نگاهی به نقدهایی که علیه دولت روحانی میکردید و وعدههایی که میدادید، بیندازید، ماجرا روشن خواهد شد. کافی است سری به توییتر بزنید؛ تازه در آن زمان از مصونیت هم برخوردار بودید و کسی نمیتوانست بگوید بالای چشم شما ابروست و فراتر از نقد، چوب هم لای چرخ میگذاشتید، آنهم چه چوبی! حالا که خوشبختانه به هر دلیلی کسی یا جرات چنین کارهایی را ندارد یا آنقدر انصاف دارند که چنین رفتاری را پیشه نکنند. با این مقدمه بد نیست که به برخی از آن رفتارها اشاره شود. اول مساله ارزپاشی و فروش ارز فردایی و تثبیت نرخ ارز است.
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
عباس عبدی نوشت: عدم رعایت حجاب را هنگامی میتوانید جرم معرفی کنید که با شهامت و اقتدار مرتکبین آن را زندان کنید و نه جریمه. رفتارهایی که از نظر جامعه جرم نباشد، پنجرهای برای پول درآوردن جهت جبران کسری بودجه نیست.
عباس عبدی نوشت: زندگی در حال بازگشت به گذشته است و عمدهترین دغدغه مردم تهیه خوراک خواهد شد، به عبارت دیگر در حال عقبگرد به تامین نیازهای اولیه هستیم و نیازهای بعدی که با توسعه اقتصادی اهمیت بیشتری یافته است، در حال فراموشی و به حاشیه رفتن هستند.
عباس عبدی نوشت: زندگی در حال بازگشت به گذشته است و عمدهترین دغدغه مردم تهیه خوراک خواهد شد، به عبارت دیگر در حال عقبگرد به تامین نیازهای اولیه هستیم و نیازهای بعدی که با توسعه اقتصادی اهمیت بیشتری یافته است، در حال فراموشی و به حاشیه رفتن هستند.
عباس عبدی نوشت: در حال حاضر بخش مهمی از رفتارهای رسمی یا کوششهای تقنینی یا شیوههای امر به معروف و نهی از منکر یا فیلمهای منتشره از مواضع و سخنان منسوبین به دین و... هیچ نتیجهای جز نفرتزایی ندارد.
باید فهمید که فلسفه این قانون چیست؟ حدود تعریف شده برای پوشش تا چه حد سلیقهای است؟ مجازاتهای مزبور براساس چه منطقی است؟ نظرات مردم کجا لحاظ شده است؟ مخالفان طرح چه میگویند؟ تناسب جرم و مجازات در این موارد چیست؟ هدف از مجازاتهای مالی تامین منابع مالی بودجه است یا هدفی بازدارنده دارد؟ نظرات نخبگان فقهی، جامعهشناسی و... چیست؟
عباس عبدی نوشت: فرزندان ما و آییندگان ما را نخواهند بخشید اگر این وضع را ادامه دهیم. لطفا مسائل عادی را امنیتی نکنید. قدری ارتفاع بگیرید شاید بسیاری از رفتارهای رسمی برایتان خندهآور بلکه گریهآور شود. از نقد آنها استقبال کنید و نه تخطئه.
عبدی گفت: سیستم ارشاد در حوزه رسانهها شفاف و درست عمل نمیکند. اینکه توسط قرارگاه ثارالله دهها و صدها شکایت علیه رسانهها انجام میگیرد و مسوولان ارشاد هم از این شکایات حمایت میکنند، اشتباه است. به نظر میرسد برخی تصور میکنند، مطبوعات هم مانند صدا و سیما، رسانه زیرمجموعه آنها هستند و باید هرچه آنها دوست دارند، منعکس کنند.
قانون هنگامی کارایی دارد که همسو با اخلاق و سنت و رسوم باشد. قانونی که بخواهد در مقابل آنها قد علم کند، خود را پیشاپیش ناکارآمد کرده است. نمونه آن قانون ماهواره و قوانین قبلی آن در زمینه رسانههاست. از همان آغاز که این قانون تصویب شد، بسیار روشن بود که امکان اجرایی شدن آن وجود ندارد. پس از گذشت مدتی و استهلاک شدید نیروی پلیس و... در مبارزه با ماهواره، اکنون به جایی رسیدیم که کلا قانون مزبور متروک محسوب میشود.
عبدی نوشت: اگر دقت کنید طرفداران وضع موجود بر خلاف دیگران از کلمه «مردم» بصورت مطلق استفاده نمیکنند بلکه همیشه صفاتی، چون «انقلابی و متدین» را هم به آن اضافه میکنند تا منحصر به رفقایشان شود، زیرا بخوبی میدانند که اکثریت قاطع مردم علیه آنان است.
عباس عبدی در واکنش به استخدام۴۰۰ نیروی حزباللهی در وزارت ارشاد نوشت: برای استخدام باید آزمون عمومی و شفاف و با اطلاعیه عمومی انجام شود. به علاوه مجوزهای استخدام چنین افرادی از کجا صادر شده است؟ برحسب چه مجوزی و با چه بودجهای چراغ خاموش چنین کاری را انجام دادهاید؟
تن دادن به آزادی رسانهای و آزادی بیان، قدرت تحمل میخواهد، البته آزادی رسانه هم به سود حکومت است و هم به سود مردم و جامعه. این سرمایهگذاری پرسودی است که از مصرف امروز میگذرد تا سود فراوان آن را در آینده نزدیک ببرد. فقط افراد کوتاهبین هستند که سود فراوان آینده را در برابر راحتی اندک و کوتاهمدت قربانی میکنند.
عباس عبدی نوشت: این چه جرمی است که مبارزه با آن هزینهزا است؟ اگر با سرقت، قتل و فساد مبارزه شود، هزینه دارد یا افتخار آفرین و سرمایهزا است؟
نوع دیگری از نقض قانون هم هست که از سوی صاحبان قدرت رخ میدهد و هیچ ربطی به پذیرش مردم ندارد. این نوع نقض قانون نشانه وجود روحیه دیکتاتوری است، اتفاقا قوه قضاییه باید در این موارد حساس باشد و قاطعانه عمل کند. نمونه آن حکم معاونت رییسجمهور است که از سوی دیوان عدالت اداری غیرقانونی دانسته شده است که البته راه به نسبت سادهای هم برای حل آن هست و اصولا یک مساله به نسبت صوری و ساده است ولی در برابر آن مقاومت میشود، چرا؟ چون تمکین در برابر قانون را نمیپذیرند.
عباس عبدی نوشت: اگر کسی میتواند بدون رقابت واقعی و حتی با تقلب در دانشگاه درس بخواند، پس چرا اصلا کنکور برگزار میکنید؟ این تصمیم هم سطح علمی دانشگاه را خراب و هم تقلب را موجه و هم جوانان کشور را از عدالت و دانشگاه و جامعه ناامید میکند. این پرسشهای جدیدی است که آقای وزیر باید درباره آنها توضیح دهند. مهمتر از همه اینکه اصولا استفساریهای وجود ندارد.
علم و علوم انسانی در خدمت قدرت نیستند، در خدمت حقیقت هستند. آنان علم را مثل رسانههایشان «روایتمحور» میخواهند و نه «حقیقتمحور». رسانه روایتمحور بیاثر و غیر کارکردی است، چه رسد به اینکه علم بخواهد روایتمحور، آنهم روایت رسمی باشد. علم روایتمحور همان مثلث چهار ضلعی و از نوع حشو قبیح است.
در حقیقت مشکل اصلی آنان وجود «غیر» است. اثبات خودشان ممکن نیست ولی نفی و حذف دیگران را ممکن میدانند. ولی این رویکرد نتیجهبخش نیست. به این علت روشن که اگر نتیجه میداد که تا حالا داده بود و این اندازه عقبگرد کشور را شاهد نبودیم. مشکل اصلی وجود تنگنظری افراطی است. فقط میخواهند دیگران نباشند. همین.
عباس عبدی نوشت: سیاست قیمتگذاری را در همه حوزهها و امور انجام میدهیم، کمابیش مثل رفتارهای کارتون جذاب و دیدنی «پت و مت» است. پت و مت نماد کسانی هستند که در مواجهه با امور و برای حل مشکلات با رویکرد نقطهای و سادهانگارانه و اقتضایی عمل میکنند و فاقد نگاه سیستمی و دانش عمیق و آیندهنگرانه هستند.
عباس عبدی نوشت: هنگامی که نتوانستید مانع از سرریز فرهنگ از خانه به خیابان شوید، چگونه میتوانید مانع از سرریز آن از خیابان به اماکن شوید؟ این کار قرار دادن مردم جلوی یکدیگر است. در واقع نارسایی قدرت در اجرای قانونی که غیرقابل اجرا است را میخواهند با یک اقدام نادرست و غیرقانونی دیگر جبران کنند.
عباس عبدی نوشت: یکی از مقامات دولت گفته بود که ما مخالفان یا منتقدان منصف نداریم. شاید درست گفته باشد، ولی مگر در گذشته که خودتان در موضع منتقد دولت قبل بودید، انصاف داشتید که امروز انتظار انصاف از منتقدان و مخالفان خود دارید؟
مهمترین گزاره آقای قاضیان هم ایراد دارد؛ اینکه مردمی که به خیابان میآیند دیگر به خانه برنمیگردند؛ خیر، ما چنین چیزی نداریم. مگر مردمی که ۹۸ آمدند به خانه نرفتند؟ علت اینکه اینها در خیابان هستند، یک موضوع اساسی دارد و و آن این است که کسی با آنها مخالفت نمیکند. ویژگی انسان است که خودش را با محیط تطبیق دهد. خصوصا در سیاست. من فکر میکنم این شانس را باید به خودمان و حکومت بدهیم. اگر هم نشد، یکی دو سال ضرر خواهیم کرد، ولی در برابر اتفاقات مخالف ریسک کمتری خواهد داشت.
عباس عبدی نوشت: یکی میگوید ۹۰ درصد فضای مجازی دست دشمن است، خب دوستان خود را هم ساکن کنید. پاسپورت و ویزا که نمیخواهد. مگر کسی مانع است؟ به علاوه آیا ۹۰ درصد این ساکنان دشمن هستند؟ پس دیگر برای کی و به کی حکومت میکنید؟
عباس عبدی نوشت: اولین پرسش این است که چرا آقای دایی باید وارد این ماجرا شود؟ پرسش متقابل این است که چرا نباید وارد شود؟ مگر مراجع اطلاعرسانی مستقل در کشور وجود دارند که همه مردم از جمله شخصیتهای مشهور، به جای ورود در موضوع اطلاعرسانی، به کار خود مشغول باشند؟ پاسخ منفی است.
عباس عبدی نوشت: از موضع بالا میگویند که ما یعنی صدا و سیما و دیگر نهادهای حکومتی، سلبریتیها و ورزشکاران را بالا کشیدیم و حالا هنوز از روی سفره ما بلند نشدهاند، گاز میگیرند. آنان بر سفرهای که از پول ملت پهن کرده و سلبریتیها و ورزشکاران را بر این سفره دعوت کرده بودند، تاکید دارند، گویی که از پول خودشان حاتمبخشی کردهاند و اکنون توقع جبران آن را دارند.
مگر ممکن است این همه تخلف انجام شود، کسی اطلاع ندهد، یا کسی شکایت نکند؟ اگر کسی این کارها را نمیکند، برای این است که در حریم امن قانون نیست و میترسد. اگر امکان شکایت و رسیدگی عادلانه باشد، بسیاری از کارکنان این شرکتها حاضر هستند که اطلاعرسانی کنند.
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ