عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت: دولت چین به دولتمردان کنونی ایران یاد داد که منافع ملی یعنی چه؟ و این خدمت بزرگی است، البته اگر این درس را گرفته باشند.
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
عباس عبدی نوشت: زندگی در حال بازگشت به گذشته است و عمدهترین دغدغه مردم تهیه خوراک خواهد شد، به عبارت دیگر در حال عقبگرد به تامین نیازهای اولیه هستیم و نیازهای بعدی که با توسعه اقتصادی اهمیت بیشتری یافته است، در حال فراموشی و به حاشیه رفتن هستند.
عباس عبدی نوشت: زندگی در حال بازگشت به گذشته است و عمدهترین دغدغه مردم تهیه خوراک خواهد شد، به عبارت دیگر در حال عقبگرد به تامین نیازهای اولیه هستیم و نیازهای بعدی که با توسعه اقتصادی اهمیت بیشتری یافته است، در حال فراموشی و به حاشیه رفتن هستند.
عباس عبدی نوشت: در حال حاضر بخش مهمی از رفتارهای رسمی یا کوششهای تقنینی یا شیوههای امر به معروف و نهی از منکر یا فیلمهای منتشره از مواضع و سخنان منسوبین به دین و... هیچ نتیجهای جز نفرتزایی ندارد.
در حقیقت مشکل اصلی آنان وجود «غیر» است. اثبات خودشان ممکن نیست ولی نفی و حذف دیگران را ممکن میدانند. ولی این رویکرد نتیجهبخش نیست. به این علت روشن که اگر نتیجه میداد که تا حالا داده بود و این اندازه عقبگرد کشور را شاهد نبودیم. مشکل اصلی وجود تنگنظری افراطی است. فقط میخواهند دیگران نباشند. همین.
در حقیقت مشکل اصلی آنان وجود «غیر» است. اثبات خودشان ممکن نیست ولی نفی و حذف دیگران را ممکن میدانند. ولی این رویکرد نتیجهبخش نیست. به این علت روشن که اگر نتیجه میداد که تا حالا داده بود و این اندازه عقبگرد کشور را شاهد نبودیم. مشکل اصلی وجود تنگنظری افراطی است. فقط میخواهند دیگران نباشند. همین.
عباس عبدی نوشت: این سیاستها و اقدامات چه تناسبی با عدالت یا دفاع از محرومین دارد؟ در حالی که آشکارا علیه منافع و حتی وضعیت حداقل زندگی آنان است. چگونه کسی در دولت محترم متوجه تبعات این نوع تصمیمات نیست؟ خطر اینگونه تصمیمات از آنجاست که منابع دولتی در جاهای دیگری خرج میشوند که هیچ سودی برای جامعه ندارد
عباس عبدی نوشت: این سیاستها و اقدامات چه تناسبی با عدالت یا دفاع از محرومین دارد؟ در حالی که آشکارا علیه منافع و حتی وضعیت حداقل زندگی آنان است. چگونه کسی در دولت محترم متوجه تبعات این نوع تصمیمات نیست؟ خطر اینگونه تصمیمات از آنجاست که منابع دولتی در جاهای دیگری خرج میشوند که هیچ سودی برای جامعه ندارد
عباس عبدی نوشت: شاید همه میدانند که کفگیر به ته دیگ خورده است. در هر حال نمک به زخم مردم نپاشید. اگر نمیتوانید یا نمیخواهید باری را از دوش مردم بردارید حداقل بار بیشتری بر بارگران آنان اضافه نکنید.
عباس عبدی و بسیاری دیگر از اصلاحطلبان طی هشت سال دولت روحانی مسئولیت سفیدشویی از اقدامات وزرا و برنامههایی را داشتند که به تشدید اوضاع بد اقتصادی منجر شد. نکته جالب توجه آن است که این چهرهها و روزنامههای زنجیرهای در طول دولتهای یازدهم و دوازدهم با کمترین انتقاد از عملکرد فاجعهآمیز تیم حسن روحانی، اقدام به دستاوردسازی از توافق ضعیفی، چون برجام کردند و حالا حتی سفرهای استانی هیأت دولت و افتتاح پروژههای ملی را هم سانسور میکنند!
این نرخگذاریها بهطور طبیعی باید همراه با ضمانت اجرا و تهدید و ارعاب و مجازات باشد و گروههای نظارتی متعدد نیز بر آن نظارت کنند و طبیعی است که لفت و لیسهای فراوان در اجرای این دو مرحله رخ میدهد و در نهایت هم جز دردسر و گرانی چیز دیگری نصیب مردم نمیشود و شاید بتوان گفت که همه اینها نوعی بازی و توزیع رانت است و در پایان هم به سر ملت منت میگذارند که اگر ما نبودیم!! قیمت مرغ به جای ۱۰۰ هزار تومان، ۱۸۰ هزار تومان میشد. در حالی که اگر آنان نبودند، قیمت مرغ الان زیر ۲۰ تومان بود!
در صورت ادامه وضع موجود، در بهترین حالت، همین تورم ۴۰ تا ۵۰ درصدی که در چند سال گذشته داشتیم تکرار خواهد شد و رشد اقتصادی نیز زیر ۳ درصد خواهد بود اگر به زیر صفر نرسد، هر چند این وضع نیز پایدار نخواهد ماند و کشور را به سوی تورمهای بالاتر و رشد منفی سوق خواهد داد. نتیجه میگیریم که کار خیلی خیلی سختتر از آن است که دولت و طرفدارانش تصور کنند.
عبدی نوشت: ظاهراً این طرح از بس بد بوده، توییت را پاک کردهاند. چون آن را در اکانت پاد ندیدم. در هر صورت بانیان این طرحها همچنان هستند و بر همین اساس در حال کارند.
نگاهی به نقدهایی که علیه دولت روحانی میکردید و وعدههایی که میدادید، بیندازید، ماجرا روشن خواهد شد. کافی است سری به توییتر بزنید؛ تازه در آن زمان از مصونیت هم برخوردار بودید و کسی نمیتوانست بگوید بالای چشم شما ابروست و فراتر از نقد، چوب هم لای چرخ میگذاشتید، آنهم چه چوبی! حالا که خوشبختانه به هر دلیلی کسی یا جرات چنین کارهایی را ندارد یا آنقدر انصاف دارند که چنین رفتاری را پیشه نکنند. با این مقدمه بد نیست که به برخی از آن رفتارها اشاره شود. اول مساله ارزپاشی و فروش ارز فردایی و تثبیت نرخ ارز است.
عباس عبدی نوشت: مصوبه پارلمان اروپا علیه سپاه پاسداران از این حیث قابل فهمتر است. در این مورد توییتی نوشتم که برخی افراد عامدانه یا ناآگاهانه آن را تحریف کردند. در آنجا توضیح دادم که سپاه در سالهای اخیر عملیات یا رفتار ویژهای متفاوت از آنچه در گذشته انجام داده، نداشته است، پس اگر قرار بر اعلام تروریست بودن آن باشد، باید پیشتر انجام میشد، نه الان و اگر حالا چنین کردهاند، نشان میدهد که مساله مربوط به چیز دیگری است. آن چیز هم تغییر مهمی است که در ایران رخ داده و اتفاقا در حوزه سیاست داخلی است. دولت جدید که محصول مشارکت پایین است، نقطه عطف این فرآیند بود، البته این روند پیشتر و از ۱۳۹۸ شروع شده بود.
عباس عبدی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چرا دولت اصرار بر گرفتن تصمیماتی دارد که به باور متخصصان نه تنها فایدهای برای حل بحرانها ندارد بلکه بر انباشت نارضایتیها میافزاید، گفت: «به نظرم این شیوه مواجهه با مشکلات جامعه ریشه در نگرش مدیریت سنتی و غیر علمی دارد. آنان همیشه گمان میکنند که با محدودیت میتوان مشکلات را حل کرد. این ذهنیت در جامعه هم هست مثلا خیلیها گمان دارند که با افزایش مجازات و اعدام میتوان جرم را کاهش داد. در حالی که راه اصلی در جای دیگری است.»
گمان نکنید که با سپر شدن دین، میتوان بار مسوولیت را از دوش آقایان برداشت. این رویکرد شما موجب میشود که به جای عمامهپرانی، دینپرانی هم رایج شود. این چه رفتاری است که عدهای خود را معادل دین گرفته و هر چیزی علیه خود را علیه دین معرفی میکنند؟ شما به جای آنکه دین را در جایگاه واقعی آنکه چتر است قرار دهید و خودتان را سپر آن کنید، در حال دنده معکوس هستید و دین را سپر خود میکنید.
عباس عبدی گفت: اگر حکومت بتواند اوضاع کشور را درست کند، رفاه ایجاد کند و شرایط زندگی خوب را فراهم کند، قاعدتا انتقادی رخ نمیدهد که قرار باشد اعتراضی در پی آن صورت گیرد و در نهایت منجر به صدور احکام زندان شود؛ اما اگر اوضاع بر همین منوال پیش برود، با زندان و صدور احکام سنگین نمیشود بازدارندگی ایجاد کرد؛ چون در هر حال مشکلات وجود دارد و مردم به دلیل آن مشکلات است که منتقد و معترض میشوند، نه به دلیل صحبتهای انتقادی آقای «الف» یا خانم «ب».
عباس عبدی نوشت: عدهای خود را متولی حکومت بر مردم میدانند و اصولی را هم برای خود تعریف کردهاند که در هر حال باید آن را حفظ کنند. لباسی دوختهاند که مردم باید خود را با آن اندازه کنند. این رویکردی است که منجر به براندازی میشود.
عبدی نوشت: مشکل رفتار حکومت این است که افراد به نسبت آرام و ساکت را نمیبیند و کاری به آنان ندارد حتی آنان را حامی خود میداند. در میان معترضین نیز فقط اغتشاش را میبیند، در حالی که باید عکس باشد. نباید خود را فریب داد. شجاعت داشته باشید.
عباس عبدی گفت: الان فعالان سیاسی نواصولگرا در عرصه سیاست، فقط از حیث شهرت است که نان میخورند. قبلا افرادی، چون ناطق، باهنر، توکلی، لاریجانی، و محبیان سیاستمداران این جریان بودند حالا حسن عباسی و رائفیپور و به جای وعاظ و روحانیون خوشفکر، مداحان و پناهیان میداندار هستند.
عباس عبدی نوشت: از موضع بالا میگویند که ما یعنی صدا و سیما و دیگر نهادهای حکومتی، سلبریتیها و ورزشکاران را بالا کشیدیم و حالا هنوز از روی سفره ما بلند نشدهاند، گاز میگیرند. آنان بر سفرهای که از پول ملت پهن کرده و سلبریتیها و ورزشکاران را بر این سفره دعوت کرده بودند، تاکید دارند، گویی که از پول خودشان حاتمبخشی کردهاند و اکنون توقع جبران آن را دارند.
عباس عبدی گفت: عدم رعایت حجاب، نظم اجتماعی را دچار اختلال نمیکند. اثرات جانبی قانون حجاب و گشت ارشاد نیز بسیار مهمتر از اصل مساله حجاب است. هر زنی که پایش به گشت ارشاد میرسد، طبعا احساس میکند که با او به عنوان یک مجرم برخورد میکنند، در حالی که او اصلا چنین حس و برداشتی از رفتار خود ندارد.
اسلام احکام بسیاری دارد، چرا آنها را قانون نکردهاند؟ از جمله چرا وجوب حجاب را در همه جا قانون نکردند، فقط در معابر و انظار عمومی جرمانگاری شده است، در حالی که حکم شرعی حجاب با هر ویژگی که دارد، در همه جا هست.
سیاستمداران نباید اجازه دهند که اطرافیان نسبت به آنان حالت افراد شیفته را پیدا کنند و به جای اینکه مشاوران و همراهان امین باشند تبدیل به بله قربانگوهای بیخاصیتی شوند که نه در پی کمک به سیاستمدار مزبور، بلکه در پی حفظ جایگاه خود هستند.
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ