عباس عبدی نوشت: شخص روحانی از حیث اقتصادی نوعی محافظهکاری پیشه کرد، به ویژه آنکه تیم اقتصادی او در دور دوم بسیار ضعیف شد قادر نبودند که خودشان و دیگران را قانع کنند که سیاست قیمتگذاری نه تنها مشکل را حل نمیکند، بلکه عوارض آن بدتر است.
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
عباس عبدی نوشت: عدم رعایت حجاب را هنگامی میتوانید جرم معرفی کنید که با شهامت و اقتدار مرتکبین آن را زندان کنید و نه جریمه. رفتارهایی که از نظر جامعه جرم نباشد، پنجرهای برای پول درآوردن جهت جبران کسری بودجه نیست.
عباس عبدی نوشت: زندگی در حال بازگشت به گذشته است و عمدهترین دغدغه مردم تهیه خوراک خواهد شد، به عبارت دیگر در حال عقبگرد به تامین نیازهای اولیه هستیم و نیازهای بعدی که با توسعه اقتصادی اهمیت بیشتری یافته است، در حال فراموشی و به حاشیه رفتن هستند.
عباس عبدی نوشت: زندگی در حال بازگشت به گذشته است و عمدهترین دغدغه مردم تهیه خوراک خواهد شد، به عبارت دیگر در حال عقبگرد به تامین نیازهای اولیه هستیم و نیازهای بعدی که با توسعه اقتصادی اهمیت بیشتری یافته است، در حال فراموشی و به حاشیه رفتن هستند.
عباس عبدی نوشت: در حال حاضر بخش مهمی از رفتارهای رسمی یا کوششهای تقنینی یا شیوههای امر به معروف و نهی از منکر یا فیلمهای منتشره از مواضع و سخنان منسوبین به دین و... هیچ نتیجهای جز نفرتزایی ندارد.
باید فهمید که فلسفه این قانون چیست؟ حدود تعریف شده برای پوشش تا چه حد سلیقهای است؟ مجازاتهای مزبور براساس چه منطقی است؟ نظرات مردم کجا لحاظ شده است؟ مخالفان طرح چه میگویند؟ تناسب جرم و مجازات در این موارد چیست؟ هدف از مجازاتهای مالی تامین منابع مالی بودجه است یا هدفی بازدارنده دارد؟ نظرات نخبگان فقهی، جامعهشناسی و... چیست؟
عباس عبدی نوشت: فرزندان ما و آییندگان ما را نخواهند بخشید اگر این وضع را ادامه دهیم. لطفا مسائل عادی را امنیتی نکنید. قدری ارتفاع بگیرید شاید بسیاری از رفتارهای رسمی برایتان خندهآور بلکه گریهآور شود. از نقد آنها استقبال کنید و نه تخطئه.
عبدی گفت: سیستم ارشاد در حوزه رسانهها شفاف و درست عمل نمیکند. اینکه توسط قرارگاه ثارالله دهها و صدها شکایت علیه رسانهها انجام میگیرد و مسوولان ارشاد هم از این شکایات حمایت میکنند، اشتباه است. به نظر میرسد برخی تصور میکنند، مطبوعات هم مانند صدا و سیما، رسانه زیرمجموعه آنها هستند و باید هرچه آنها دوست دارند، منعکس کنند.
قانون هنگامی کارایی دارد که همسو با اخلاق و سنت و رسوم باشد. قانونی که بخواهد در مقابل آنها قد علم کند، خود را پیشاپیش ناکارآمد کرده است. نمونه آن قانون ماهواره و قوانین قبلی آن در زمینه رسانههاست. از همان آغاز که این قانون تصویب شد، بسیار روشن بود که امکان اجرایی شدن آن وجود ندارد. پس از گذشت مدتی و استهلاک شدید نیروی پلیس و... در مبارزه با ماهواره، اکنون به جایی رسیدیم که کلا قانون مزبور متروک محسوب میشود.
عبدی نوشت: اگر دقت کنید طرفداران وضع موجود بر خلاف دیگران از کلمه «مردم» بصورت مطلق استفاده نمیکنند بلکه همیشه صفاتی، چون «انقلابی و متدین» را هم به آن اضافه میکنند تا منحصر به رفقایشان شود، زیرا بخوبی میدانند که اکثریت قاطع مردم علیه آنان است.
عباس عبدی در واکنش به استخدام۴۰۰ نیروی حزباللهی در وزارت ارشاد نوشت: برای استخدام باید آزمون عمومی و شفاف و با اطلاعیه عمومی انجام شود. به علاوه مجوزهای استخدام چنین افرادی از کجا صادر شده است؟ برحسب چه مجوزی و با چه بودجهای چراغ خاموش چنین کاری را انجام دادهاید؟
عباس عبدی نوشت: در نظامهایی که گفتگو و آزادی بیان و اظهار علنی احساسات ممکن نباشد، همین میشود که حاکم از شناخت جامعه خود نیز غافل میگردد و به یکباره با وضعی مواجه میشود که ذهن و روان او از آن غافل بوده است. در ساختاری که سرآشپز خود را به فرماندهی یک نیروی غیررسمی و جنایتکار منصوب کنند، نتیجهای از این بهتر که آن نیرو امروز تمرد نماید، نصیب آن ساختار نخواهد بود.
عباس عبدی: در باره واگنر و جزییات اتفاقات روسیه چیزی نمیدانم. ولی این حوادث بیانگر ناپایداری ساختاری نهاد حکومت و سیاست در روسیه است
وضعیت صداوسیما چنان شده است که طرفداران ساختار حتی حاضر نیستند برخی از تولیدات فرهنگی خود را در این رسانه تبلیغ کنند، چه رسد به اینکه بخواهند موضوعی، چون حجاب را دستمایه تولیدات فرهنگی قابل انتشار در این رسانه بدانند. به تعبیر دیگر به علل گوناگون اعتبار این رسانه از میان رفته است و در بحرانی بزرگ غرق شده است.
وضعیت صداوسیما چنان شده است که طرفداران ساختار حتی حاضر نیستند برخی از تولیدات فرهنگی خود را در این رسانه تبلیغ کنند، چه رسد به اینکه بخواهند موضوعی، چون حجاب را دستمایه تولیدات فرهنگی قابل انتشار در این رسانه بدانند. به تعبیر دیگر به علل گوناگون اعتبار این رسانه از میان رفته است و در بحرانی بزرگ غرق شده است.
عباس عبدی درباره پیشنهاد استعفای رئیسی نوشت: مشکل این است که چنان تنش و تعارضی درون ساختار قدرت وجود ندارد، وضعیت موجود حداکثر ظرفیت فعلیتیافته میان جناح حاکم چه از لحاظ سیاستگذاری و چه از لحاظ اجرا است؛ بنابراین چنین تغییراتی بیمعنی است و اجرا هم نخواهد شد.
عباس عبدی درباره دهه شصتیها نوشت: تنها یک راه در برابرشان وجود داشت، و آن گرفتن انتقام بود، هم از تاریخ و انقلاب و هم ساختار و هم از پدران، به ویژه ازسوی دختران این نسل. گرایش آنان به گذشته پیش از انقلاب یا حتی ناسزاهایی که در شعارها میدادند بیش از آنکه محصول یک انتخاب عقلانی باشد ابزار و شیوه انتقامگیری آنان بود.
عباس عبدی نوشت: آیا سیاستگذاران آموزشی کشور از این وضع درس خواهند گرفت؟ پیشنهاد میکنم که یک آزمون از دیپلمهها انجام دهیم ببینیم که چقدر عربی و دینی بلدند و نمرات درسی آنها چقدر بوده؟ قطعا شکست خوردهاید. هر چند شکست مساله اصلی نیست، اصرار بر این راه شکستخورده مساله اصلی است. این وضعیت مشت نمونه خروار همه سیاستهای سالهای گذشته است.
عباس عبدی نوشت: رویکرد شورای نگهبان، قانون اساسی را به اولویتهای قدرت تقلیل داد. حضور مردم را از طریق رد صلاحیتهای استصوابی و نیز بیاثر کردن جایگاه مجلس در ساختار قانونگذاری و نظارتی به مرور کمرنگ کرد.
عباس عبدی نوشت: رویکرد شورای نگهبان، قانون اساسی را به اولویتهای قدرت تقلیل داد و حضور مردم را از طریق رد صلاحیتهای استصوابی و نیز بیاثر کردن جایگاه مجلس در ساختار قانونگذاری و نظارتی به مرور کمرنگ کرد. غلبه این رویکرد نه فقط در تایید و ردصلاحیتها که در تطبیق قوانین با شرع و قانون اساسی نیز مشهود است. عملا بخش مهمی از امور مملکت را به نام ولایت، از دایره رسیدگیهای مردمی و رسمی خارج کرد.
عباس عبدی گفت: امروز در وضعیتی زندگی میکنیم که نه روابط بینالملل، نه نظام رسانهای نه ساختار اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و نه حتی و مهمتر از همه نه ویژگیهای شخصیتی فردی در ایران مطلقا مشابه گذشته نیست و همه اینها نیاز به تغییر و تحول را در سیاست و حکمرانی ضروری کرده است.
عباس عبدی گفت: امروز در وضعیتی زندگی میکنیم که نه روابط بینالملل، نه نظام رسانهای نه ساختار اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و نه حتی و مهمتر از همه نه ویژگیهای شخصیتی فردی در ایران مطلقا مشابه گذشته نیست و همه اینها نیاز به تغییر و تحول را در سیاست و حکمرانی ضروری کرده است.
چه اشتباهی مهلکتر از اینکه عموم تحلیلگران و کارشناسان جامعه و اقتصاد، رخ دادن بحران را پیشبینی میکردند، نه پیشبینی پیامبرگونه، بلکه یک پیشبینی عادی و متعارف، ولی هیچکس در ساختار قدرت توجهی نکرد و آنها را ناشی از خودباختگی و عدم درک جامعه دانستند؟ این سیاهه اشتباهات کرانه ندارد.
یکی از نکات مثبتی که برای دولت جدید شمرده میشد، یکدستی کامل جریان حاکمیت بود به این معنی که حداقل از درون ساختار قدرت کسی با سیاستهای دولت مخالفت نمیکند یا چوب لای چرخ آن نمیگذارد. معلوم نیست که چرا در زمینه برجام از این نقطه قوت خود استفاده نمیشود؟
عباس عبدی به سخنان اخیر ابراهیم رئیسی واکنش نشان داد و نوشت: دولتها در ساختار سیاسی جدید باید از دل مردم برآیند پس در جایگاه هدایت مردم نیستند.
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ