وینگر تیم ملی با صحبت علیه دراگان اسکوچیچ اختلاف با او را علنی کرد.
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
اعمال سرمربیان بیشتر از حرفهای آنها نکات داخل تیم را به بیرون درز میدهد.
مشاور فرمانده کل قوا با اشاره به تلاشهای رسانههای غربی برای تطهیر دشمنان ایران، گفت: دشمنان میخواستند با تطهیر خاندان پهلوی، تجزیهطلبان و منافقین، آن را خدشهدار کنند.
خبرگزاری مهر
.
سیاسی
. 1402/05/17
مشاور فرمانده کل قوا با اشاره به تلاشهای رسانههای غربی برای تطهیر دشمنان ایران، گفت: دشمنان میخواستند با تطهیر خاندان پهلوی، تجزیهطلبان و منافقین، آن را خدشهدار کنند.
خبرگزاری مهر
.
سیاسی
. 1402/05/17
یکی از مصدومشدههای این اتفاق میگوید: آنشب ما خواب بودیم، دوساعتی میشد که کمپ را تعطیل کرده بودیم و در چادر بودیم که یکهو متوجه شدیم افرادی وارد کمپ شدند و با سروصدا و شلیک تیرهوایی، همه ما را از داخل چادرها بیرون کشیدند. در ادامه هم تا جایی که میتوانستند ما را کتک زدند و فریاد میزدند که شب سوم محرم آمدهاید تفریح؟ مدام میپرسیدند که مشروب خوردهاید؟
بیشتر خواجگان در عصر قاجار بردگان سیاهپوست بودند که از آفریقا آورده شده بودند. البته گاهی هم مجرمان و کسانی که مرتکب جرایم خاصی شده بودند را به عنوان مجازات اخته میکردند و اگر آنها زنده از این مجازات بیرون میآمدند احتمالا میتوانستند در یکی از حرمسراها زندگی و خدمت کنند.
کارلو آنچلوتی امروز تایید کرد که قصد داشت تیمش را در بازی برابر والنسیا از میدان خارج کند اما داور مانع شد.
متهم در تشریح لحظه درگیری گفت: من میخواستم با مشت به گردن پیام بزنم، اما او سرش را عقب کشید و چاقویی که در دستم بود، ناخواسته با گردن او برخورد کرد. وقتی پیام خونین روی زمین افتاد، از ترسم فرار کردم. باور کنید من خصومتی با او نداشتم و او خودش دعوا را شروع کرد و آن را ادامه داد. من اصلاً راضی به مرگ او نبودم. مرگ او ناخواسته اتفاق افتاد. من برای اینکه او بترسد و دعوا را تمام کند، چاقو را از جیبم بیرون آوردم و فکر نمیکردم دعوا با قتل تمام شود.
داریوش گفت: مهراد میخواست دستبند دوستم را به زور از او بگیرد. او خودش دعوا را به راه انداخت و، چون مقاومت مرا دید با قمه سه ضربه به سرم زد. حتی جای یکی از زخمها هنوز روی پیشانیام نمایان است. خون از پیشانیام جاری شده بود و چشمانم جایی را نمیدید. من برای دفاع از خودم چاقویی را که همراه داشتم بیرون آوردم و با انتهای چاقو ۲ ضربه به پیشانی مهراد زدم. میخواستم هر طور شده آنجا را ترک کنم، اما او مانع فرار من شد. همان موقع ناخواسته تیغه چاقو به گردن او برخورد کرد و من اصلاً متوجه این ماجرا نشدم.
شاهدان ماجرا در این تحقیقات ادعا کردند صدای شلیک گلولهها را شنیدهاند بلافاصله پدر خانواده را دیدهاند که از خانه بیرون آمده و نزد آنها ادعا کرده است همسر و دو پسر ۹ساله و۱۷ساله را کشته و محل جنایت را ترک کرده است.
صحبت که میرسد به روز حادثه صدایش کمی لرزان میشود: «روز قبل از پیدا شدن جسد خواهرم بود که شوهرش با داماد دیگر خانوادهمان تماس گرفته و گفته بود از خانه بیرون آمده و در گردنه لواسان است. بعد گفته بود دیگر این زندگی فایدهای ندارد و میخواهد خودکشی کند. دامادمان سعی کرده بود او را آرام کند و میخواست با او حرف بزند. گفته بود گوشی را به مهین تاج بده. اما همان موقع تلفن را قطع کرده و دیگر نه خودش پاسخ تلفن ما را داد و نه خواهرم.»
دانه انگور و استخاره و تسبیح! داد مقدسین را در آورده بود. کار به شکایت پیش مرحوم حاج شیخ عبدالکریم کشید. گفته بودند: آقا روح الله دیگر چه بی دینی که نکرده است! فلسفه که میگوید! این هم شعرش! اهل عرفان هم که هست! او را از حوزه بیرون کنید. مرحوم حاج شیخ گفته بود: "در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست. من تعجب میکنم که چرا ایشان به فکر استخاره افتاده است. این واقعهای بود که خود آن آقا برایم گفت. "
آنها در تحقیقات منکر ادعای گروگانگیری شدند و گفتند: ما از شوهر سابق این خانم پول میخواستیم، اما او به ما گفت پولهایش را به عنوان مهریه به همسرش داده است وقتی به سراغ این زن رفتیم او منکر شد، اما گروگانگیری را خودش مطرح کرد و گفت چندین عکس و فیلم از او بگیریم و برای همسر سابقش ارسال کنیم تا در ازای آزادی او پول بدهد. اما مرد جوان پولی نداد و وقتی میخواستیم از خانه بیرون بیاییم او سوار بر خودروی ما فرار کرد.
رازی که عروس فاش کرد!/ بهمن در کوهرنگ ۴ نفر را بلعید/ جنایت در جاده خاکی/ ۱۳۰ سال حبس برای متهمان پرونده فرار مالیاتی/ قصاص مجازات قتل با کلاشینکف/ پشیمان نیستم، آنها کری میخواندند!/ پلیس مالباخته را از چنگ زورگیرها بیرون کشید!/ تنبیه مرگبار نامادری
رییسی ۱۶ بهمن ماه در جلسه ستاد بحران شهرستان خوی گفت: حفظ آرامش و روحیه شرط اول برون رفت از این نوع حوادث است و مردم خوی در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی امتحان خودشان را پس دادهاند.
امید سینگ، خرید زمستانی هوادار است که می گوید در اوج آمادگی ذهنی و بدنی برای برگشت به لیگ برتر قرار دارد.
محمدتقی رهبر امام جمعه موقت اصفهان میگوید: در کشوری که به عرقفروش، اجازه عرق فروشی و به قمار باز اجازه قماربازی داده نمیشود، به زنانی که بیحجابی میخواهند هم اجازه داده نخواهد شد، هر طور که دلشان میخواهد، بیرون بیاید.
مهاجم نوک اصلی ایران در جام جهانی قطر در میان تعجب تماشاگران بازی در بین دو نیمه برابر امریکا تعویض شد.
معصومه ابتکار نوشت: شنیدن صدای معترضین و گفتگو در همه سطوح به خصوص جوانان با رعایت الزامات آن که اولینش هم ترازی و صاف کردن گذشته با عذرخواهی و پذیریش مسئولیت است، باید آغاز شود. برخورد سخت نمیتواند جواب جوانانی باشد که فقط زندگی بهتر میخواهند؛ ولو اینکه متاثر از رسانه یا شبکه مجازی دشمن باشند؛ که در این زمینه هم رسانه ملی مقصر اصلی است. در این میان برخی دغدغه داران از نقش نجات بخش مادری غافل نبوده و پیگیر این نقش هستند که مظهر عشق ورزیدن به همه بچههای خانواده بدون چشمداشت، بدون شرط و بدون انتظار است.
دختر جوان به بازپرس گفت: هوا تاریک شده بود که از خانه دوستم بیرون آمدم و کنار خیابان منتظر ماشین بودم که یک خودروی پژو توقف کرد و من به گمان اینکه مسافرکش است، سوار شدم. وقتی در بین راه، اما راننده تغییر مسیر داد و وقتی اعتراض کردم توجهی نکرد. او نقشه آدمربایی در سر داشت و میخواست مرا مورد آزار و اذیت قرار بدهد.
زن گفت: ازدواج اولم به خاطر اینکه شوهرم معتاد و مافنگی بود و زن و بچه داشت دوام نداشت. ۱۳سالگی با زنش درگیر شد، برادرزنش او را کشت و بعد هم زنش من را از خانه بیرون کرد. بعد دوباره ازدواج کردم. شوهرم باز معتاد بود، آنقدر کشید که مرد. برادرشوهرم میخواست من را بگیرد که فرار کردم. در ازدواج سوم هم که باز پدرم شوهر انتخاب کرد خودم طلاق گرفتم، چون آدم بدی بود.
متهم برای دفاع از خودش به جایگاه رفت و ضمن رد اتهامش گفت: من اتهام قتل عمد را قبول ندارم. مستندات پزشکی من موجود است. من شروع کننده این درگیری نبودم و حمله نکردم. برای دفاع از خودم و، چون حس کردم مهدی میخواهد مرا بکشد از توی جیبم به سختی چاقویم را بیرون آوردم و به او ضربه زدم. باور کنید آنقدر حالم بد بود که فقط میخواستم درگیری تمام شود اصلاً فکر نمیکردم زنده بمانم. مطمئن هستم که اگر من نمیزدم، او من را میکشت.
امیر در تحقیقات به قتل خواهرش گفت: خواهرم مجرد بود و دلش میخواست که با دوستانش بیرون برود، اما من با این موضوع مشکل داشتم. سر همین موضوع دعوایمان شد. وقتی برای استراحت به اتاقش رفت دقایقی بعد وارد اتاق او شدم و در حالی که خواب بود با روسری خفهاش کردم.
متهم گفت: وقتی بدهکار بودم، تصمیم گرفتم با اسلحه به یک مغازه طلافروشی بروم. مبلغ یک میلیارد تومان سکه سرقت کنم و بیرون بیایم. فقط میخواستم همان مبلغ بدهکاریام را سرقت کنم. برای همین به صورت اینترنتی یک اسلحه کلت با فشنگ خریدم. به یکی از شهرهای غربی رفتم و اسلحه را تحویل گرفتم. بعد سوار یک تاکسی اینترنتی شدم و به محل سرقت رفتم.
برای فیلم «سگ کشی» به من گفت: که این سناریو را بخوان و کوچکترین اشتباهی نکن؛ اگر کوچکترین اشتباهی کنی نقشت لو میرود. خود سناریو و خود بیضایی به من کمک کردند که آن نقش اینطور درآمد. درست است که بهرام بیضایی یک دهه است که از این مملکت بیرون رفته اما از ایران جدا نشده، از فرهنگ و ادبیات و تاریخ ایران جدان نشده، و هنرمندی است که در این مملکت ریشه دارد. ریشههای او امثال من و کسانی هستند که کتابهایش را میخوانند، کسانی که راجع به او تحقیق میکنند و نمایشنامههایش را کار میکنند؛ ما ریشههای آن آدمی هستیم که واقعا ایرانی خالص است و قلبش برای ایران میتپد.
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ