جنبشی که با نام «زن، زندگی، آزادی» شناخته میشود، پاسخی به مجموعهای از حقوق و خواستههای محقق نشده جامعه ایران است که البته در کل جامعه و در پاسخ به برخی مسائل اقتصادی و اجتماعی مطرح شده است. درباره این جنبش (که البته برخی دانشمندان این حوزه معتقدند که نام آن را نمیتوان جنبش گذاشت) اگرچه ابتدا خواستهها به پوشش و گشت ارشاد مربوط میشد، اما آرام آرام بقیه خواستهها و انتظارات هم مطرح شد.
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
درباره دو خبرنگار خانم من با رئیس کل دادگستری استان تهران و آقای صلواتی هم صحبت کردم، اما دادگاه غیرعلنی بود و، چون من از قوه دیگری بودم، نتوانستم در دادگاه حضور داشته باشم.
درست ۹ ساله بودم که برای اولین بار از خانه فرار کردم، هیچ کس و هیچ جا را نمیشناختم برای همین به گدایی در کوچهها و خیابانها افتادم؛ پدرم بعد از یک هفته مرا پیدا کرد و به خانه بازگرداند، ولی من در خانه دنبال مادرم میگشتم.
محبی یادآور شد: سلبریتیها باید مراقبت کنند و مثل خانم صمدی که اخیرا برای ایشان رای صادر کردند، این حکم عالی است. به اعتقاد من این مدل احکام را باید قضات بدهند که سلبریتیها دیگر به ذهنشان نزند که خلاف آرمانهای یک ملت حرکت کنند.
زن نظافتچی در اعترافاتش میگوید: یک روز با خانم صاحبخانه کار داشتم و وارد اتاق شدم که اتفاقی طلاها را دیدم. با آن همه طلا ناگهان وسوسه شدم و با همدستی یکی از آشنایان تصمیم گرفتیم طلاها را سرقت کنیم. مالباخته وقتی فهمید خدمتکار خانهاش دزد طلاهایش است شوکه شد. او در عین ناباوری گفت: هیچ وقت فکر نمیکردم این زن دزد باشد. او دو سه سال درخانه من رفت و آمد داشت و کاملاً به او اعتماد داشتم.
معصومه ابتکار گفت: یک بار در راهپیمایی ۲۲ بهمن یک خانم ساده و مذهبیای با یک لحن بد آمد به من گفت چرا رفتی به آن مرد دست دادی، گناه کردی؛ لذا شما ببینید چطور روی افکار عمومی و طیف متدین کار کردند.
علیرضابیگی درباره برخورد هیات رییسه مجلس پیش از رسانهای شدن موضوع گفت: آقای نیکزاد به من میگفتند ما با این تخلف برخورد کردیم و شما از این موضوع بگذر، من متوجه نمیشوم با کنار گذاشتن معاون اجرایی چه برخوردی با این مساله صورت گرفته و برخورد ادعا شده از طرف هیات رییسه مجلس چه آثاری داشته که منجر به تکرار این تخلف نشود و یا با این نمایندگان چه برخوردی شده است.
ضربهای که به سرش خورده بود بیتأثیر نبود، اما فکر میکنم غم و غصه خیلی او را ضعیف کرده بود. بعد از طلاقش پسرش را دیر به دیر میدید و همیشه دلتنگ او بود. حتی یک بار به من گفت میخواهم خودکشی کنم! من او را نصیحت کردم و دلداریاش دادم تا آرام شود.
پس از اظهارات این خانم دکتر، قاضی از شهردار علت دادخواست طلاقش را پرسید. شهردار گفت: آقای قاضی من عاشق همسر اول و فرزندانم هستم، اما بنا به دلایلی همسرم از من جدا شد. در این مدت خیلی تلاش کردم که همسرم را به زندگی برگردانم و موفق شدم با او آشتی کنم حالا نیز میخواهم از خانم دکتر جدا شوم و با همسر اولم زندگی کنم. همچنین حاضرم حق و حقوق خانم دکتر را پرداخت کنم.
امر به معروف و نهی از منکر به شیوه حمید رسایی: به خانم بیحجاب و سلیطه گفتم بیحجابی تو از نظر من عیبی نداره، چون مردم رو یاد قبر و قیامت میاندازی./منبع: اعتماد آنلاین
فارس از قول یک "آمر به معروف" نوشت: در خیابان هفت حوض، خانمی داشت میرفت، مانتوی جلوباز پوشیده بود. دیدم وقتی باد میزند این جلوی مانتویش را میگیرد. سمتش رفتم و به او گفتم: چقدر شما حیا داری! من دیدم که وقتی باد دارد مانتوی شما را میزند، مدام جلوی مانتو را شما میگیری. حیف شما نیست اینقدر حیا داری، اما موهایت مشخص است؟
جاویدنیا کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در بیمارستان سبلان تأمین اجتماعی در اردبیل درباره تصمیم خود به خودکشی به خبرنگار «ایران» میگوید: ۲۲ سال است که در بیمارستان به عنوان مددکار مشغول به کار هستم و داستان از آنجا شروع شد که از بازرسی درباره یکی از مسئولان بیمارستان آمده بودند که وقتی من صحبتی کردم، منشی آن شخص به گوش فرد رسانده بود و همین مسأله باعث شد تا هرروز فشار روانی زیادی را به من وارد کنند.
خانم اهل ژاپن گفت: چیزی که تلویزیون ژاپن از ایران نشان میدهد همیشه مربوط به جنگ و یا یک اتفاق بد است اما من اصلا فکرش را نمیکردم ایران آنقدر قشنگ باشد.
بنده خیلی نگرانم و فکر میکنم یک کرونای صد برابر جنسی داریم. آن موقع نمیدانم میخواهند چکار کنند. اکنون همه نگران وضعیت اقتصادی هستند، اما نمیدانند اوضاع چه خبر هست! بچههای ما دارند از بین میروند. من مراجعهکننده ۷ ساله دارم که پورن نگاه میکند! بنده از مراجعان و معلمان میفهمم. میگویند: خانم دکتر چکار کنیم؟ گروههای ترنس و همجنسگرایی که در همین جامعه تشکیل میشود.
امیرعبداللهیان: تجمعات مسالمت آمیزی که در پی فوت غم انگیز خانم مهسا امینی در کشور من برگزار شد نمایانگر روحیه همبستگی و همدردی مردم ایران با یک دختر جوان هموطن آنها بود. اما این تجمعات مسالمت آمیز بواسطه دخالت عناصر تروریستی به خشونت کشیده شد.
انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری گفت: خانم ها آن گونه که باید در میدان حاضر نمی شوند؛ باید بیشتر از این حاضر شوند و بیشتر از این مدیریت ها را بپذیرند. من خودم در دانشگاه الزهرا(س) مدیریت هایی را به خانم ها پیشنهاد می دادم و نمی پذیرفتند؛ چون گاهی اوقات تا دیر وقت باید وقت گذاری می کردند. البته شاید هم حق داشتند و کار تمام وقت به خانواده شان صدمه می زد.
عبدی نوشت: من هنوز باور نمیکنم که چرا باید خانم الهه محمدی یا بسیاری دیگر از زنان پیش و پس از این جریان اعتراضی همچنان در زندان باشند؟ چگونه ممکن است با وجود چنین زنانی در زندان و حتی رسیدگیهای قضایی غیرعلنی، بتوان از زنان تاثیرگذار امریکای لاتین یا آفریقا یا آسیای جنوب شرقی برای حضور در ایران دعوت کرد؟ یک لحظه خود را جای خانمهای زندانی بگذارید که دارند از تلویزیون این نشست را میبینند چه احساسی به حکومت و کشور خواهند داشت؟
وزیر خارجه در مصاحبه تلویزیونی گفت: همسر رئیس جمهور مبتکر و محور کنگره بینالمللی زنان تاثیرگذار بودند. برخی از مهمانان خارجی ما به همسر رئیس جمهور بانوی اول میگفتند. خانم علمالهدی پاسخ میدادند که من بانوی اول نیستم./صداوسیما
از نانوایی که برگشت، از گوشی شوهر زینب زنگ زد، گفت که انگشتهایش تکه تکه جلوی چشم مردم ریخته. برش داشتم بردم بیمارستان، گفتند سه میلیون واریز کن برای رسیدگی و کنترل عفونت. من سیصد هزار تومان هم نداشتم، چه برسد به سه میلیون تومان. عصبانی میشوم. میگویم نداری و بچه ششم را حاملهای؟ میگوید شد دیگر. گفتم که برایتان. میگویم آنکه گفتی شعر بود حوا خانم. حالا میخواهی چه کنی؟ میگوید نمیدانم.
رئیس دفتر رئیس دولت دوازدهم گفت: یک دفعه آقای روحانی گفت من هر دفعه در منزل با خانم صحبت می کردم و موضوعی بود و میگفتم که حاج قاسم می خواهد فردا به سفر برود بلا استثناء خانم من برای ایشان صدقه کنار می گذاشت.
متهم گفت: من در مغازه کیف و کفش حوالی میدان فردوسی مشغول به کار هستم. چند ماه قبل، این دختر برای خرید کفش به مغازهام آمد و با هم آشنا شدیم. او چند سالی از من بزرگتر بود، اما دوست شدیم و باهم در تماس بودیم تا اینکه او به من مشکوک شد. خانم دکتر تصور میکرد که من با کسی در رابطه هستم و از این موضوع ناراحت بود. روز حادثه بعد از ظهر به مغازهام آمد طبق قراری که با هم داشتیم به حوالی میدان آزادی رفتیم. در آنجا سر همین موارد باهم مشاجره لفظی پیدا کردیم که ناگهان خودش را از بالای پل به پایین پرتاب کرد.
حدادی در پاسخ به این سوال که «در شرایطی که گزارش کمیسیون آماده نشده، در این دو روز در خبری آمده بود که آقای رئیسی با اشاره به بررسی گروهی در مجلس گفته است که در حادثه فوت خانم امینی ضرب و شتم نبوده است، این سخنان به گزارش کمیسیون شما اشاره دارد؟»، گفت: من از این اطلاع ندارم که صحبت ایشان بر چه اساس بوده، اما بحثی که ما داریم این است که گزارش کمیسیون امور داخلی و شوراها به دلیل عدم دریافت گزارش رسمی پزشکی قانونی هنوز نهایی و منتشر نشده است و ما منتظر گزارش پزشکی قانونی هستیم، هر زمان که این گزارش به دست ما برسد گزارش کمیسیون نیز کامل شده و به اطلاع مردم عزیز خواهد رسید.
کریستا میکونن، وزیر کشور فنلاند، در جریان یک کنفرانس زنده تلویزیونی درباره حادثه نورد استریم ۲ غش کرد. او هنگام سقوط در انتهای ردیفی از سکوها دور از دید دوربینها ایستاده بود، اما دوربین ناگهان چرخید و لحظهای را که دو نفر از همکارانش به او کمک کردند تا روی پاهایش بایستد را ثبت کردند. هنوز هیچ خبری در مورد علت غش خانم میکونن منتشر نشده است. او بعداً در توییتر اعلام کرد: به دلیل غش کردن مجبور شدم جلسه شورای دولتی را ترک کنم. من در حال حاضر خوبم.
رییس جمهور در پاسخ به سوالی درباره فوت مهسا امینی در ایران اظهار داشت: رخدادی که اتفاق افتاده در دست بررسی است و نظر نهایی در این باره را با مقام قضایی است؛ آنچه درباره فوت این خانم مطرح است و اگر قصور و تقصیری بوده، حتماً بررسی میشود و من در تماس با خانواده او هم قول دادم فارغ از آنکه مجامع جهانی موضع بگیرند یا نه، مساله را پیگیری کنم.
یک فرمانده سابق سپاه گفت: فامیلی خانم آمر به معروف ربیعی بود در حالی که نام کامل من سیدعلیرضا ربیعی هاشمی است و ایشان رایحه ربیعی هستند.
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ