عباس عبدی گفت: ما می‌ترسیم که واقعیت را به جامعه بگوییم. اگر رسانه‌ای گزارشی از وضع قرمز ذخایر آب همدان می‌داد متهم به سیاه‌نمایی می‌شد. در ماجرای اوکراین امریکایی‌ها اطلاعات دقیقی را به زلنسکی می‌دادند که روس‌ها حتما حمله خواهند کرد، ولی او یا باور نمی‌کرد یا حاضر به اعلام آن نبود.
اخبار مشابه
در این قسمت می‌توانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده نمایید.
عباس عبدی نوشت: عدم رعایت حجاب را هنگامی می‌توانید جرم معرفی کنید که با شهامت و اقتدار مرتکبین آن را زندان کنید و نه جریمه. رفتار‌هایی که از نظر جامعه جرم نباشد، پنجره‌ای برای پول درآوردن جهت جبران کسری بودجه نیست.
عباس عبدی نوشت: فرزندان ما و آییندگان ما را نخواهند بخشید اگر این وضع را ادامه دهیم. لطفا مسائل عادی را امنیتی نکنید. قدری ارتفاع بگیرید شاید بسیاری از رفتار‌های رسمی برایتان خنده‌آور بلکه گریه‌آور شود. از نقد آن‌ها استقبال کنید و نه تخطئه.
در حقیقت مشکل اصلی آنان وجود «غیر» است. اثبات خودشان ممکن نیست ولی نفی و حذف دیگران را ممکن می‌دانند. ولی این رویکرد نتیجه‌بخش نیست. به این علت روشن که اگر نتیجه می‌داد که تا حالا داده بود و این اندازه عقب‌گرد کشور را شاهد نبودیم. مشکل اصلی وجود تنگ‌نظری افراطی است. فقط می‌خواهند دیگران نباشند. همین.
عباس عبدی گفت: کدام‌یک از نسل امروز در ذهنش خطور می‌کند که ۵ تا ۸ فرزند را در چنان شرایطی بزاید و تا ۱۸ سالگی و حتی بیشتر تربیت کند و تمامی وجود خود را سرمایه آینده آنان نماید؟ مادران طلایی ما چنین بودند.
این نرخ‌گذاری‌ها به‌طور طبیعی باید همراه با ضمانت اجرا و تهدید و ارعاب و مجازات باشد و گروه‌های نظارتی متعدد نیز بر آن نظارت کنند و طبیعی است که لفت و لیس‌های فراوان در اجرای این دو مرحله رخ می‌دهد و در نهایت هم جز دردسر و گرانی چیز دیگری نصیب مردم نمی‌شود و شاید بتوان گفت که همه اینها نوعی بازی و توزیع رانت است و در پایان هم به سر ملت منت می‌گذارند که اگر ما نبودیم!! قیمت مرغ به جای ۱۰۰ هزار تومان، ۱۸۰ هزار تومان می‌شد. در حالی که اگر آنان نبودند، قیمت مرغ الان زیر ۲۰ تومان بود!
امواج صوتی فراوانی در اطراف ما هست ولی گوش‌های ما به گونه‌ای است که فقط برخی از طول موج‌ها را می‌شنویم. در جامعه نیز فقط صدای عده‌ای شنیده می‌شود و عده‌ای نیز مجاز به بلند کردن صدا نیستند تا مبادا صدای‌شان به جایی برسد. فقر صدا ندارد، ناگهان فریاد دارد. مطالعه مرکز پژوهش‌های مجلس می‌گوید که طی دهه ۱۳۹۰، دریافت کالری روزانه حدود ۲۰درصد کم شده، مستاجران حتی کمتر از کالری موردنیاز دریافت می‌کنند.
مشکل قانون‌نویسی در ایران این است که فاقد فلسفه حقوق و فلسفه جزایی است. نه می‌تواند فلسفه دینی را حاکم کند و نه اجرای این فلسفه عملی است و نه حاضر است که فلسفه اجتماعی حقوق را بپذیرد، لذا با این لوایح دعوا‌ها و اختلافات تمام نخواهد شد که بیشتر می‌شود. از ما گفتن بود. خود دانید.
عباس عبدی نوشت: افرادی که روی کار آمده‌اند، احتمالا خیرخواه مردم هستند ولی این مساله ما نیست، آنان باید صلاحیت حرفه‌ای داشته باشند و در عمل نیز قواعد سیاست‌گذاری و اجرایی را نیز رعایت کنند. در این صورت غیرمسوول هستند، به جز این باشند همه آنان مسوول هستند.
عباس عبدی نسبت به برخورد بی ضابطه با زنان و دختران هشدار داد.
عباس عبدی نوشت: وضعیت این نسل (دهه شصتی‌ها) بیش از اینکه محصول خواست و اراده آزادِ تک تک آنان باشد ناشی از جبری است که جامعه بر آنان تحمیل کرد و همه ما نیز کمابیش در آن شریکیم.
به نظر می‌رسد که ماجرا از همان روز اول روشن بوده و هیچ عقل سلیمی باور نمی‌کند که دستگاه‌های انتظامی و امنیتی ما آن‌هم در شهری، چون قم نتوانسته باشند ماجرا را کشف کنند یا حداقل سرنخی از آن به دست آورده باشند، به ویژه اینکه در عمدی و سازماندهی شده بودن این اتفاق به دلیل تکرار آن هم در قم و هم در چند شهر دیگر، هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد.
عباس عبدی نوشت: یکی از مقامات دولت گفته بود که ما مخالفان یا منتقدان منصف نداریم. شاید درست گفته باشد، ولی مگر در گذشته که خودتان در موضع منتقد دولت قبل بودید، انصاف داشتید که امروز انتظار انصاف از منتقدان و مخالفان خود دارید؟
این وظیفه همه ما است که در برابر خطا‌ها و ضعف‌ها سکوت نکنیم و نظرات اصلاحی خود را بدهیم. این رفتار شکنندگی را بیشتر می‌کند. با این نیرو‌های مدیریتی، با این رسانه ناکارآمد، با این شکاف سیاسی و نبود چشم‌انداز، راه به جایی برده نخواهد شد. این‌گونه یکدندگی در برابر وضعیت جاری شکننده است و هر لحظه آبستن رویدادی است. باید ثبات و پایداری را جایگزین آن کرد.
عباس عبدی در واکنش به اظهارات سعید جلیلی که گفته است «ما اصلا ذیل فصل هفت نبودیم که بخواهیم با برجام از آن بیرون بیاییم» نوشت: درکش از واقعیت بیرونی همین اندازه است.
عباس عبدی نوشت: ناچیز گرفتن واقعیت پوشش زنان از سوی نهاد‌های رسمی و حکومت و حتی سرزنش کردن و تخطئه آنان، یک روال عادی و جاری بود. به جز در انتخابات و راهپیمایی‌ها، همواره سعی می‌کردند آنان را نادیده بگیرند. نفی عینیت، موجب نابودی آن نمی‌شود، بلکه ما را از فهم آن محروم می‌کند.
عباس عبدی نوشت: دولت چین به دولتمردان کنونی ایران یاد داد که منافع ملی یعنی چه؟ و این خدمت بزرگی است، البته اگر این درس را گرفته باشند. این آغاز ماجرا است و مرحله‌ای برای دوشیدن بیشتر ما و منطقه.
عباس عبدی ننوشت: دولت چین به دولتمردان کنونی ایران یاد داد که منافع ملی یعنی چه؟ و این خدمت بزرگی است، البته اگر این درس را گرفته باشند. این آغاز ماجرا است و مرحله‌ای برای دوشیدن بیشتر ما و منطقه.
مهم‌ترین گزاره آقای قاضیان هم ایراد دارد؛ اینکه مردمی که به خیابان می‌آیند دیگر به خانه برنمی‌گردند؛ خیر، ما چنین چیزی نداریم. مگر مردمی که ۹۸ آمدند به خانه نرفتند؟ علت اینکه این‌ها در خیابان هستند، یک موضوع اساسی دارد و و آن این است که کسی با آن‌ها مخالفت نمی‌کند. ویژگی انسان است که خودش را با محیط تطبیق دهد. خصوصا در سیاست. من فکر می‌کنم این شانس را باید به خودمان و حکومت بدهیم. اگر هم نشد، یکی دو سال ضرر خواهیم کرد، ولی در برابر اتفاقات مخالف ریسک کمتری خواهد داشت.
عبدی نوشت: پیام این است که ما یا پیام شما را نمی‌شنویم، یا اگر هم بشنویم، نمی‌فهمیم و اگر هم بفهمیم لزومی ندارد که پاسخ مثبتی به آن بدهیم. روشن است که این پیام را به صورت صریح نخواهند گفت، ولی شنونده و مخاطب آن را درک می‌کند.
عباس عبدی نوشت: از موضع بالا می‌گویند که ما یعنی صدا و سیما و دیگر نهاد‌های حکومتی، سلبریتی‌ها و ورزشکاران را بالا کشیدیم و حالا هنوز از روی سفره ما بلند نشده‌اند، گاز می‌گیرند. آنان بر سفره‌ای که از پول ملت پهن کرده و سلبریتی‌ها و ورزشکاران را بر این سفره دعوت کرده بودند، تاکید دارند، گویی که از پول خودشان حاتم‌بخشی کرده‌اند و اکنون توقع جبران آن را دارند.
رفتار‌های تبعیضی محصول این تفکر است که ما خوب هستیم و دیگران بد. برخلاف جمله مشهور امام علی (ع) که فرد را با حق می‌شناسند و نه حق را با فرد؛ این تفکر حق را با فرد که خودشان باشد می‌سنجد. اصولا در این نگرش حق یعنی خودشان. هیچ اصل ثابتی ندارند.
عباس عبدی نوشت: این روایت اگر درست و دقیق باشد، باعث تاسف خواهد بود که بدانیم شنیده و پذیرفته نمی‌شود. چرا؟ به این علت بسیار ساده که ما هنوز نزد فرزندان‌مان شرمنده هستیم که چرا خبر رسمی سقوط هواپیما را باور کردیم.
اگر نظام بانکی ما مثل کشورهای دیگر باشد، طبعا مدیران بانک باید هر روز در رسانه‌ها تبلیغ کنند که وام ۱۸درصد می‌دهیم لطفا بشتابید برای گرفتن. یا روسای شعب بانک‌ها یک صندلی جلوی بانک‌ها بگذارند و هر کسی را که از جلوی بانک رد می‌شود دعوت به دریافت وام کنند. ولی می‌دانیم که چنین نیست.
عباس عبدی نوشت: درک درستی از مالیات وجود ندارد. گمان می‌کنند هرطور خواستند می‌توانند از مردم پول بگیرند. برای درک مساله باید به فلسفه و مفهوم مالیات پرداخت تا متوجه شویم فاصله ما با این مفهوم چقدر است؟

تمامی حقوق این سایت متعلق به آی‌لوک می‌باشد. سایت مپ