجه شدم دیگر حال خودم را نفهمیدم و او را کتک زدم!
متهم گفت: معمولاً سه یا چهار نفری سوار پژوی من که پلاکش مخدوش بود برای سرقت میرفتیم و فقط دلار، سکه و پول سرقت میکردیم. هر چه از سرقت به دست میآوردیم تقسیم میکردیم، گاهی برخی از سکهها یا طلاها را به افراد نیازمند یا دوستانمان هدیه میدادیم. اما این اواخر یکی از همدستانم مخالف این کار شد و دعوا با او باعث لو رفتنمان شد.
متهم گفت: ناگهان به ذهنم رسید که یک گوشی سرقت کنم و با فروش گوشی سرقتی، کمی پول به دست بیاورم. من قصدم جنایت نبود، فقط میخواستم گوشی مقتول را بگیرم، اولین سرقتم بود، اما وقتی با مقاومت او روبهرو شدم میخواستم فرار کنم که مقتول مرا محکم گرفت و اجازه نمیداد حتی فرار کنم. ناخودآگاه دستم داخل جیبم رفت و با چاقویی که همراه داشتم ضربهای به او زدم.
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ