این نرخگذاریها بهطور طبیعی باید همراه با ضمانت اجرا و تهدید و ارعاب و مجازات باشد و گروههای نظارتی متعدد نیز بر آن نظارت کنند و طبیعی است که لفت و لیسهای فراوان در اجرای این دو مرحله رخ میدهد و در نهایت هم جز دردسر و گرانی چیز دیگری نصیب مردم نمیشود و شاید بتوان گفت که همه اینها نوعی بازی و توزیع رانت است و در پایان هم به سر ملت منت میگذارند که اگر ما نبودیم!! قیمت مرغ به جای ۱۰۰ هزار تومان، ۱۸۰ هزار تومان میشد. در حالی که اگر آنان نبودند، قیمت مرغ الان زیر ۲۰ تومان بود!
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
عباس عبدی نوشت: عدم رعایت حجاب را هنگامی میتوانید جرم معرفی کنید که با شهامت و اقتدار مرتکبین آن را زندان کنید و نه جریمه. رفتارهایی که از نظر جامعه جرم نباشد، پنجرهای برای پول درآوردن جهت جبران کسری بودجه نیست.
عباس عبدی نوشت: زندگی در حال بازگشت به گذشته است و عمدهترین دغدغه مردم تهیه خوراک خواهد شد، به عبارت دیگر در حال عقبگرد به تامین نیازهای اولیه هستیم و نیازهای بعدی که با توسعه اقتصادی اهمیت بیشتری یافته است، در حال فراموشی و به حاشیه رفتن هستند.
عباس عبدی نوشت: زندگی در حال بازگشت به گذشته است و عمدهترین دغدغه مردم تهیه خوراک خواهد شد، به عبارت دیگر در حال عقبگرد به تامین نیازهای اولیه هستیم و نیازهای بعدی که با توسعه اقتصادی اهمیت بیشتری یافته است، در حال فراموشی و به حاشیه رفتن هستند.
عباس عبدی نوشت: در حال حاضر بخش مهمی از رفتارهای رسمی یا کوششهای تقنینی یا شیوههای امر به معروف و نهی از منکر یا فیلمهای منتشره از مواضع و سخنان منسوبین به دین و... هیچ نتیجهای جز نفرتزایی ندارد.
باید فهمید که فلسفه این قانون چیست؟ حدود تعریف شده برای پوشش تا چه حد سلیقهای است؟ مجازاتهای مزبور براساس چه منطقی است؟ نظرات مردم کجا لحاظ شده است؟ مخالفان طرح چه میگویند؟ تناسب جرم و مجازات در این موارد چیست؟ هدف از مجازاتهای مالی تامین منابع مالی بودجه است یا هدفی بازدارنده دارد؟ نظرات نخبگان فقهی، جامعهشناسی و... چیست؟
عباس عبدی نوشت: فرزندان ما و آییندگان ما را نخواهند بخشید اگر این وضع را ادامه دهیم. لطفا مسائل عادی را امنیتی نکنید. قدری ارتفاع بگیرید شاید بسیاری از رفتارهای رسمی برایتان خندهآور بلکه گریهآور شود. از نقد آنها استقبال کنید و نه تخطئه.
عبدی گفت: سیستم ارشاد در حوزه رسانهها شفاف و درست عمل نمیکند. اینکه توسط قرارگاه ثارالله دهها و صدها شکایت علیه رسانهها انجام میگیرد و مسوولان ارشاد هم از این شکایات حمایت میکنند، اشتباه است. به نظر میرسد برخی تصور میکنند، مطبوعات هم مانند صدا و سیما، رسانه زیرمجموعه آنها هستند و باید هرچه آنها دوست دارند، منعکس کنند.
قانون هنگامی کارایی دارد که همسو با اخلاق و سنت و رسوم باشد. قانونی که بخواهد در مقابل آنها قد علم کند، خود را پیشاپیش ناکارآمد کرده است. نمونه آن قانون ماهواره و قوانین قبلی آن در زمینه رسانههاست. از همان آغاز که این قانون تصویب شد، بسیار روشن بود که امکان اجرایی شدن آن وجود ندارد. پس از گذشت مدتی و استهلاک شدید نیروی پلیس و... در مبارزه با ماهواره، اکنون به جایی رسیدیم که کلا قانون مزبور متروک محسوب میشود.
عبدی نوشت: اگر دقت کنید طرفداران وضع موجود بر خلاف دیگران از کلمه «مردم» بصورت مطلق استفاده نمیکنند بلکه همیشه صفاتی، چون «انقلابی و متدین» را هم به آن اضافه میکنند تا منحصر به رفقایشان شود، زیرا بخوبی میدانند که اکثریت قاطع مردم علیه آنان است.
عباس عبدی در واکنش به استخدام۴۰۰ نیروی حزباللهی در وزارت ارشاد نوشت: برای استخدام باید آزمون عمومی و شفاف و با اطلاعیه عمومی انجام شود. به علاوه مجوزهای استخدام چنین افرادی از کجا صادر شده است؟ برحسب چه مجوزی و با چه بودجهای چراغ خاموش چنین کاری را انجام دادهاید؟
تن دادن به آزادی رسانهای و آزادی بیان، قدرت تحمل میخواهد، البته آزادی رسانه هم به سود حکومت است و هم به سود مردم و جامعه. این سرمایهگذاری پرسودی است که از مصرف امروز میگذرد تا سود فراوان آن را در آینده نزدیک ببرد. فقط افراد کوتاهبین هستند که سود فراوان آینده را در برابر راحتی اندک و کوتاهمدت قربانی میکنند.
عباس عبدی نوشت: این چه جرمی است که مبارزه با آن هزینهزا است؟ اگر با سرقت، قتل و فساد مبارزه شود، هزینه دارد یا افتخار آفرین و سرمایهزا است؟
نوع دیگری از نقض قانون هم هست که از سوی صاحبان قدرت رخ میدهد و هیچ ربطی به پذیرش مردم ندارد. این نوع نقض قانون نشانه وجود روحیه دیکتاتوری است، اتفاقا قوه قضاییه باید در این موارد حساس باشد و قاطعانه عمل کند. نمونه آن حکم معاونت رییسجمهور است که از سوی دیوان عدالت اداری غیرقانونی دانسته شده است که البته راه به نسبت سادهای هم برای حل آن هست و اصولا یک مساله به نسبت صوری و ساده است ولی در برابر آن مقاومت میشود، چرا؟ چون تمکین در برابر قانون را نمیپذیرند.
عباس عبدی نوشت: اگر کسی میتواند بدون رقابت واقعی و حتی با تقلب در دانشگاه درس بخواند، پس چرا اصلا کنکور برگزار میکنید؟ این تصمیم هم سطح علمی دانشگاه را خراب و هم تقلب را موجه و هم جوانان کشور را از عدالت و دانشگاه و جامعه ناامید میکند. این پرسشهای جدیدی است که آقای وزیر باید درباره آنها توضیح دهند. مهمتر از همه اینکه اصولا استفساریهای وجود ندارد.
علم و علوم انسانی در خدمت قدرت نیستند، در خدمت حقیقت هستند. آنان علم را مثل رسانههایشان «روایتمحور» میخواهند و نه «حقیقتمحور». رسانه روایتمحور بیاثر و غیر کارکردی است، چه رسد به اینکه علم بخواهد روایتمحور، آنهم روایت رسمی باشد. علم روایتمحور همان مثلث چهار ضلعی و از نوع حشو قبیح است.
در حقیقت مشکل اصلی آنان وجود «غیر» است. اثبات خودشان ممکن نیست ولی نفی و حذف دیگران را ممکن میدانند. ولی این رویکرد نتیجهبخش نیست. به این علت روشن که اگر نتیجه میداد که تا حالا داده بود و این اندازه عقبگرد کشور را شاهد نبودیم. مشکل اصلی وجود تنگنظری افراطی است. فقط میخواهند دیگران نباشند. همین.
عباس عبدی نوشت: سیاست قیمتگذاری را در همه حوزهها و امور انجام میدهیم، کمابیش مثل رفتارهای کارتون جذاب و دیدنی «پت و مت» است. پت و مت نماد کسانی هستند که در مواجهه با امور و برای حل مشکلات با رویکرد نقطهای و سادهانگارانه و اقتضایی عمل میکنند و فاقد نگاه سیستمی و دانش عمیق و آیندهنگرانه هستند.
عباس عبدی نوشت: هنگامی که نتوانستید مانع از سرریز فرهنگ از خانه به خیابان شوید، چگونه میتوانید مانع از سرریز آن از خیابان به اماکن شوید؟ این کار قرار دادن مردم جلوی یکدیگر است. در واقع نارسایی قدرت در اجرای قانونی که غیرقابل اجرا است را میخواهند با یک اقدام نادرست و غیرقانونی دیگر جبران کنند.
عباس عبدی نوشت: این شیوه حکومتداری نیست. تمام قدرت حکومت را در تقابل با فرآیندهای اصلی جامعه بسیج و مستهلک و فرسوده میکنید. زمانی میرسد که خودتان هم خسته خواهید شد که علایم خستگی هویداست.
مشکل واقعی نظام آموزشی در غیبت مردم، نخبگان و معلمان در شکلگیری آموزش اعم از موضوعات آموزشی و شیوه و نیز محتوای آموزش است. در هر سه زمینه شکاف عمیقی میان یک نظام آموزشی مطلوب با آموزش رسمی موجود دیده میشود. شیوه موجود مبتنی بر حفظیات، محتوای آنها بعضا نادرست و سوگیرانه و موضوعات نیز به شدت بیربط یا کمربط با نیازهای روزمره و اولویتهای جامعه است؛ و با توجه به وضعیت خطیر معیشت آموزگاران و بودجه کم آموزش و پرورش، تصور میرود که در ادامه وضع آموزش بدتر هم خواهد شد. مشکل اصلی طبقاتی شدن آموزش نیست، مشکل فراتر از آن است.
شیوخ طوایف عرب به سید ابراهیم رئیسی در حرم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) عبای عربی اهدا کردند.
عباس عبدی درباره دهه شصتیها نوشت: تنها یک راه در برابرشان وجود داشت، و آن گرفتن انتقام بود، هم از تاریخ و انقلاب و هم ساختار و هم از پدران، به ویژه ازسوی دختران این نسل. گرایش آنان به گذشته پیش از انقلاب یا حتی ناسزاهایی که در شعارها میدادند بیش از آنکه محصول یک انتخاب عقلانی باشد ابزار و شیوه انتقامگیری آنان بود.
عباس عبدی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چرا دولت اصرار بر گرفتن تصمیماتی دارد که به باور متخصصان نه تنها فایدهای برای حل بحرانها ندارد بلکه بر انباشت نارضایتیها میافزاید، گفت: «به نظرم این شیوه مواجهه با مشکلات جامعه ریشه در نگرش مدیریت سنتی و غیر علمی دارد. آنان همیشه گمان میکنند که با محدودیت میتوان مشکلات را حل کرد. این ذهنیت در جامعه هم هست مثلا خیلیها گمان دارند که با افزایش مجازات و اعدام میتوان جرم را کاهش داد. در حالی که راه اصلی در جای دیگری است.»
حسن روحانی به ویژه بعد از سال ۹۶ از نبود اختیارات لازم دولت شکوه میکرد. با طرح این شکواییهها، افرادی همچون عباس عبدی و سعید حجاریان خواستار استعفای رئیس دولت شدند. سیاسیون اما پیشنهاد عبدی را چنان تقبیح کردند که گویی گناهی کبیره است. ترکان آن را پیشنهاد «تندروها و کارشناسان دوروزه» دانست. عبدالله رمضان زاده، استعفای روحانی را همراهی با «اقتدارگرایان» خواند. حتی مهدی محمدی، تحلیلگر اصولگرا نوشت: «استعفا در این زمان، بخشی از عملیات براندازی است و بی عقوبت نمیماند.»
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ