عباس عبدی نوشت: حذف فقر نیازمند جامعه قدرتمند و زیرساختهای مناسب مثل نهادهای مدنی و اینترنت و... است. تقریبا این دو مورد مهم در دولت جدید با بیمهری مواجه و ذیل نگاه امنیتی به حاشیه رانده شدهاند و این برای آینده کشور و فقرا خطرناک است.
اخبار مشابه
در این قسمت میتوانید اخبار مشابه به این خبر را مشاهده
نمایید.
عباس عبدی نوشت: سیاست قیمتگذاری را در همه حوزهها و امور انجام میدهیم، کمابیش مثل رفتارهای کارتون جذاب و دیدنی «پت و مت» است. پت و مت نماد کسانی هستند که در مواجهه با امور و برای حل مشکلات با رویکرد نقطهای و سادهانگارانه و اقتضایی عمل میکنند و فاقد نگاه سیستمی و دانش عمیق و آیندهنگرانه هستند.
عباس عبدی: در باره واگنر و جزییات اتفاقات روسیه چیزی نمیدانم. ولی این حوادث بیانگر ناپایداری ساختاری نهاد حکومت و سیاست در روسیه است
عباس عبدی نوشت: انتخابات سال ۱۳۹۲ بهرغم همه مشکلات آن جایگاه نهاد انتخابات را ارتقا داد. حمایت اصلاحطلبان از او نیز به نوبه خود فصل جدیدی را در معنای سیاست عملی در ایران پس از انقلاب گشود.
در صورت ادامه وضع موجود، در بهترین حالت، همین تورم ۴۰ تا ۵۰ درصدی که در چند سال گذشته داشتیم تکرار خواهد شد و رشد اقتصادی نیز زیر ۳ درصد خواهد بود اگر به زیر صفر نرسد، هر چند این وضع نیز پایدار نخواهد ماند و کشور را به سوی تورمهای بالاتر و رشد منفی سوق خواهد داد. نتیجه میگیریم که کار خیلی خیلی سختتر از آن است که دولت و طرفدارانش تصور کنند.
عبدی نوشت: نکته بسیار مهم این است که جهان سیاست آغشته با تجربیاتی است که شکست خوردهاند. باید از آنها استفاده کرد، حتی خودمان هم تجربیات شکست خورده زیاد داشتهایم. چرخ را از نو اختراع نباید کرد آن هم برای چندمین بار. اگر همه دولتها در سیاستگذاری و رسیدن به اهداف خود موفق بودند که شاهد چنین وضعی نبودیم.
متاسفانه باید صریح گفت که حل مسائل ایران در سطح این دولت نیست. با ادامه این وضع هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد، جز اینکه فرصتها نیز از دست میرود و اقدامات مفید مثل آزادی زندانیان نیز یا کمرنگ میشود یا تداوم پیدا نمیکند و حتی به ضد خودش تبدیل میشود. سیاست آزادی زندانیان تنها با ایجاد حس اعتماد به نفس در مردم و حکومت و تداوم آن سیاست، ثمربخش خواهد بود. امید داریم که راهی باز شود تا گامی همگانی برای حل مسائل ایران برداشته شود.
عباس عبدی نوشت: اقتصاد ایران راهحل اقتصادی ندارد. علت نیز در سیطره سیاست بر همه حوزههای اقتصادی است که حوزه مستقلی را به نام اقتصاد به رسمیت نشناخته است. بنابراین مشکل ایران سیاسی است. مشکلات این حوزه است که به سایر امور از جمله اقتصاد نیز سرریز میشود.
برای پیشبرد یک سیاست اقتصادی یا باید حمایت و اعتماد و همدلی اکثریت قاطع را به همراه داشت و عموم نخبگان نیز از آن حمایت کنند، یا آنکه یک اقلیت متحد و منسجم با اتکا به دانش اقتصادی و علمی یک طرح و ایده را جلو ببرند، مثل چین. متاسفانه ایران از هر دو وضعیت به دور است. نه حمایت عمومی و اکثریت جامعه و نخبگان را دارد.
فعال سیاسی اصلاح طلب درباره پیامدهای «تعلیق و اخراج» دانشجویان و استادان دانشگاه هشدار داد نوشت: این قطعا به زیان دولت و سیاست اخیر است.
عباس عبدی، در واکنش به بیانیه خاتمی گفت: اصلاحطلبی بهمعنای گذشته آن، که حضور در انتخابات و کار در داخل سیستم برای بهبود امور است، به بنبست رسیده است. مصداق آن انتخابات ۹۸ بود و این سیاست در انتخاب ۱۴۰۰ بهوضوح اثبات شد.
عباس عبدی نوشت: مصوبه پارلمان اروپا علیه سپاه پاسداران از این حیث قابل فهمتر است. در این مورد توییتی نوشتم که برخی افراد عامدانه یا ناآگاهانه آن را تحریف کردند. در آنجا توضیح دادم که سپاه در سالهای اخیر عملیات یا رفتار ویژهای متفاوت از آنچه در گذشته انجام داده، نداشته است، پس اگر قرار بر اعلام تروریست بودن آن باشد، باید پیشتر انجام میشد، نه الان و اگر حالا چنین کردهاند، نشان میدهد که مساله مربوط به چیز دیگری است. آن چیز هم تغییر مهمی است که در ایران رخ داده و اتفاقا در حوزه سیاست داخلی است. دولت جدید که محصول مشارکت پایین است، نقطه عطف این فرآیند بود، البته این روند پیشتر و از ۱۳۹۸ شروع شده بود.
عباس عبدی درباره حکم اعدام محسن شکاری نوشت: متاسفانه محتمل است که این سیاست ایران را در مسیر غیرقابل بازگشت قرار دهد؛ این اعدام پیامی داشت به معترضین که گوش کسی به شما بدهکار نیست.
مهمترین گزاره آقای قاضیان هم ایراد دارد؛ اینکه مردمی که به خیابان میآیند دیگر به خانه برنمیگردند؛ خیر، ما چنین چیزی نداریم. مگر مردمی که ۹۸ آمدند به خانه نرفتند؟ علت اینکه اینها در خیابان هستند، یک موضوع اساسی دارد و و آن این است که کسی با آنها مخالفت نمیکند. ویژگی انسان است که خودش را با محیط تطبیق دهد. خصوصا در سیاست. من فکر میکنم این شانس را باید به خودمان و حکومت بدهیم. اگر هم نشد، یکی دو سال ضرر خواهیم کرد، ولی در برابر اتفاقات مخالف ریسک کمتری خواهد داشت.
عبدی: کافی است که فرآیند انتخاب تیم ملی را با تیم مجلس موجود مقایسه کنید تا معلوم شود تفاوت کارایی این دو تیم در اجرای وظایف و نمایندگی مردم چقدر متفاوت است؟ همین که تیم ملی فوتبال مبرا از پایگاههای انتسابی سیاسی است معیار خوبی برای فهم ماجراست. اگر روزی کسی در سیاست و مجلس و براساس کوشش خود مثل دروازهبان کنونی تیم ملی بالا بیاید، آن روز تیم سیاست هم ملی میشود.
عباس عبدی نوشت: وظیفه حکومت این نیست که بگوید اعتراضات مورد بهرهبرداری دشمن قرار میگیرد. وظیفه حکومت این است که با روشنبینی سیاسی اجاره ندهد چنین حوادثی شکل گیرد. حوادثی که کاملاً قابل پیشبینی بوده و علت اصلی آن نیز بیدرایتی در سیاست رسمی است.
عباس عبدی گفت: امروز در وضعیتی زندگی میکنیم که نه روابط بینالملل، نه نظام رسانهای نه ساختار اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و نه حتی و مهمتر از همه نه ویژگیهای شخصیتی فردی در ایران مطلقا مشابه گذشته نیست و همه اینها نیاز به تغییر و تحول را در سیاست و حکمرانی ضروری کرده است.
عباس عبدی نوشت: رابطه ورزشکار با حکومت، رابطه کارگزار و کارفرما نیست که هر وقت خواست او را اخراج یا حذف کند. ورزشکار و هنرمند ضمن اینکه پول میگیرند و کار میکنند در کنار آن محبوبیت نیز به دست میآورند، و همین محبوبیت نیز وبال گردن کارفرما میشود.
عباس عبدی نوشت: صاحبان قدرت یا افراد بانفوذ سیاست در جبهه نواصولگرایی، از ادبیات فاخر سیاسی دور شدند و کلمه و ادبیات سیاسی را به ابتذال کشاندند. خودشان مفاهیم و کلمات مستهجن و لودگی را وارد ادبیات سیاسی کردند و بعد هم پیروزمندانه به آن خندیدند. چهبسا کوشیدند که کلمه «دیاثت» را تئوریزه کنند.
عباس عبدی نوشت: مشکل آقایان نواصولگرا این است که در مقاطعی از گذشته بر رسانه انحصاری سوار بودند و با روایت دلخواه خود سعی میکردند که واقعیت را باژگونه معرفی کنند، گرچه در همان زمان نیز موفقیت کاملی نداشتند.
عباس عبدی گفت: الان فعالان سیاسی نواصولگرا در عرصه سیاست، فقط از حیث شهرت است که نان میخورند. قبلا افرادی، چون ناطق، باهنر، توکلی، لاریجانی، و محبیان سیاستمداران این جریان بودند حالا حسن عباسی و رائفیپور و به جای وعاظ و روحانیون خوشفکر، مداحان و پناهیان میداندار هستند.
عباس عبدی گفت: اگر بخواهیم صادقانه و صریح بگوییم، باید گفت که سیاست بیتناقض یا حداقل کمتناقض طالبان به مراتب قابل فهمتر از سیاست رسمی در ایران است. آنان نه به فیلم و سینما کار دارند، نه به تئاتر و موسیقی و نقاشی و نه به ورزش.
سیاستورزی هوشمندانه میکوشد که مردم را همراه و همرای خود کرده و اعتراض آنان را به ویژه اگر از جوانان باشند، محترم شمرده و با توصیف آن به عنوان فرصت از یک سو سیاست نادرست را اصلاح و از سوی دیگر متعرضین را جذب و ظرفیت اعتراضات را تخلیه کند.
عباس عبدی نوشت: شخص روحانی از حیث اقتصادی نوعی محافظهکاری پیشه کرد، به ویژه آنکه تیم اقتصادی او در دور دوم بسیار ضعیف شد قادر نبودند که خودشان و دیگران را قانع کنند که سیاست قیمتگذاری نه تنها مشکل را حل نمیکند، بلکه عوارض آن بدتر است.
عباس عبدی در توییتی به گزارش امروز کیهان واکنش نشان داد و نوشت: مدیر مسئول کیهان، پس از آن مصاحبه تند علیه برجام، فقط چند روز کافی بود تا او نیز به برجام سلام دهد.
تمامی حقوق این سایت متعلق به آیلوک میباشد. سایت مپ